English Version
This Site Is Available In English

ما باید از خواسته‌های ظاهری بگذریم تا خواسته‌ها و اتفاقات بهتری برای ما رقم بخورد

ما باید از خواسته‌های ظاهری بگذریم تا خواسته‌ها و اتفاقات بهتری برای ما رقم بخورد

سیزدهمین جلسه از دوره سوم سری جلسات لژیون سردار نمایندگی بروجرد با دستور جلسه ( هفته دیده بان  ) با استادی ایجنت محترم مسافر امیر حسین  ونگهبانی، راهنمای محترم مسافر مجتبی در روز پنجشنبه ۲۵  اردیبهشت  ماه ۱۴۰۴ ساعت  ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد 

سلام دوستان، امیرحسین هستم مسافر
خدا را شاکرم که این فرصتِ دوباره نصیب من شد که بتوانم در جایگاهِ استادیِ لژیونِ‌سردار خدمت کنم، همچنین از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان تشکر و قدردانی می‌کنم. شرکت در لژیون سردار، توفیق و فرصتی است که به بعضی از اعضای کنگره‌۶۰ داده می‌شود.
دستور جلسه‌: "هفته دیده‌بان" است. کسانی که دیده‌بان و خدمتگزار می‌شوند، در وهله‌ی اول، به این اشخاص، فرصت و اجازه‌ی خدمت داده شده است. شاید افرادی این ساختار را بازی در نظر بگیرند، مخصوصاً زمانی که شرایط برای آن‌ها سخت و فشارهای مالی زیاد می‌شود. قطعاً این مسیر درست است و حسابُ‌کتاب دارد. این مسیری است که ما در آن علم هستی و زندگی را می‌آموزیم. اگر از این فرصت استفاده کنیم که فَبَه‌المُراد، اگر نه، ممکن است این فرصت دیگر نصیب ما نشود.
هدف ما، به درمان رسیدن یک سفر‌اولی و این‌که تازه‌وارد داشته باشیم. چرا خدمتگزاران این هدف را دارند؟ زیرا می‌خواهند به خودشان کمک کنند. اگر دیده‌بان و بنیان کنگره‌۶۰ وجود دارند برای این است که در درجه‌ی اول، به خودشان کمک کنند؛ چون برای تغییر کردن باید مسیری را طی نمود. ما در مسیر کنگره‌۶۰ باید تلاش کنیم که دید و نگاهمان را تغییر دهیم.
کسانی در کنگره‌۶۰ عضو لژیون سردار، دنور، خدمتگزار و ماندگارند که توانسته‌اند از مراحل سخت عبور کنند و همین گذر از یک سری مسائل، باعث شد تا درونشان تفکر و توان خدمت به وجود آید. وظیفه‌ی ما است که این را به افراد دیگر نیز منتقل کنیم؛ البته باید اول خودمان اجرا کنیم، سپس انتقال دهیم. اگر ما خودمان از مسیری گذر نکرده باشیم، نمی‌توانیم به کسی آدرس درست را بدهیم.
شاید هر جلسه نیاز باشد که بگوئیم لژیون سردار چیست و چرا ما در اینجا جمع می‌شویم؟ اگر بخواهم از تجربه‌ی شخصی بگویم، هرچه تحول در زندگی مادی من بوده، در قبال همین لژیون‌سردار و باورِ صحبت‌های مطرح شده است. اگر توانستم پهلوان یا دنور شوم و خدمت مالی کنم، از همین آموزش‌های لژیون سردار بوده که از کوچکترین تا بزرگترین آن موارد را اجرا کرده‌ام.
لژیون سردار شبیه بازی است که انسان را می‌خواند؛ البته ممکن است هر کسی را نخواند؛ ولی اگر کسی را بخواند، تغییرات در او به وجود می‌آید. کسانی را می‌خواند که به این موضوع نیاز دارند. انسان موجودی نیازمند است؛ البته علاوه بر نیازهای بیرونی، نیازهای درونی بسیار گسترده‌ای دارد. تاریکی‌هایی را در درون خود دارد که می‌خواهد آن‌ها را حل کرده و به روشنایی تبدیل کند. قهرِ ما تبدیل به مهر، ترس به شجاعت و نادانی به دانایی تبدیل گردد.
