English Version
This Site Is Available In English

با خودم می‌گویم که چطور می‌شود یک دیده بان از زندگی و کارهای خودش می‌گذرد

با خودم می‌گویم که چطور می‌شود یک دیده بان از زندگی و کارهای خودش می‌گذرد

ششمین جلسه از دوره پنجاه و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با استادی مسافر میثم، نگهبانی مسافر سجاد و دبیری مسافر ملک آرا، با دستور جلسه « جشن دیده بان » پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ‌ماه 1404 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان جلسه آقا سجاد سپاسگزارم که این خدمت را به من دادند تا بتوانم در این جلسه خدمت کنم و آموزش بگیرم، دستور جلسه هفته دیده بان است، این هفته را به تمام دیده بانان کنگره 60 تبریک می‌گویم.
روز اول که به کنگره آمدم با یک دنیا حال خرابی، آشفتگی و ناامیدی وارد کنگره شدم و فکر می‌کردم اینجا هم مثل جاهای دیگر باید رفتار کنم، وقتی وارد کنگره شدم به من گفتند که باید حرف گوش کنم تا به رهایی برسم و خدا را شکر بعد از سیزده ماه برای من این اتفاق قشنگ رهایی افتاد و درمان شدم و از مسیر رو به جلو زندگی لذت می‌برم.


همیشه فکر می‌کردم که این حال خراب تا آخر عمر همراه من است ولی خدا را شاکرم که به هدفم رسیدم و در آرامش در جسمی سالم زندگی می‌کنم.
اگر بخواهم این حال خوبم را به دستور جلسه ربط بدهم، من مدیون دیده بان های محترم و آقای مهندس و خانواده محترمشان و تک تک اعضای کنگره که خدمت می‌کنند هستم.
در مورد دیده بان اگر صحبت کنم ما در کنگره  چهار جشن داربم که هفته دیده بان یکی از این جشن هاست و قابل توصیف نیست با خودم می‌گویم که چطور می‌شود یک دیده بان از زندگی و کارهای خودش می‌گذرد و همیشه در حال خدمت کردن و قانون وضع کردن برای کنگره 60 است تا منه میثم در اینجا با خیال راحت سفر کنم.
از خداوند برایشان آرزوی سلامتی و تن درستی می‌کنم.

امیدوارم که بتوانم انتقال دهنده خوبی باشم و آموزش‌هایی که از کنگره یاد گرفتم به آیندگان انتقال بدهم.

تایپ: مسافر صائب
تنظیم و ارسال: مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .