English Version
This Site Is Available In English

هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد

هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد

دوازدهمین جلسه از دور دوم لژیون هماهنگی خدمتگزاران کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر مشتاق، نگهبانی راهنمای محترم همسفر علیرضا و دبیری همسفر علی، با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من»، پنجشنبه 18 اردیبهشت1404 ساعت 10:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

موضوع دستور جلسه وادی دوم است، هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، من هیچ نیستم هرچند به هیچ فکر کنم. خب برای اینکه به این موضوع واقف شویم نیاز است که من به یک‌سطحی از آگاهی برسم؛ چرا باید به یک‌سطحی از آگاهی برسم برای اینکه بتوانم راه خود را پیدا کنم مثل این می‌ماند که در یک سفر به همان اندازه که مقصد مهم است، مبدأ مهم‌تر از آن است. چون اگر من مبدأ خود را پیدا نکنم به مقصد نخواهم رسید. برای اینکه به این موضوع واقف شوم باید آگاهی خودم را بالا ببرم که ببینم در چه موقعیتی در این عالم هستی قرار دارم؛ زمانی که جایگاه خودم را شناختم آن زمان می‌توانم در مسیری که مدنظر من است حرکت کنم.
برای اینکه من به یک آگاهی برسم لازم است که سطوح آگاهی جهان‌آفرینش را یک مقداری بدانم. جهان آگاهی از ۷ سطح آگاهی تشکیل شده است که یکی از سطوح آن، دانش ابتدایی است.
دانش ابتدایی یعنی من نسبت به آنچه که از طریق حس‌های ۵ گانه می‌توانم درک کنم و برای من محسوس می‌شود اتفاق می‌افتد. وقتی که این اتفاق برای من رقم خورد من وارد سطح دوم می‌شوم، سطح دوم آگاهی سطح دانش پنهان است؛ دانش پنهان سطحی است که من از طریق انرژی و آگاهی ارتباط برقرار می‌کنم .
وقتی که به این سطح برسم، تازه متوجه می‌شوم که من حتی اگر به هیچ فکر کنم، به هیچ نیستم این شروع کار است. خداوند در پله دوم، جهان را به دو بخش تقسیم کرد. یعنی کل هستی را از زمین جدا کرد؛ زمانی که هستی را از زمین جدا کرد دو سطح ایجاد کرد. یکی سطح پایین است که می‌شود همان جهان مادی و محسوس، یکی سطح بالا است، جهان انرژی و آگاهی. این اتفاق که رخ دهد من از خودم می‌پرسم که چرا من جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشتم.
به این دلیل که من باید حرکت خود را شروع کنم، تفکر کنم، ذهنم را باید مدیریت کنم، وقتی که من توانستم به این مسائل آگاهی داشته باشم آن موقع می‌توانم آن جایگاه لازم را پیدا کنم. این اتفاق وقتی که برای من بی افتد دریچه‌هایی برای من باز می‌شود، الهام و القا برای من اتفاق می‌افتد وقتی که الهام و القا اتفاق بیفتد نشانه‌ها برای من می‌آید. آن نشانه‌ها زمانی که به من رسید من می‌توانم به حرکت راه نمایان می‌شود هویت بدهم.
چون با این نشانه‌ها است که می‌توانم به آن مبدأ و مقصد برسیم. وقتی که این اتفاقات بیفتد تازه متوجه می‌شوم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات ننهاده چرا چون رسالت دارم، مسئولیت دارم و از همه مهم‌تر جانشین خداوند هستم وقتی که به این آگاهی برسم به عمق این دستور جلسه پی خواهم برد؛ یعنی در حقیقت یک دریچه‌ای برای من باز می‌شود که آن دریچه دراین‌خصوص من را هدایت می‌کند من را پیش می‌برد که بتوانم شرایطی را برای خودم رقم بزنم.


موضوع را با یکی دو جمله جمع می‌کنم؛ برای اینکه بتوانم بهترین برداشت را از این موضوع داشته باشم باید تزکیه انجام دهم، گام‌های ورود به تزکیه این است که باید درون خودم را پاکیزه کنم و حسم را پاک کنم. وقتی که این اتفاق برای من بیفتد آن موقع قدم‌های تزکیه رقم می‌خورد. آن موقع برای من دریچه‌ها باز می‌شود آن موقع است که الهام و القا اتفاق می‌افتد و من واقف می‌شوم به این که تحرک را شروع کنم این می‌شود نقطه آغاز...

تایپ و ویراستاری: همسفر محمدجواد(لژیون چهارم)
تصویربردار: همسفر محمدجود(لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .