جلسه پنجم از دوره سیونهم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی دستیار محترم دیدهبان مسافر امید، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟» در روز یکشنبه بیستوهشتم اردیبهشتماه1404 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان، امید هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم و از گروه مرزبانی و ایجنت محترم که باعث خدمت امروز من شدند، تشکر میکنم.
ما در کنگره، 52 دستور جلسه هفتگی داریم و هر هفته در تمام شعب کشور، در رابطه با یک موضوع خاص و هماهنگ، صحبت میکنند. یکی از مواردی که کنگره60 را از دیگر نهادهای مردمی، متمایز میکند، همین دستور جلسات هفتگی دقیق و برنامهریزی شده، است.
هفته گذشته در خصوص جشن دیدهبان، صحبتهای فراوانی شده است. من همیشه فکر میکردم دلیل این چهار جشن چیست! دیدهبان، ایجنت و مرزبان، راهنما و همسفر که به نظر من دو دلیل وجود دارد؛ یکی اینکه ما جایگاهها را بشناسیم و دلیل بعدی اینکه کلیّت کار را یاد بگیریم و بدانیم که باید شکرگزاری در ما نهادینه شود.
من درگذشته با نگاه تردیدآمیزی این مسئله را موردنظر قرار میدادم؛ ولی بهمرور زمان و در سفر دوم، با آموزش جهانبینی، واقعاً متوجه شدم که آقای مهندس، منظورشان این است که ما سپاسگزاری را یاد بگیریم. من از زمانی که سپاسگزاری را در زندگی خود گنجاندهام، میبینم که چقدر باعث پیشرفت من گردیده و حالم نیز بهتر شده است؛ چون یاد میگیریم که افراد را ببینیم. در این شعبه، پنجشنبه، جشن دیدهبان برگزار میگردد که امیدوارم همگی ما با انجام عمل قدردانی، نتیجه آن را در زندگی خود نیز، مشاهده نمائیم.
ما باید یاد بگیریم که حق را ادا کنیم، یعنی وقتی بهجایی میرویم و خدمتی به ما ارائه میشود، حتماً در قبال آن خدمت رایگان، بهصورت فکری و عملی، شکرگزار باشیم.
من دستیار دیدهبان راهنمایان، آقای ترابخانی هستم که تمام امور مربوط به راهنمایان دارای شال نارنجی، توسط ایشان برنامهریزی میشود و طبیعتاً دیدهبانان دیگر نیز، بهموازات ایشان مشغول فعالیت در خدمتهای دیگر هستند و من چون به ساختمان محل فعالیت این عزیزان رفتوآمد دارم، شاهد تلاشهای دیدهبانان هستم و لذا توصیه مینمایم آنگونه که شایسته است در جشن دیدهبان، شرکت داشته و مراتب قدردانی خود را به انجام برسانیم.

اما دستور جلسه که عنوان مینماید در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره، من چه کردهام؟ این دستور جلسه چون یک جمله سؤالی است به شکلی تمام اعضای کنگره را مخاطب خود قرار میدهد. من در اوایل که رها شدهبودم، دستم بسیار خالی بود و بهنوعی به نان شبم هم محتاج بودم؛ ولی با تمام نداری، چندین مرحله به همراه همسفرم در لژیون سردار شرکت نمودیم و انشاالله برای دنوری و پهلوانی هم برنامه داریم.
میدانید که هر ارگان و مجموعهای نیاز به منابع مالی دارد و امور مالی کنگره60 هم توسط اعضای آن، تأمین میشود و هرکس باید در حد توان خود در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، قدم بردارد؛ پس لازم است که من از خودم بپرسم که در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره60، چهکاری کردهام. این جریان مثل چاه آب میماند که هر چه بیشتر از آن چاه، آبکشیده شود، آب آن زلالتر و شیرینتر خواهد شد؛ ولی اگر از آب چاه استفاده نشود، به آبی شور و غیرقابلشرب، تبدیل میشود؛ بنابراین در پایان، مجدداً تأکید میکنم که هرکسی باید موضوع دستور جلسه امروز را از خود بپرسد و بداند که باید شکرگزار نعمتهائی که به او داده میشود، باشد.
« از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما متشکرم.»
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن: راهنما تازهواردین مسافر کریم
عکس: مسافر محمود(لژیون پنجم)ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
242