جلسه دوازدهم از دوره بیست و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر یوسف با دستورجلسه "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰، من چه کردهام؟" شنبه27 اردیبهشت ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان مصطفی هستم مسافر
شاکر و سپاس گزار خداوند هستم که یک بار دیگر این فرصت به من داده شد که در این جایگاه قرار بگیرم تا از شما آموزش بگیرم، ممنون آقای مهندس وخانوادهاش و همچنین تمام خدمتگزاران کنگره هستم.
دستور جلسه "در استحکام پایههای مالی و علمی کمک ۶۰ من چه کردهام؟"
این دستور جلسه از دو بخش تشکیل شده است و در واقع دارد من را با خودم روبهرو میکند.
انسانها درابتدا و شروع آگاهی، برای حرکت در هستی به این گونه عمل میکنند که چه چیز به من داده شده و من چه چیز دارم پرداخت میکنم، یعنی من هزار تومان پرداخت کردم و در مقابل یک مداد دریافت کردم.
این دستور جلسه از من میخواهد که برسی کنم کنگره چه چیزهایی به من داده است، در قسمت اول دستور جلسه که بحث پایههای علمی است به نظر من نمیتوانم کاری انجام دهم زیرا همه ما در راستای تفکر و علم آقای مهندس در حال حرکت هستیم و ایشان از نظر معرفت و شباهت مانند دریا میمانند که به ما اجازه دادهاند تا در این بستر حرکت خودمان را داشته باشیم، درواقع بستری را برای من فراهم کرده و به من اجازه داده تا در آن هم علم کنگره را تجربه کنم و هم خواسته خودم را از این مطالب استخراج کنم، تنها اتفاقی که در قسمت اول برای من میافتد این است که از علم کنگره در زنگی شخصی، اجتماع و حتی در کنگره سعی کنم به درستی استفاده و آنها را کاربردی کنم.
در قسمت دوم دستور جلسه که پایه های مالی هست، باز هم تفکر آقای مهندسی به یاری ما رسیده است یعنی به محض اینکه علم کنگره شروع کرد به گسترش پیدا کردن آقای مهندسی لژیونهای مالی را برای توان حرکت در این بستر برای ما فراهم نمودند.
انسان ها در هستی سه گونه رفتاری دارند و این گونه عمل می کنند؛ یکسری کاملا بیدار هستند و یکسری هم خواب هستند و یکسری هم خودشان را به خواب زدهاند، آنهایی که بیدار هستند موقعی که از علم کنگره استفاده می کند بسیار هوشیار خواهند شد و روش ارتباط باهستی را پیدا خواهند کرد،
خوش به حال آن رهجویی که وقتی درحال سفر است دستانش در دست راهنمایش باشد و زمانی که رها میشود از دریچه بخشش یاهمان سرزمین لژیون سردار رها شود.
به واسطه لژیون سردار و یاد گرفتن بخش تمام مشکلات مالی که در زندگی داشتم و باعث شده بود تمام حساب های من مسدود باشد کاملاً حل شد و موجب شد تا من در کنگره به خدمت کردن بیشتر اهمیت بدهم.
در قسمت دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی مرزبان محترم ابوالفضل است. ابوالفضل رهجوی لژیون من بود و اوایل سفر مثل اکثر بچه ها وارد پروتکل درمانی نشده بود و گاها بازیگوشی داشت، در سه نقطه در ابوالفضل تغییرات محسوسی را مشاهده کردم، اولین قسمت زمانی بود که سیدیها را کامل نوشت و وقتی که سیدی ها را کامل کرد وضعیت ظاهری ابوالفضل دگرگون شد و کاملا کنگره ای فکر میکرد و مشارکت می کرد و سوالهای ابوالفضل از من این بود که من زمان مصرف دچار فراموشی شده ام وقتی سی دی گوش میدهم یادم نمی ماند و سوال دیگری که داشت این بود که چگونه عشق و محبت را یا همان وادی ۱۴ را بین همسفرم یا خانواده برقرار کنم؟ اقبال خوشی که داشت این بود تمام سالهایی که ابوالفضل می رفت و برمیگشت همسفرهایش در کنگره میماندند و خیلی برای ماندن ابولفضل در کنگره تلاش کردند و زمانی که حالش خوب شد دغدغه ابوالفضل این بود که آقا من چه کاری انجام بدهم که پیوندام با خانواده بیشتر شود،؟ قسمت دوم زمانی بود که وسط سفر اول ابوالفضل جشن گلریزان بود که بالای ۶ ماه بود و میتوانست شرکت کند که گفت میخواهم شرکت کنم، قسمت سوم آن زمانی بود که درمان سیگار را جدی گرفت در آزمون راهنمایی شرکت کرد و خوشبختانه قبول شد و در ماههای آینده شال راهنمایی را دریافت می کند و این که مرزبان شد و در خدمتش هستیم من به ابوالفضل عزیز و همسفرهایش تبریک میگویم، از این که به صحبت های من گوش کردین ممنون و متشکرم.

