English Version
This Site Is Available In English

دستان ما، ابزار رحمت خداوند

دستان ما، ابزار رحمت خداوند

جلسه‌ی یکم از دوره‌ی ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه‌ی آقایان مسافر نمایندگی پردیس با استادی مسافر بهمن، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر مسعود با دستورجلسه‌ی «در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟» در روز دوشنبه 29 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا یک‌بار دیگر از آقا غلامرضا تشکر می‌کنم و جایگاه ایشان را تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله که ۱۴ جلسه پربار در کنار ایشان داشته باشیم. خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر توفیق پیدا کردم در این جایگاه خدمت کنم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته با عنوان «استحکام پایه‌های مالی کنگره؛ من چه کرده‌ام؟» است. وقتی نگاهی به گذشته نمایندگی خودمان می‌اندازم، می‌بینم که این موضوع ارتباط مستقیمی با پایه‌های مالی دارد. این نمایندگی از یک پارک آغاز شد و با همت و کمک مالی اعضا، سقفی فراهم شد تا مهندس اجازه تأسیس نمایندگی را بدهند. اگر آن کمک‌های مالی نبود، امروز نه این سقف وجود داشت و نه امکان درمان آسان برای ما فراهم می‌شد.
بنابراین، این مسئله به‌طور مستقیم با مشارکت مالی من و شما در ارتباط است. لژیون سردار به همین منظور ایجاد شده است. آنچه امروز از کنگره می‌بینیم حاصل تلاش و کمک‌های مالی خود ماست. در متون کنگره هم آمده که ما به هیچ گروهی وابسته نیستیم و متکی به خودمان هستیم.
وقتی به کنگره آمدم، در ابتدا از این مسائل آگاه نبودم. اما امروز که رها شده‌ام، باید بدانم چه دست‌هایی پشت صحنه بوده و چه کسانی به من کمک کرده‌اند. این آگاهی باید چه در سفر اول و چه در سفر دوم ایجاد شود. ما ساختمانی مانند سیمرغ داریم که در آن عزیزانی بدون هیچ چشم‌داشتی در حال خدمت هستند. سیستم‌های اداری، تازه‌واردین، ورزشی، مالی و... هر کدام به‌طور مستقل فعالیت می‌کنند.
نباید فکر کنیم فقط ما اینجا دور هم جمع شدیم و یک نمایندگی تشکیل دادیم. خیر، دست‌های زیادی در کار بوده تا ما بتوانیم روی این صندلی‌ها بنشینیم و سفر کنیم. درست است که به ما گفته می‌شود درمان رایگان است، اما حقیقت این است که این رایگان بودن، به معنای بدون هزینه بودن نیست. ما باید بتوانیم از نظر مالی خودمان را تأمین کنیم.
وقتی فکر می‌کنم روزی چه‌قدر مواد مصرف می‌کردم و حالا سه سال است که پاک هستم، از نظر مالی هم پیشرفت زیادی داشته‌ام. بنابراین، وظیفه خود می‌دانم در حد توانم از نظر مالی کمک کنم. اگر هم شرایط مالی‌ام اجازه ندهد، باید حتماً خدمت کنم تا بخشی از آنچه کنگره برایم انجام داده را جبران نمایم.
الان در نمایندگی ما این نگرانی وجود دارد که شاید تا شش ماه یا یک سال دیگر مجبور شویم جابه‌جا شویم. این با هزینه‌هایی که تاکنون شده، سازگار نیست. امیدوارم لژیون سردار قوی‌تری داشته باشیم و همه مشارکت کنند تا بتوانیم زمینی خریداری کنیم و به‌طور دائم در آن مستقر شویم، تا دغدغه جابه‌جایی از بین برود.
این سومین شعبه‌ای‌ست که بازسازی کرده‌ایم. همان‌طور که در شعار ما آمده: «ما ساکنین آباد، بناهای خراب را آباد می‌کنیم». اگر شعبه‌های قبلی را دیده باشید، متوجه می‌شوید چه بازسازی‌هایی انجام شد. من که در حوزه ساختمان فعالیت دارم، فکر می‌کنم اینجا چیزی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان هزینه داشته است. این پول از کجا آمده؟ از کمک‌های مالی و فنی ما. یک نفر نقاش بوده و آمده کمک کرده، دیگری کابینت‌کار بوده و... حتی کسانی بودند که هزینه غذا را پرداخت کرده‌اند.

نمایندگی پردیس

واقعاً ما به خودمان متکی هستیم و وابسته به هیچ گروهی نیستیم. امیدوارم بتوانیم زمینی تهیه کنیم که شایسته ما باشد تا دیگر دغدغه‌ای نداشته باشیم. هر کسی که از در این نمایندگی وارد می‌شود، باید بتواند با آرامش بنشیند، سفر کند و به رهایی برسد.
ما هرگز مبلغ مشخصی از کسی درخواست نکرده‌ایم، اما اعضای سفر دومی باید به این درک برسند که برای درمانشان هزینه شده است؛ مشاوره‌های رایگان، خدمات رایگان... همه این‌ها به کمک دیگران فراهم شده است. امیدوارم همه ما به این فهم برسیم که زمانی که حالمان خوب است، نوبت ماست که بازپرداخت کنیم؛ چه مالی و چه از طریق خدمت.
این همان‌طور است که بزرگان گفته‌اند: «دیگران کاشتند، ما خوردیم؛ ما بکاریم، دیگران بخورند». وظیفه ماست که امروز بکاریم تا آیندگان هم بهره‌مند شوند.
هر کسی که وارد کنگره می‌شود، امیدی در دل دارد. شاید اعتبارش، خانواده‌اش یا شغلش را از دست داده باشد. همان‌طور که ما را از حال خراب به حال خوب رساندند، ما نیز باید کمک کنیم دیگران هم به حال خوش برسند.
در پایان تأکید می‌کنم که مشارکت مالی در کنگره کاملاً اختیاری است، اما مسئولیت داریم که به حداقل هزینه‌های شعبه کمک کنیم. ما اینجا چای می‌خوریم، از برق و آب و گاز استفاده می‌کنیم، در سرما و گرما راحت درمان می‌شویم؛ و این‌ها در خیابان ممکن نیست.
این شرایط از کجا آمده؟ از کمک من و شما. امیدوارم خیر و برکت این کمک‌ها اول به زندگی خودمان بازگردد و بتوانیم سهم کوچکی در رهایی دیگران ایفا کنیم.از توجه و سکوت شما سپاسگزارم.

سایت نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .