خوشا به حال آنانی که می‌بخشند و به دنبال باز پس گرفتن نیستند

جلسه سیزدهم از دوره چهل و دوّم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی أمین قم، با استادی مسافر محمّدباقر، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر عبّاس، با دستورجلسه "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره60، من چه کرده‌ام؟" یکشنبه 28 اردیبهشت ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمدباقر هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر می‌کنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره60 من چه کرده‌ام"؛
آقای مهندس فرمو‌ده‌اند: هر شخصی بایستی نسبت به تجربیات خودش از دستورجلسات صحبت کند. وقتی که آقای مهندس به عنوان بنیان کنگره60، هنوز خودش را بدهکار می‌داند من چه صحبتی می‌توانم راجع به خودم و خدمت‌هایم داشته باشم. روز اول که وارد کنگره60 شدم با آغوش باز و محبت فراوان من را پذیرفتن، که همین باعث ایجاد پیوند قلبی من و کنگره60 شد. من از روز اولِ وُرودم تا به حال هیچ‌گونه حس بدی از هیچ کسی در کنگره60 نگرفته‌ام و تمام تذکرات هم از روی عشق و علاقه بوده است. با اتمام سفر اولم تصمیم گرفتم خدمت کنم تا دِینم را أدا کنم، اما در خدمت کردن هم متوجه شدم نفع و سود اصلی را خود من دریافت می‌کنم و باز هم بدهکاری من به کنگره60 بیشتر می‌شد.

خدارو شکر می‌کنم که آقای مهندس راهی را کشف کرده‌اند که من در این مسیر همواره آموزش می‌گیرم و هر روز نسبت به این سیستم بدهکارتر می‌شوم. در نوشتارهای نگهبان خوانده می‌شود که "این سفری است از ظلمت به نور، از نادانی به دانایی، از حقارت به سرافرازی، از ترس به شجاعت، از قهر به مهر و در نهایت از نفرت به طرف عشق". ابزار اصلی رفتن به طرف عشق بخشش است، و من اگر بخواهم به معشوقم نزدیک شوم باید تلاش کنم که خودم را تا حد ممکن شبیه او کنم. یکی از اصلی‌ترین صفات خداوند بخشش است و من برای اینکه بتوانم ببخشم باید به دانایی برسم. من در کنگره60 یاد گرفته‌ام که فلسفه بخشش چیست. به طور مثال؛ اگر پدری عادت به دادن دانه به پرندگان را داشته باشد، به فرزند خود نیز این بخشش را می‌آموزد. خداوند می‌خواهد منِ مسافر در این مسیر بخشیدن را فرابگیرم.

امیدوارم که من در بخشش، بتوانم خودم را شبیه به آقای مهندس بکنم. در پیام سفر دوّم می‌خوانیم؛ "سفر دوّم یعنی از قطع موادمخدر تا رسیدن به خود" یعنی باید بتوانم از خودم بگذرم تا به خدا برسم. یکی از بهترین تصمیم‌های جناب مهندس، تأسیس لژیون سردار بود تا منِ مسافر با حضور در این لژیون خود را محک زده و بخشیدن را بیاموزم. خدا را شکر می‌کنم که معلم بزرگی همچون آقای مهندس را داریم و به صورت مداوم و پیوسته از وی آموزش می‌گیریم. امیدوارم که در این مسیر پایدار باشم و بتوانم راه آقای مهندس را در خدمت کردن و بخشیدن در پیش بگیرم. خوشا به حال آنانی که می‌بخشند و به دنبال باز پس گرفتن نیستند.
ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

_{تایپ و ویراستاری: مسافر محمّد لژیون نهم و مسافر احمد لژیون یکم
عکس: مسافر علی لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر جلال
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه امین قم}