مرزبان محترم مسافر ابوالفضل گفت:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر
از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم برای فراهم سازی این بستر از تمام خدمت گزارهای کنگره تشکر میکنم. از راهنمای خوبم آقا مصطفی عزیز که خیلی برای من زحمت کشیدهاند تشکر میکنم. تشکر ویژه دارم از مادرم که در این چندسال خیلی برای من زحمت کشیدند و پا به پای من ایستاند، من ازطریق یکی از همسفرهایم سال ۹۴ با کنگره آشنا شدم که به واسطه یک آقا به نام رسول این آشنایی بود که در حال حاضر فوت شدهاند، از خودشان و خانواده محترم ایشان ممنونم امیدوارم که بتوانم با حضورم در کنگره هرکاری که از دستم برمی آید انجام بدهم شاید جبران زحمات این عزیزان باشد.
در مورد دستور جلسه بخواهم صحبت کنم خیلی مهم است که توجه کنیم به دستور جلسات و آنها را کاربردی کرده و جامه عمل به آنها بپوشانیم. به صحبتهای آقای مهندس فکر میکردم که خدمت مالی سخت است و خدمت علمی آسان،اما هر دو سختی خودشان را دارند و دوست دارم که هم علمی هم مالی خدمت کنم تمام تلاشم را در کنگره به کار میبندم که بتوانم مقدار کمی از خدمتهایی که به من شده است را جبران کنم و خالصانه و صادقانه خدمت کنم و بتوانم انسان مفیدی برای کنگره، جامعه و خانواده باشم. خیلی ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.
صحبتهای راهنمای همسفر محترم:
سلام دوستان بهاره هستم یک همسفر
خدارا شاکر و سپاسگزار هستم که در این جایگاه حضور دارم همه ما میدانیم که کنگره طبق یک قوانین و اصول در راه و حرکت است و تفکر پشت آن است. یکی از آن اصول تصویرهایی است که در زندگی کشیده میشود که میتوانیم شاهد باشیم که یکی از این تصویرها تولدها است، در این تولدها هرچه که جلوتر میرویم چهرههای شاد، دل های مهربان، پرازعشق و محبت میبینیم. امروز تولد ابوالفضل است پسری که گاهی شیطنت داشت و وسط راه نمیآمد اما همسفرهایش همیشه میآمدند و جا نمیزدند. تبریک میگویم به ابوالفضل عزیز انشاالله که همیشه باشند و حضور داشته باشند، از این که به صحبت های من گوش کردید ممنونم.
صحبتهای همسفر مرزبان محترم مسافر ابوالفضل:
سلام دوستان آذر هستم یک همسفر
خداراشکر میکنم که در کنگره هستم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم بابت فراهم سازی این بستر که مسافرهایی میآیند که واقعا در تاریکی بودند و با این بستر میتوانند بیایند و از تاریکی خارج شوند و به آرامش و نور برسند. از آن جایی که من مادر هستم همیشه فکر میکردم که باید پشت پسرم باشم و کمک کنم، حتی زمانی که در کنگره نبود از ابوالفضل ممنونم که به کنگره آمد و بهترین نعمت برای همسفرها سلامتی مسافرها است و واقعا به پسرم افتخار میکنم. خوشحالم که توانستم بیایم و این راه را ادامه بدهم و از تمام عزیزانی که به من کمک کردند تشکر می کنم ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.


عکس : مسافر عقیل لژیون ۷
تایپ و ارسال: مسافر رضا لژیون ۱۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
274