مصاحبه با پهلوان محترم مسافر ابوالفضل:
به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر، با چند سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک کشیدنی روش دمان DST با داروی شربت OT مدت درمان یازده ماه و بیست و پنج روزبا راهنمایی آقای مسعود شجریزاده مدت رهایی بیست ماه با دستان پرمهر آقای مهندس
در مورد یک مطلب از فراز و نشیبهای سفر اولتان برای ما تعریف کنید.
با شش ماه سقوط آزاد واد کنگره شدم و با زدن واکسن کرونا سیستم بدنی من بهم ریخته شده بود که همزمان با آن قطع مصرف کردم که ببینم چه مشکلی دارم زیرا مصرفم را هرچه بیشتر میکردم حالم بدتر میشد که شش ماه خیلی سخت جنگیدم و بالای پاصدتا سرم زدم و بالای پنجاه دکتر رفتم که هیچکسف متوجه بیماری من نشد تا اینکه پیام کنگره به من رسید و وارد کنگره60 شدم، وارد سفر که شدم خیلی برای من سخت بود زیا با یک منیت و غروری وارد شده بودم که خودرا بالاتراز دیگران میدیدم ولی تصمیم به خوب شدن داشتم تا جایی که مرگ و با چشمهایم میدیدم به طوری که همسفرم راضی به مصرف مواد من شده بود و برای من بعد از شش ماه پاکی خیلی سخت بود که باز بخواهم شربت اوتی را بخورم و تمام این دردها و سختی باعث ماندگاری من شدند و درس فرمانبرداری را یاد گرفتم و متوجه شدم که باید گوش به فرمان راهنما بود و بعد از رهایی و دنوری گفتم که باید اجازه پهلوانی را از آقای مهندس بگیرم، چون خود را بدهکار کنگره میدانستم.
حس و حالتان بعد از گرفتن شال پهلوانی چگونه بود.
شال پهلوانی مثل یک معجزه میماند و وقتی به آدم آنرا میدهند انگارکه یک بار مسئولیت سنگینی را رو دوش میگذارند، یعنی آقای مهندس این بار را رو دوش قرار میدهند و به من ابوالفضل میگویند: خوب شدی؟ حالا تو باید بدوی تا دیگران خوب شوند و تو نیازت این مبلغ پهلوانی نیست خیلی بیشتر باید پرداخت کنی زیرا چیزی که از کنگره گرفتهای بیشتر از این حرفا است که آن جا من به ادامه دادن مسیر پرداختم و همسفرم هم وارد شد و لذت میبرم از شعبهای که تاسیس شد و حالم را دوچندان خوب میکند.
چطور شد که در لژیون سردار شرکت کردید و خاطرهای برای ما تعریف کنید.
وقتی راهنمای من از لژیون سردار تعریف میکرد من پرسیدم لژیون سردار چه هست؟ که گفتند شش میلیون تومان میدهی و عضو لژیون سردار میشوی و من همان موقع اعلام تعهد کردم و دوتا سه میلیون تومان پرداخت کردم که بعد از آن در جشن گلریزان دنوری را پرداخت کردم، لژیون سردار لژیونی است که در تمام لژیونها هست و لژیونی است که آدم را قدرتمند میکند و وقتی آدم بخشیدن را یاد میگیرد قدرت دارد و وقتی قدت داشته باشی میتوانی بخشش را بیاموزیم، وقتیکه آدم ضعیف باشد که نمیتواند و عکسالعمل نشان میدهد ولی وقتی قدرتمند شویم از همه چیز میگذریم.
آیا بخشش مالی منجر به حس برتری میشود.
بله بخشش مالی به آدم قدرتمند و ثروتمند میکند، آدم ثروت دارد ولی گویی نداردچون نمیتواند از آن استفاده کند و به کسی خدمتی بکند، ثروت ندارد. ثروتمند گدا میشود ولی وقتی بخشیدن را آقای مهندس به ما میآموزند ما دل و جرأت ما بالا میرود و قدرتمند میشویم و همیشه فکر میکنیم ثروتمند هستیم و اهمیتی به کم شدن پولمان نمیدهیم و ترسی از پرداخت تعهدات نداریم که دیدهبان محترم همیشه میفرمایند آن هستی است که باید پر کند و به موقع کار خودش را میکند.
حستان راجع به کلمات زیر:
دانشگاه کنگره60، بنیان کنگره60، بخشنده و مهربان بودن:
تمامی اینها عشق هستند، وقتی اسم کنگره میآید عشق است، وقتی اسم دانشگاه میآید عشق است، وقتی آن مکانی که آقای مهندس بنا میگذارد که ما به آن ورود کنیم و آن بستری که همه از آن لذت میبرند، همهاش عشق و محبت است که از گفتههای آقای مهندس برپایه غشق و محبت بودن است. جایی که یک اهنما به تازه واردی نمیگوید از این صندلی بلند شود تا او بشیند همهاش بر پایه عشق و محبت است و به جز عشق و محبت هیچکس نمیتواند خدمت کند.
در آخر نکتهای که در بخشیدن به کمک ما میآید به ما بگویید.
بخشیدن به آدم توان، صبر، سکوت و لبخند میدهد و با بخشیدن احساس سبکی به آدم دست میدهد و حس برگشت مال دیگران که در روزی ما آمده است را میدهد. حق الله، حق النفس و حق الناس را داریم که ما فکر میکردیم که مال کسی را نگرفتیم و به کسی ظلم نکردیم، خیر اینگونه نیست و آقای زرکش میگویند که مال دیگران در مال ماست وقتی که بپردازیم حق الناس رو انجام دادهایم و آن موقع سنگینی بار و رنج آن مال از روی دوش ما برداشته میشود و میتوانیم جای رنج چیزهای بهتری را در کوله پشتی با خود ببریم.
یک سخن دلی که فکر میکنید برای همه مفید است را به صورت حسی برای ما بگویید.
حس من این است که کسانیکه به سفر دوم میرسند اگر خدمت مالی نکنند به رهایی نمیرسند، آزاد شدهاند ولی رها یا رها یافته نشدهاند مثل یک زندان که بعضیها به انفرادی میروند و بعد از مدتی از بند انفرادی آزاد میشود ولی در حیاط یا بخش زندان میآید ولی رها نشده است، اگر کسی وارد لژیون سردار نشود به رهایی نرسیده است.
- تعداد بازدید از این مطلب :
2912