همسفر رویا:
از نظر من، انسان در هر رشتهای با تحصیلات و آموزشهای مناسب به پیشرفت و نتایج مطلوب دست خواهد یافت، این نگرش پس از طی کردن تحصیلات دانشگاهی و از طریق کنگره در من رشد کرده و تحقق یافت. ما باید در تمام مراحل زندگی در حال یادگیری و آموزش باشیم، یکی از برجستهترین الگوهای ما در زمینه علم و آموزش، آقای مهندس هستند که بدون توجه به سن و سال، همواره در حال تحقیق و افزایش دانش خود برای خدمت به انسانها هستند.
من همیشه این نکته را به فرزندم یادآوری میکنم که فارغ از هر حرفهای که در آن فعالیت دارد؛ حتی اگر از نظر مالی بسیار موفق باشد، بهتر است در همان زمینه تحصیلات آکادمیک و دانش لازم را کسب کند و هرگز از بهروزرسانی و ارتقاء آموزشهای خود غافل نشود. ما استادی در زمینه خیاطی داشتیم که با تلاش و مطالعه فراوان، باوجود شکستهای متعدد، همواره دانش خود را بهروز میکردند. اکنون با ۵۵ سال سن، یکی از موفقترین افراد در این حرفه هستند. در کنگره نیز این اصل بهطور کامل صدق میکند؛ بهگونهای که مادیات، علم و دانش در این مکان مقدس همواره بهروز و پربار است، همین امر موجب شده تا کنگره طی سالها دوام آورده و مسیر پیشرفت خود را حفظ کند.
همسفر مهدیه:
در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، چه نقشی داشتهام؟ زمانیکه وارد کنگره شدم، آموختم که برای درمان، هر ۳ ضلع مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی باید همزمان رشد کنند تا تعادل حاصل شود. حفظ استحکام کنگره، مستلزم وجود منابع انسانی قوی و آموزشدیده در کنار بنیان مالی پایدار است تا این سیستم مردمنهاد بتواند به اهداف ارزشمند خود دست یابد. وقتی مسیرم در کنگره را مرور میکنم، درمییابم که باید بیشتر تلاش کنم؛ چراکه کنگره همهچیز را به من آموخت و نشان داد که میتوانم توانمند باشم و ظرفیتهای درونیام را به مرحله اجرایی برسانم.
در گذشته، کمک به کگره را نوعی اجبار میدانستم که به افراد با وضعیت مالی ضعیف تحمیل میشود؛ اما امروز به این درک رسیدهام که کنگره نیازی به من ندارد، بلکه این من هستم که به کنگره نیاز دارم، کنگره راه را به من نشان داد و مسیر پیشرفت را برایم هموار ساخت. من تلاش خواهم کرد تا به روشنایی برسم و در مسیر رشد گام بردارم. در دوران همسفری با یک مصرفکننده، تحصیلات داشتم؛ اما اعتمادبهنفس نداشتم، باور نمیکردم که زندهام و توانایی انجام کارهای بزرگ را دارم. ترس از شکست و سردرگمی، همچون پیلهای مرا در خود تنیده بود. مشغول به کار بودم؛ اما تنها برای فرار از تنهایی و تاریکی، خانهای که برایم مثل زندان شده بود.
هرگز به خود افتخار نمیکردم؛ حتی از حضور در جمعهای کوچک گریزان بودم؛ اما کنگره به من عزتنفس و هویت بخشید. مرا وارد اجتماع کرد، جایی که حضور در آن، آداب و شرایط خاص خود را دارد، از نظم و آراستگی گرفته تا داشتن روحیهای سرزنده و فعال، کنگره مرا وادار به رشد کرد؛ ذهنم را پرورش داد تا بدانم باید برای جسم و روح خود ارزش قائل باشم و اجازه ندهم سرخورده شوم. فهمیدم که برای رسیدن به آرزوهایم، باید تلاش کنم، بهروز باشم و از مسیر پیشرفت جا نمانم. سالها است که آرزو دارم عضو لژیون سردار شوم، امیدوارم روزی برسد که من نیز به عنوان یک پهلوان، دنور یا عضو لژیون سردار کنگره، خدمتگزار این مسیر مقدس باشم.
همسفر فاطمه:
در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰، چه نقشی داشتهام؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید نگاهی به آنچه از کنگره دریافت کردهام بیاندازم. با دلی آکنده از غم و نگرانی وارد کنگره شدم، اعتیاد مسافرم سایهای سنگین بر جسم و روحم افکنده و تمام زندگیام را تحت تأثیر قرار داده بود. نخستین هدیهای که کنگره به من داد، امید بود، امید به ادامه راه و رسیدن به رهایی. این امید، به مرور به نیرویی درونی تبدیل شد که مرا به سوی یادگیری و دریافت آموزشهای ارزشمند کنگره سوق داد.
سالها از نبود اعتمادبهنفس رنج میبردم، اما کنگره ۶۰، با اعتمادی که به من داشت و مسئولیتهایی که به من سپرد، باعث شد تا به تدریج تواناییهای خود را کشف کنم. این سیستم مقدس به من آموخت که مسئولیت زندگیام را بپذیرم و در جهت استحکام پایههای مالیام تلاش کنم، همچنین فهمیدم که برای کسب علم، هیچ زمانی دیر نیست. کنگره، سالمترین و مؤثرترین روش برای حل مشکل اضافه وزن را نیز در اختیارم گذاشت و افزون بر این، راهنمایان فرهیختهای را در کنارم قرار داد تا در مسیر پیشرفت همراهیام کنند.
تمام آنچه که امروز دارم، نتیجه آموزشهای ارزشمند کنگره است؛ اما من در مقابل این دریافتها چه کردهام؟ ۳ سال است که در جایگاه راهنمای تازهواردین، مشغول خدمت هستم، در هر جایگاهی که امکان خدمت به من داده شود، تمام تلاش خود را به کار میگیرم تا وظیفهام را به بهترین شکل انجام دهم. پس از سالها، لطف خداوند شامل حالم شد و توانستم وارد لژیون سردار شوم و امسال برای نخستین بار به عضویت این لژیون درآمدم و با شرکت در آزمون ماهیانه شعبه، سعی کردم به عنوان عضوی کوچک، در پیشرفت علمی کنگره سهمی داشته باشم.
بازتاب این تلاشها به خودم برگشت و توانستم به لطف خداوند، در آزمون راهنمایی شال نارنجی نمره قبولی کسب کنم. تمام خدماتی که تا امروز انجام دادهام، در برابر دریای بیکران کنگره، همچون قطرهای ناچیز در برابر اقیانوسی عظیم است. تنها میتوانم از خداوند بخواهم که توفیق خدمتگزاری شایستهای را نصیبم کند و فرصتی دهد تا خدمت به بندگانش را ادامه دهم، باشد که بتوانم شکر تمامی الطاف و دریافتهایی را که از کنگره داشتهام، به جا بیاورم.
رابط خبری راهنما تازهواردین: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
55