English Version
This Site Is Available In English

اذن ورود از روی صداقت درون خودم است

اذن ورود از روی صداقت درون خودم است

در سرزمین روشن واژه‌ها، جایی است که صدای یک مرد نه با فریاد؛ بلکه با سکوتی عمیق و نگاهی پرمهر، راه را نشان می‌دهد. دیده‌بان محترم شما همان نخل استوارید که در کویر بی‌برگی‌ها، سایه‌ یقین می‌گسترد. در کلامتان، وزنی‌ست که دل را آرام می‌کند و در حضورتان نوری‌ست که راه را روشن‌تر از هر فانوس می‌سازد. شما نه فقط دیده‌بان راهنمایان بلکه دیده‌بان دل‌های ما هستید و ما به شکرانه‌ی بودنتان سر تعظیم فرود می‌آوریم.

مسافر رضا با تخریب ۱۰ سال آنتی‌ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت ۷ ماه و ۲۰ روز به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر مجید سفر کردند. هم اکنون به مدت ۲۴ سال و ۲ ماه و چند روز است که به لطف خداوند و دستان پرمهر و توان بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام از بند اعتیاد آزاد و رها گشته‌اند. ایشان در جایگاه دیده‌بان راهنمایان، در رکاب مهندس دژاکام در تلاش هستند برای به ثمر رسیدن اهداف کنگره و ساختن راهنمایان با علم و دانا.

گروه سایت همسفران نمایندگی دانیال اهواز مفتخر به داشتن مصاحبه‌ای بسیار دلنشین و آموزنده با ایشان بوده که آن را با شما عزیزان به اشتراک می‌گذاریم تا با خواندن آن، نتیجه‌ تغییرات و تبدیلات ایشان که با سفر از تاریکی به‌سوی نور بوده را از کلام و سخنانشان درک کنیم.

یک راهنمای خوب از نظر کنگره باید دارای چه ویژگی‌ها و خصوصیت‌هایی باشد؟

بر اساس قوانین، پروتکل و چهارچوب‌هایی که کنگره معلوم کرده قدم بردارد که خودش در چهارچوب احترام و عزت خدمتی که در کنگره تعریف شده‌ است حفظ شود و خدمت کند.

امسال آقای مهندس و شما دیده‌بانان سخت‌گیری بیشتری برای طرح سؤالات آزمون راهنمایی و همین‌طور مصاحبه‌ قبول‌شدگان داشته‌اید چه تفکری پشت این تصمیم بوده‌ است؟

آقای مهندس برای بچه‌هایی که اینجا دارند آموزش می‌بینند سخت می‌گیرند، به این دلیل که کار ما خیلی جدی هست، این‌قدر جدی است که این سختگیری آدم‌هایی را می‌سازد که تا ادامه‌ این قطار و مقصد باید ببینیم که تا کجا ادامه می‌دهند و هدف این‌ است مدرکی بدهند برای اتمام دوره‌ راهنمایی، به جهت این دوره‌ای که گذشته‌ است که آن مدرک باارزش است؛ چون پارتی‌بازی نیست و بالای حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ تا CD می‌شود و هر ۳ روز در میان ۳ ساعت در شعبه، به مدت چندین سال. ببینند چه بار آموزشی، از لحاظ تغییر تفکری و نگرشی در یک انسان و یک فرد باید به‌ وجود بیاید که آن مدرک را ارزشمند می‌کند.

نظر شما در خصوص نمایندگی دانیال و کارون چیست؟

شعبه‌ کارون که همکاری خود بچه‌ها بوده و دست‌اندرکارانی که دوره‌ قبل آمدند. دیده‌بان مسافر احمد آمد و کلنگ‌زنی شروع شد، از کنار شعبه‌ دانیال و تمام این همکاری‌هایی که بین بچه‌ها اتفاق می‌افتد، قدرت فردی نیست و قدرت جمع هست که نشان داده می‌شود در کنگره که بچه‌ها خودشان را باور کنند که با کارهای هرچند کوچک، قدم‌های بزرگی می‌شود برداشت و چندین سال به طول انجامید تا شعبه‌ کارون شکل گرفت از پولی که خود بچه‌ها سهیم هستند در آن و شاید یک نفر پول یک آجر آن را داده باشد و دیگری کمتر یا بیشتر از آن را و اما این‌ مقدارها مهم نیست، بلکه کیفیت ارجحیت دارد بر کمیت و مهم آن چیزی‌ است که داده و در قبالش آن توانمندی از لحاظ بخشش است که دریافت کرده بابت تفکرش آن هست که مهم است و باارزشش می‌کند.