در اینجا فرصت فراهم شده و تغییرات، راستین است و اثرات درستی می‌گذارد. خداوند می‌فرمایند: ما هر شخصی را که بخواهیم، بدون قید و شرط، روزی می‌دهیم.
برای زندگی نیاز به کلید داریم. در لژیون‌سردار، کلید اصلی به ما داده می‌شود که حتی از نداشته‌هایمان به عنوان داشته، استفاده کنیم که با نیروی عقل خود، هر آن‌ چیزی که داریم، تبدیل به بهترین کنیم.
به نظر من، انسان‌ها همه ثروتمند هستند؛ ولی ثروت خود را نمی‌بینند و به آن دسترسی ندارند. در جهان مادی، هر آن‌چه که انسان نیاز دارد، موجود است؛ ولی در اختیار هر کسی قرار نمی‌گیرد، مگر این‌که علم، دانش و دانایی را کسب کند و بهترین مکان برای کسب دانایی، لژیون‌سردار است.
در اینجا واجب است یادی کنیم از دیده‌بان لژیون سردار، "آقای زرکش"، که تلاش می‌کنند تا این بستر فراهم شود. خیلی از افراد، نگهبان علم کنگره‌۶۰ هستند. ما هم باید تلاش کنیم تا بتوانیم حافظ و انتقال‌دهنده‌ی این علم شویم. ممکن است در علم و تصورات نیز اختلال به وجود آید، ما باید تبدیل به انسان‌های راستین شویم که بتوانیم چیزهایی را که می‌بینیم و اتفاق می‌افتد را به درستی منتقل کنیم. وظیفه‌ی ما اعضای لژیون‌سردار این است که علم درست را انتقال دهیم. هر چقدر اعضای لژیون‌سردار، راهنما و خدمتگزار زیاد شود، به نفع ما است.
ما باید از خواسته‌های ظاهری بگذریم تا خواسته‌ها و اتفاقات بهتری برای ما رقم بخورد و نباید از سیستم کنگره‌۶۰ کم بخواهیم. خلوت بودن لژیون سردار نشانه‌ی این است که انسان‌ها کم می‌خواهند و در این حالت، بسته و راکد شده و بیشتر از آن، نمی‌توانند جلو بروند. گاهی اوقات، زندگی ما دچار روزمرگی و تکرار می‌شود، باید از این علم بهره برده، تغییر و تحولات را به وجود آوریم.
من با عضویت در لژیون‌سردار متوجه شدم که هیچ چیز، مهم‌تر از خودم نیست و هیچ خرجی، بالاتر از خرج کردن برای خودم نیست. ما باید حرکت کنیم، از توان کم شروع کرده و افراد را جذب کنیم تا از این فرصت، استفاده کنند.
دیدگاه اقلیمی، نباید روی ما اثر گذارد. ما باید باورهای دروغین را شکسته و تبدیل به باورهای راستین کنیم و این هم به نوعی هنر است؛ البته فقط در حد یک انتقال‌دهنده باشیم؛ چون ما نمی‌توانیم هیچ شخصی را تغییر دهیم.

ساختمان سازی فرصت خوبی بود و هست که افراد بتوانند اثر‌گذار باشند و کاری انجام دهند و اگر قرار شد روزی این دنیا را ترک کنیم، خوشحال باشیم که کاری مفید انجام داده‌ایم. از شعبات دیگر در ساختمان سازی شعبه‌ی بروجرد کمک کردند. این فرصت به آن‌ها رسید و منتظر این فرصت بودند. آدم بیدار، همه جا بیدار است و هر جا که بخواهد، فرصت وجود دارد. اگر بیدار باشد، پول هم به دست می‌آورد و هیچ وقت حساب بانکی‌اش‌ خالی نمی‌ماند.
از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید، متشکرم.

تایپ: مسافر کریم 

عکس: مرزبان مسافر مهدی 

بارگزاری: مرزبان مسافر رضا 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .