جلسه دوم از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی دیدهبان محترم مسافر علی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر میلاد و دبیری پهلوان مسافر محسن با دستور جلسه "هفته دیدهبان" شنبه 27اردیبهشت 1404 ساعت17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
با عرض سلام خیلی خوشحالم که امروز این سعادت هست که در خدمت شما باشم، بنا به دستور جلسه تعیین شده که هفته دیدهبان مشخص شده به طور کلی این دستور جلسه مربوط میشود به تعریف، توضیح و یا تحلیل یکی از جایگاهها در کنگره60 که بیشتر مرتبط به آن جایگاه میباشد، هدف این دستور جلسه آشنایی با جایگاه دیدهبانی است، جایگاه دیدهبانی مانند جایگاههای دیگر است، کنگره بر اساس جایگاه ها میباشد، نمودار سازمانی کنگره طوری طراحی شده است که جایگاهها این سازمان را حفظ میکنند حال جایگاه مرزبانی هست جایگاه راهنمایی هست، نگهبان جلسه، ایجنت و... تا دیدهبان هم هست، برای تمامی جایگاهها ارزش قائل هستیم و به این دلیل ما برایشان ارزش میگذاریم و هفتههایی داریم که بتوانیم از این عزیزان سپاس گزاری کنیم،
ما یکسری کارها و رفتارهایی در کنگره یاد میگیریم و این موارد اول باید در خود کنگره انجام شود به طور مثال یکسری کارها را یاد نداریم و در گروه یاد میگیریم و تمرین میکنیم تا به زیبایی جزئی از آگاهی نفس ما بشود بعد خود به خود آن کار را انجام میدهیم، در کنگره اکثراً یادگیریهایی که داریم بایستی تبدیل به تجربه شود و بقول آقای امین جهانبینی ما تئوری نیست بلکه جهانبینی کاربردی است یعنی من بایستی آن را یاد بگیرم و انجام دهم، اگر قرار باشد یاد بگیرم و آن را انجام ندهم اصلا نامش یادگیری نمیشود،
یادگیری اولین ویژگیاش بایستی این باشد که من را تغییر دهد و اگر قرار باشد چیزی را یاد بگیرم و من را تغییر ندهد به چه درد میخورد؟ به همین خاطر در کنگره جشنها و مراسمهایی که برگزار میشود که بایستی سپاسگزاری و قدردانی را یاد بگیریم و آموزشی را که گرفتیم را تجربه کنیم و انجام دهیم و این کلیت قضیه است، در کارگاههای آموزشی و دستور جلساتی که در کنگره قرار دارد اگر تغییراتی در من بوجود نیاورد و یادگیری صورت نگیرد به چه دردی میخورد؟ نه هر یادگیریایی اگر دستور جلسهای تغییرات مثبتی در من بوجود نیاورد ما کنگره میآییم برای چه؟ مشارکتی که ما انجام میدهیم نوعی یادگیری است لازم نیست مشارکت آنچنانی انجام دهیم یا مشارکت متفاوت باشد، طبق پرتکل آموزشی کنگره ما از تجربه و ادراک خودمان مشارکت میکنیم، کار کنگره یادگیری است و دستور جلسهای که الان در مورد دیدهبانان میباشد به این منظور است که ما باهم آشنا شویم،
اولین دیدهبان کنگره آقای مهندس هستند و جناب مهندس نفر دیگر را انتخاب میکنند و همینطور دیدهبانان شورائی انتخاب شدند، دیدهبانان براساس عملکرد و کارشان انتخاب میشوند. کار شورای دیدهبانان قانون گذاری میباشد، وضع قوانین، قوانین با توجه به تغییرات و حجم کلی اعضاء تغییر میکنند یک موقع شما یک قانون را وضع میکنید که برای ده نفر قابل اجرا است ولی برای صد نفر این قانون قابل اجرا نیست، لازم است قانون تغییر کند، وقتی یکی دو تا شعبه است یک قانونی وضع میشود ولی وقتی صد و هفتاد هشتاد تا شعبه هست دیگر آن قانون قابل اجرا نیست بایستی قانون عوض بشود، باید همانطور که کنگره وسعت پیدا میکند قانون هم بایستی وسعت پیدا کند، این است که مرتب قانونها عوض میشود ما خیلی قوانین داشتیم که به کل برداشته شده و بجایش قانون دیگری گذاشتیم، یا قوانین جدید آمده است بخاطر وضعیت جدید، چون زمان دارد جلو میرود،