از شما تقاضا دارم برای ما از اذن ورود بگویید و این‌که چه معنایی دارد؟

این چند کلمه چند جواب می‌تواند داشته باشد. یک موقع است که من می‌خواهم کوتاهی کنم و هر کاری که دوست دارم بکنم و بعد یک چیزی شنیده‌ام، یک اذن ورود شنیده‌ام، به آن می‌چسبانم و می‌گویم خداوند اذن ورود نداده، در صورتی‌ که شاید کمی همت بیشتری می‌کردم و سی‌دی‌هایم را سر وقت می‌نوشتم و حضورم اگر به‌ موقع بود؛ پس می‌شد آن موقع بگویم اذن ورودش بوده؛ ولی من بودم که همکاری لازم را انجام ندادم. این‌که ما در چه جایگاهی و از چه تفکری برای رسیدن به خواسته‌هایمان داریم استفاده می‌کنیم یا سوء استفاده می‌کنیم خیلی مهم است. از تعاریف و تعابیر بر اساس دانسته‌هایمان و دانش‌ خود چگونه داریم تعبیر می‌کنیم؟ به نفع یا به ضرر خودمان؟ ما وادی‌هایی که می‌نویسیم و آموزش‌هایی که می‌گیریم به ما یاد می‌دهد صادق باشیم، صادق باشیم نه‌ تنها به این مفهوم که با بیرون صادق باشیم، اول به من یاد می‌دهد با خودم صادق باشم. این اذن ورودی که دارد می‌آید، آیا واقعاً از روی صداقت درون خودم هست که در من تعیین‌کننده‌ است یا بر اساس آثار تنبلی است که از آن بیرون توقع دارم و یک برچسب زده و مسئولیت را هم از خودم رد می‌کنم و یک سال به کنگره می‌آیم و می‌گویم الآن زمانش نبوده، اینها نیست. این سؤال یک جواب ندارد و‌ بستگی دارد که کی و کجا داریم به این قضیه نگاه می‌کنیم و آن زمانی که اتفاق می‌افتد شما کجا از لحاظ تفکری قرار دارید این تعیین می‌کند و اتفاقاتی که افتاده در یک مدت زمان آمده و تعیین کرده جایگاه الآن شما را از لحاظ حضور و اين‌که الآن قدر جایگاه را بدانید و مستلزم این است که باید یک زمان بگذرد تا تجربه‌ای را حاصل کنید و اگر این زمان نگذرد و این تجربه حاصل نشود شما الآن قدر نمی‌دانید.

با توجه به وسعت شعبه‌ جدید کارون، ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم که تعداد تازه‌واردین بیشتر شود؟

