جلسه پنجم از دوره سیام کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج بهشهر با استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر نارا با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟» روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از خانم آرزو عزیز ممنون هستم که استادی جلسه امروز را به من واگذار کردند. در ابتدا تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند که امثال بنده در این مکان به حال خوش برسیم. از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و همچنین از راهنما تازهواردین خودم خانم فائزه عزیز که سه جلسه اول ورود من به کنگره راهنمایی کردند، تشکر میکنم. دستور جلسه که در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟ همانطور که میدانیم کنگره یک سازمان غیردولتی و مردم نهاد است که از افراد تحت درمان و راهنما تشکیل شده است. در واقع مجموعهای است که تمام اعضا برای رشد و ارتقاء آن تلاش میکنند. وقتی صحبت از استحکام پایههای علمی میشود منظور ما این نیست که علم کنگره ناقص است یا به تلاش ما نیاز دارد؛ نه علم کنگره کاملترین علم است. ما میتوانیم حتی از کتابهای استاد و جزوات به خوبی استفاده کنیم و مطالعه کنیم تا علم و آگاهی خودمان را بالا ببریم. در راستا این دستور جلسه یک ضربالمثل وجود دارد: دیگران کاشتند، ما خوردیم، ما بکاریم، دیگران بخورند.
به طور مثال اگر آقای مهندس بعد از درمان خود به سراغ کارهایش میرفت و به فکر بقیه نبود، اصلاً کنگرهای وجود نداشت؛ پس لطف کردند و علم کنگره را گسترش دادند و چندین هزار نفر را بهحال خوش رساندند. در مورد پایههای مالی، همه ما میدانیم بدون پول زندگی واقعاً سخت و مشکل است، در واقع بدون پول اصلا نمیشود، زندگی کرد. یادم میآید موضوع انشاء را در گذشته و حتی هماکنون داریم که علم بهتر است یا ثروت؟ در واقع باید گفت هر دو باید کنار هم باشد. اگر ثروت داشته باشیم؛ ولی علم و آگاهی کافی نداشته باشیم که از آن استفاده کنیم به مرور ثروتمان از بین میرود و اینکه انسان میتواند در کنار علم و آگاهی به ثروت هم برسد که لازمه همه اینها توانمندی میباشد. حال باید دانست برای یادگیری در هر مسئلهای باید هزینه پرداخت گردد؛ مثلاً اگه بخواهیم به کلاس زبان یا گیتار برویم باید اول هزینه را پرداخت کنیم تا بتوانیم وارد کلاس شویم.
با تمام این دانستهها باید از خود بپرسم من که وارد این مکان شدهام باید چه بهایی پرداخت کنم؟ من که امروز ۶ماه یا ۱سال از رهاییم میگذرد آیا به راهنما، ایجنت یا مرزبان حقوقی پرداخت کردهام؟ خیر. پس چگونه باید از کنگره حمایت کنم؟ روز اول خود را به یاد دارم که چیزی از این فضا درک نمیکردم و از آدمها چیزی نمیفهمیدم. آن زمان راهنما تازهواردین خانم فائزه متوجه حال من شده بود. من در جلسه دوم به حرف آمدم که این مکان کجاست و چگونه فضایی است، من با بدترین حالت ممکن وارد کنگره شدم در واقع پانزده سال مصرفکننده داروهای اعصاب و روان بودهام. در بهترین لحظات زندگی خودم، من در بدترین حال ممکن را داشتم. بهترین روز زندگی هر پدر و مادری روز جشن دخترش میباشد؛ اما من در آن روز حال خوبی نداشتم و هیچ چیزی از آن روز نفهمیدم. وقتی به کنگره آمدم متوجه شدم این مکان واقعاً جای عبادت دارد و باید بهایش را پرداخت کرد نه اینکه حقوق بدهم نه من باید اینجا خودم را صاحبخانه بدانم و همانطور که صاحبخانه در قبال خانه خود مسئول میباشد من هم باید در قبال کنگره مسئولیت داشته باشم. حال باید دانست مسئولیت من چیست؟ در درجه اول باید از سبد پول کنگره حمایت کنم نه اینکه مبلغی را تعیین کنم که حتما همان مبلغ را بپردازم نه اینطور نیست بلکه هر چه در توان دارم بپردازم و از قانون یازدهم حمایت کنم. در قدم بعدی عضو لژیونسردار شوم و برای این لژیون هر هفته میتوانم پولی را کنار بگذارم تا به وعده خود عمل کنم. همچنین مهندس به ما پس انداز کردن را آموزش دادند که میتوانیم پس انداز کنیم. در واقع همه ما میتوانیم خدمتها را به بهترین شکل انجام دهیم. در پایان از خداوند برای نفسکشیدن در این مکان مقدس سپاسگزارم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم.

مرزبانان کشیک: همسفر اکرم، مسافر کاظم
نویسنده: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام ( لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
ارسال: همسفر زینب ( دبیر سایت)
نمایندگی همسفران نیمایوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
159