قوانینی که در کنگره هست بیشترین قوانین طوری برنامه ریزی میشود که در راستای ورودی های جدید بشود برای آینده هر قانونی وضع بشود نگاه در آینده است باید آن قانون برای آینده خوب باشد نه فقط برای همین الان، در مطالب خودمان هم داریم که میگوییم سود و سودمندی، قوانینی که فقط سود باشد به دردی نمیخورد، بایستی سودمندی داشته باشد یعنی نگاه در آینده داشته باشد این سودمندی بایستی در همه جا به آن توجه بشود، یک موقع قانونی وضع میکنیم و نگاه میکنیم خیلی قشنگ است این قانون اما آیا این قانون برای پنج سال دیگر هم خوب است؟آقا این قانون برای پنج سال دیگر من هم خوب است؟ ممکن است سود باشد ولی سودمند نیست یا همان عمل به ظاهر نیک خودمان و عمل سالم، عمل به ظاهر نیک کاری است که همین الان خیلی قشنگ است، همه میپسندند ولی این عمل سالم نیست یعنی چه یعنی برای آینده مناسب نیست سود هست اما سودمند نیست، دقیقا مانند مواد مخدر ، مواد مخدر سود است ؟ بله الان استفاده میکنی سرحال میشوی سود است اما سودمندی اش را در نظر نگرفته است خیلی کارهای دیگر داریم که همینگونه است سود است ولی سودمند نیست قوانین در کنگره هم بایستی همینگونه باشد، خیلی از اوقات یک قانونی وضع میشود همه میگویند این چه قانونیه چرا به این صورت است اما؛ یک مدت که با آن قانون جلو میروند میگویند چقدر خوب شد چقدر بهتر شد قضیه،
قانون های جزئی هم داریم مثلا در بخش تازهواردین وقتی تازهواردی به کنگره میآید هر جا نشست کسی حق ندارد بگوید از آنجا بلند بشوید، در کنگره هر کسی در صندلی نشست صندلی برای خودش است، کسی حق ندارد به او بگوید بلند شوید، میخواهد بزرگ باشد میخواهد کوچکباشد ما نفس برایمان مهم است نه قد و قواره، نفس برایمان مطرح است یک نفس است هر نفسی وارد کنگره شد روی هر صندلی ایی که نشست مال خودش است، میکروفون دادیم دست کسی نمیتوانیم از او بگیریم مگر اینکه نگهبان جلسه دستور بدهد میکروفون را ازش بگیرید، طوری صحبت کند که در شئن جلسات نباشد آسیب زا صحبت کند نگهبان میگوید میکروفون را از ایشان بگیرید،
به هر حال کل فلسفهی کنگره بر اساس راهنمایی است جایگاهها هم رفتارشان راهنمایی باشد من باید خودم حرف زدنم به شکل راهنمایی باشد نصیحت ما نداریم در کنگره، من راهنما حق ندارم دستور بدهم، هدایتگرم انتخاب گر نیستم، راهنما باید هدایتگر باشد، فقط در قسمت مسافران یک استثناء دارد به غیر از مصرف موادش که این هم همان اول متعد میشود که در مصرف مواد طبق برنامه بایستی باشیم، قرارداد میکنیم ولی اینکه من به رهجو بگویم باید فلان کار را انجام بدهی نه، بالاترین نتیجهای که من در این پانزده سال راهنمایی گرفتم این بود که غیر مستقیم بعضی مطالب را اجرا کنیم مانند روش کنگره ما روان را غیر مستقیم درمان میکنیم، هر کس روان را بخواهد مستقیم درمان کند روانی میسازد، منظور این هست که قوانین بایستی بر اساس خود روش کنگره باشد، یعنی آن خاصیت کنگره بایستی در قوانین باشد که این قانون وقتی وضع میشود با آن خاصیت و ویژگیایی که خود کنگره دارد اینها با همدیگر همساز باشد.








تهیه و تنظیم: همسفر فرهاد لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
427