نیاز به انجام هیچ کاری نیست، خود شخص می‌آید، به‌ خاطر این‌که سال ۱۳۷۹ که کار شروع شد، آقای مهندس با هفت، هشت نفر شروع کردند، الآن شما ببینید سالن پر می‌شود، چندتا راهنما دارید که بگذارید؟ چندتا راهنما آقایان دارید که بگذارید؟ این‌ همه بچه می‌آید، چه‌طور کنترلشان می‌کنید؟ ما در کنار پایه‌ای که گذاشته می‌شود در کنار این پایه مرزبان ساخته می‌شود، ایجنت ساخته می‌شود، راهنمایی ساخته می‌شود که با تجربه باشد که بتواند این تفکر را به نسل بعدی که اینجا می‌آیند انتقال بدهند. الآن ما درخواست دادیم از شعبه‌ دانیال، قسمت همسفرانمان اینجا بیایند و شروع به آموزش کنند و شاید چندین ماه ورودی نداشته باشند مهم نیست؛ چون یک کاری است که باید در کنارش صبوری و تحمل باشد و در کنار این تحمل و صبوری شعبه ساخته می‌شود. الآن شما یک راهنمایی که تازه شروع می‌کند بیست‌ نفر رهجو به او بدهید، به کارش شک می‌کند، به حرفی که می‌زند اعتماد ندارد؛ بعد یک ماه دیگر نگاه می‌کنید بیست‌ تا رهجو به او دادید و ده‌ تای آن‌ها رفته‌ است. کنگره آموزش می‌دهد و آن آموزش را وقتی من توانستم یاد بگیرم می‌توانم در سطح راهنمایی، مرزبانی و ایجنتی به دیگران انتقال دهم؛ موضوع من هستم و این‌که من باید ساخته شوم، من نمی‌خواهم به کسی درس بدهم، موضوع این است که الآن این تغییراتی که برای من هست چه‌طور دارم سی‌دی‌ می‌نویسم؟ قوانین را چه‌طور دارم دریافت و رعایت می‌کنم؟ همکاری من با مرزبانی چه‌طور هست؟ همکاری با ایجنت چه‌طور هست؟ حرف‌ شنوی من چه‌طور هست؟ من می‌خواهم بیایم حرف‌شنوی داشته باشم یا می‌خواهم به قول معروف منیت‌های خودم را عنوان کنم؟ که مثلاً من رئیس هستم و حال همه را خراب می‌کنم که کاری را می‌خواهم انجام دهم. کنگره اول می‌گوید بیا و آموزش بگیر و احترام بگذار به مرزبان، ایجنت راهنما و همه‌ اعضاء کنگره و هم‌لژیون‌های دیگر و اینجاست که به ظرفیت شخص اضافه می‌شود و شعاع اضافه می‌کند و نفرات هم زیاد می‌شود؛ فقط صبر و سازندگی مهم هست.

با توجه به این‌که علم کنگره این‌قدر سریع دارد پیشرفت می‌کند با مقاله‌های متعددی که آقای مهندس ارائه می‌دهند، چه‌طور من همسفر در این راستا همراه و همسو شوم؟

آموزش‌ها را دریافت کنید. من خودم شخصاً می‌گویم ما هیچ‌کس را نمی‌توانیم تغییر دهیم، هیچ احدی را نمی‌توانیم تغییر دهیم. ما تنها شخصی را که قادر به تغییرش هستیم و در قبال او مسئولیت داریم، خودمان هستیم. اگر آن آموزش‌ها راستین باشد و آموزش‌های درستی باشد، تغییر آن‌قدر قشنگ در شما شکل می‌گیرد که ناخودآگاه روی دیگران تأثیر می‌گذارید؛ چون دیگر ادا در نمی‌آورید که آن طور باشید که بخواهید کسی را تغییر بدهید. آموزش‌ها را براساس قواعد، مقررات جهان هستی، حرمت‌ها و اصولی که وجود دارد اجرا می‌کنید و این قدرت قوانین هست که اجرا می‌شود، نه قدرت شما و این را دیگران در شما می‌بینند و باعث ایجاد تغییر آن‌ها هم می‌شود. الآن آقای مهندس هر کاری که دارند انجام می‌دهند، همه را در وادی‌ها و سی‌دی‌ها راجع‌ به آن‌ها صحبت می‌کنند و این قدرت کلمه و قدرت صوت هست که این کار را ارزشمند می‌کند. آدم‌ها در درونشان خوبی و حس درک دارند و این را احساس می‌کنند و وقتی این را احساس می‌کنند می‌فهمند که این یک حقیقتی در آن نهفته است؛ برای همین سعی می‌کنند خوبی‌های درونشان را بروز دهند و بیرون بیاورند، کمتر کسی از کینه و دورویی استفاده می‌کند و سعی می‌کند خود واقعی خودش را عرضه کند.

کدام قانون در کنگره۶۰ بیشترین تأثیر را بر روی روند درمان دارد؟

هر قانونی سر جای خودش و نمی‌توانیم بگوییم کدام قانون. همگی یک جمع هستند. شما الآن نمی‌توانید بگویید من که یک فرد هستم، دست چپم مهم‌تر است یا دست راستم.

