نهمین جلسه از دوره چهل و پنجم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ ویژه مسافران ؛ نمایندگی ابوریحان با استادی پهلوان علی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه ( در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟ ) در روز دوشنبه 29 اردیبهشت ماه 1404 رأس ساعت 17:00آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و محمد آقا تشکر میکنم که اجازه حضور در این جایگاه را به من دادند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام میباشد. این دستور جلسه در کنار دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره از دستور جلسات مورد علاقه من میباشد و هر زمان که بحث سیستمهای مالی در کنگره میشود من خودم را محک میزنم که در قبال دریافتهایی که از آموزشهای کنگره داشتم چه کار انجام دادهام. من اولین بار که وارد شعبه حسنانی شدم مانند بسیاری از رهجوها حال خراب و نا متعادلی داشتم و با سیستمی مواجه شدم که متشکل از ایجنت، مرزبان و راهنما بود و با استقبال گرمی که از من شد در نهایت به رهایی رسیدم و خداوند را شاکرم در حال حاضر زندگی متعادلی دارم. تا به اینجا کنگره کار خود را برای من انجام داد و درگذشته پهلوانان و عزیزان نشان بی نشان چراغ کنگره را برای من و امثال من روشن نگه داشتهاند و اکنون من باید ببینم که چگونه میتوانم در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره دین خود را ادا کنم. من به واسطه خدمتی که در کنار آقای حکیمی دارم در جریان هستم که ایشان حدود ۲۵ سال است که در حال خدمت هستند و در هفته دیدهبان با حدود ۳۵ شعبه در ارتباط بودند، من باید به این موضوع فکر کنم که چطور میشود یک همچین انسانی با این جایگاه به این شکل خستگیناپذیر در تمام این سالها در حال خدمت به کنگره میباشد. من شخصا هر چقدر در خدمت کردن به کنگره جلو میروم به این نتیجه میرسم که نمیتوانم دین خود را نسبت به کنگره ادا کنم، یادم میآید پنج ماه سفر بودم و آقای اشکذری در لژیون سردار شعبه حسنانی حضور داشتند و راهنمای ما هم اجازه شرکت داده بودند، با اینکه وضعیت مالی مناسبی نداشتم ۲٠ میلیون اعلام کردم برای لژیون سردار بعد از جلسه دوستم آقای ذکایی پیشنهاد داد اگر میتوانی ۳٠ تومان دیگر مشارکت کن و اعلام دنوری کن اما راهنمایم اجازه نداد و گفتند تا زمانی که رها نشدی نمیتوانی دنور شوی، این خاطره را تعریف کردم که به این نکته اشاره کنم که چقدر اشتیاق برای مشارکت مالی داشتم. ما باید بدانیم که ایجنتها، مرزبانان و راهنماها که زمان خود را صرف خدمت در کنگره میکنند بسیار خدمت ارزشمندی دارند و من از همه این عزیزان الگو گرفتم و زمان رهایی خداوند کمکم کرد و دنور شدم و همسفرم هم عضو لژیون سردار شد و در ادامه خدمتهایی مثل سیستم صوتی، سایت، مرزبانی، راهنمای تازه واردین را تجربه کردم. به فرموده آقای مهندس سه ضلع خدمت مالی، علمی و خدمت تخصص باید در تعادل باشد.هر کدام از ما که در کنگره درمان شدهایم باید به یکی از این سه شکل و در حد توانمان در کنگره خدمت کنیم، ارزش کاری که کنگره برای ما انجام داده است قابل جبران نیست حتی خود آقای مهندس هم که بنیان کنگره هستند با بغض میگویند که من هنوز به کنگره بدهکار هستم.در ادامه به قول آقای حکیمی از خداوند میخواهم تا جایی که ممکن است اجازه حضور و خدمت را در کنگره به من بدهد. در شعبه حسنانی شخصی است که هر سال بابت هزینههای شعبه کمک مالی خوبی میکند و کسی او را نمیشناسد و فقط با آقای اشکذری در ارتباط است و برای شخصی مثل ایشان مهم است که جایی که کمک مالی میکند انسانها از اعتیاد رها میشوند و مکان ارزشمندی است و افرادی هستند که حتی کنگرهای نیستند اما علاقه زیادی به خدمت کردن در کنگره دارند، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
مرزبان: کشیک مسافر عباسعلی
خلاصه نویس، عکاس، تایپ و ویراستاری و ارسال: مسافر علی لژیون 7
- تعداد بازدید از این مطلب :
158