آموزش‌های کنگره چه تأثیری بر روی روابط شخصی و خانوادگی شما گذاشته است؟

اگر تأثیر بگذارد که خیلی خوب است و همگی ظاهر را می‌بینند. من خودم را بهتر می‌شناسم و فقط خودم می‌دانم درونم چه خبر است و مهم این است که با آموزش‌ها سعی می‌کنم بهترین خودم را بسازم و این تغییرات برای این‌ در درون من قشنگ است؛ چون دارم سعی می‌کنم این قواعد و مقررات را سر جای خودش در ذهن و زندگی‌ام به وجود بیاورم. می‌گویند بعضی دروغ‌ها خیلی قشنگ است؛ من بگویم اصلاً از چراغ قرمز رد نمی‌شوم که لااقل اگر ده بار رد می‌شوم، یک‌بار رد نشوم و واقعاً سعی می‌کنم که درست باشم و سعی می‌کنم این قوانین را در زندگی‌ام جاری کنم. در کنار این‌که می‌دانم هر کسی در زندگی تجربه‌ خودش را دارد و من نمی‌توانم باعث تغییر تجربه‌ دیگری شوم. مثلاً خود آقای مهندس، برادرش عزیز بوده دیگر؛ ولی چند سال بعد مهندس به کنگره آمد، مهندس نرفت دنبالش، خود علیرضا آمد؛ مگر نمی‌توانست از همان ابتدا به او بگوید بیا تغییر کن؟ یک‌سری تجربه‌ها برای افراد باید به یک جایگاه تفکری برسند که این تفکر هر فردی را به یک جایگاهی برساند که این کار برای من ارزشمند است، حالا چه در خانوادم باشد و چه در هر جای دیگر. در کنار این‌که اگر این تغییرات اتفاق نیفتد درون هر فرد، آن فرد پیشرفت نمی‌کند و تغییر حاصل نمی‌شود و این تضادها باعث دگرگونی آدم‌ها می‌شود.

با توجه به ازدیاد خانم‌های مسافر در خوزستان، چه برنامه‌ای در نظر گرفته شده؟

در قسمت خانم‌های مسافر، من با سرکار خانم حاجی‌میر یک صحبتی را داشتیم برای خانم‌های مسافر و قرار بر این شد که یک حرکت‌هایی انجام شود که من اطلاعات تماس ایشان را در اختیار هر کدام از عزیزانی که خواستند و به‌ عنوان خانم‌های مسافر هستند می‌گذارم که با ایشان صحبت کنند تا آن چارچوب قواعد خانم‌های مسافر شکل بگیرد و بر آن اساس کارشان را شروع کنند تا ان‌شاءالله خوزستان به آن ظرفیت برسد و آن نفرات برسند تا بتوانند از خودش راهنمایان خانم‌های مسافر را داشته باشد.

در آخر اگر سخنی هست با گوش جان پذیراییم؟

ممنون از شما که وقت گذاشتید. من همیشه می‌گویم، که یک بار اعظم قسمت مسافرها در کنار همسفرهاست. قضیه‌ی مسافرها یک مسئله‌ای را از بیرون دارند، که خودشان دارند حل می‌کنند و سفرشون رو بالا پایین می‌کنند و مشهود هست؛ ولی شما با یک مسئله‌ای سر و کار دارید، که اون احساس امنیت و اون جو آرامش را با تمام مشکلاتی که اون فرد مصرف‌کننده دارد، مهیا کنید و یک بخش دیگه هم اینکه شما باید اون سختی را تحمل بکنید، واکنش نشون بدید، نشون ندید، خودتون رو تحمل باید بکنید، اون را باید تحمل بکنید، شک بکنی که کدوم کارت درسته؟ یا این کاری که انجام می‌دهی غلط است؟ به او برمی‌خورد یا نه؟ اینجا در کنگره خوب خودتان این‌ها را یاد می‌گیرید و در اختیار همسفران تازه‌وارد قرار می‌دهید. خدا خیرتان بدهد، ان‌شاءالله که خدا قوت بدهد و در کنار همدیگر تجربه‌ خوبی را از خدمت داشته باشیم.

مصاحبه‌کننده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دهم) و همسفر ملیکا
طراح سوالات: همسفر مرجان، همسفر مینا و همسفر ملیکا
ویرایش و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .