English Version
This Site Is Available In English

رسیدن به حال خوش با پرداخت به لژیون سردار

رسیدن به حال خوش با پرداخت به  لژیون سردار

همه ما چند صباحی در این دنیای زیبا و فانی مسافریم، هر کسی در این زمان کوتاه رسالتی بر گردن دارد. در این زمان کوتاه می‌توانیم، انسانی مفید برای خود و اطرافیان باشیم؛ حتی با یک قدم کوچک یا یک لبخند زیبا به غریبه… سعی کنیم با حضورمان در زندگی دیگران آنقدر موثر و ثمربخش عمل کنیم که در سرنوشت اطرافیان نقطه سفید و رنگین کمان بشویم. ما مسافران و همسفران؛ وقتی در کنگره قرار می‌گیریم، یادآور باشیم که از چه مبدأ به این مقصد پر از عشق رسیدیم، مسیری که در آن قدم برمی‌داریم بسیار روشن است،  یادآور باشیم که از این مکان مستحکم آموزش‌های بسیار دیدیم.

این ساختار من‌را احیا کرد و به انسانی که در قعر تاریکی‌ها فرو رفته بود نور و آرامش بخشید و این یعنی یک ارزش؛ قدر ارزش‌هایی که در زندگی ما روان می‌شود را بدانیم تا از ما گرفته نشود‌؛ اگر بهای داشته‌های خود را پرداخت نکنیم، از ما گرفته می‌شود، نه تنها در کنگره بلکه صورت کار در تمام هستی همینطور است. کائنات هیچ چیزی را به کسی رایگان نمی‌بخشد، همه ما در برابر تمام مسائل زندگی خود باید بازپرداخت داشته باشیم، من به عنوان عضوی کوچک از کنگره ۶۰ مسئول هستم که در قوی شدن پایه‌های علمی و مالی کنگره ۶۰ قدم بردارم.

مکانی که به هر دردی درمان است، دست هر دردمندی را گرفته و به صراط مستقیم هدایت می‌کند، بستری که حیات و زندگی مجدد به تمام انسان‌ می‌بخشد؛ باید مورد حمایت اعضای رها یافته قرار بگیرد. کنگره ۶۰ هیچ وقت از بین نمی‌رود و نیازی به من و کمک من ندارد؛ چون کنگره ساختمان یا کارخانه نیست که وابسته باشد، کنگره ۶۰ یک تفکر است که همیشه ادامه خواهد داشت؛ اما می‌توانیم با خدمت در کنگره مقصد ابدی خود را قشنگ‌تر بسازیم. آقای مهندس در وادی سوم می‌فرمایند: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌نماید.

باید بدانیم ما مسافران و همسفران برای پیشرفت و پیشبرد اهداف کنگره باید تلاش کنیم؛ چون کنگره خویش من را در کنار جسم و تن من ساخته و بازسازی می‌کند. ما در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم هر دو پارامتر علم و مال برای استحکام و قوت هر هدفی به یک میزان مهم است و هر دو ستون‌های اصلی برای جاری بودن کنگره ۶۰ می‌باشد. در سوره مائده (آیه۳۲) فرموده شده است: هر كس نفسی را حیات بخشد؛ مثل آن است كه همه مردم را حیات بخشیده است؛ اگر به عمق این آیه تفکر کنیم به اهمیت جایگاه کنگره ۶۰ پی خواهیم برد و برای حضورمان در این مکان مقدس سجده شکر به جا می‌آوریم.

علم کنگره بی‌نهایت است و پایانی ندارد، از درمان اعتیاد و تیپر اپیوم شروع شد و به درمان قطعی بیماری‌های لاعلاج، ساخت بزرگترین شعبه‌ها و دانشگاه، همکاری با پروفسوران و دانشمندان داخلی و خارج از کشور، بالا رفتن آگاهی افراد کثیری از جامعه و… ختم شد. در برابر این همه لطفی که کنگره ۶۰ بی‌توقع و چشم داشت به من بخشیده است من مسئول هستم و باید از نظر علمی و مالی اقدامی کرده باشم و این مکان را برای آیندگان هم حفظ کنم. کنگره ۶۰ خودکفا است و از هیچ ارگان و دولتی برای ساختن خود کمک نگرفته است، تمامی خدمات به صورت رایگان صورت می‌گیرد.

ما باید برای پایداری و استوار بودن آن کمک کنیم. من روی این صندلی‌ها نشسته‌ام و خدمات گرفته‌ام و الان وقت آن است که به هم‌نوع خود خدمات برسانم. این مکان برای اعضا کم از بهشت ندارد، ما مسئول هستیم که در ظاهر و باطن قدردان آن باشیم و گرنه اجازه حضور در این مکان از ما گرفته می‌شود، رهایی پر از عشق، آموزش‌های پربار، آرامش و حس‌های بسیار زیبا از من گرفته می‌شود. به این فکر کنم که اگر مسافر من درمان نشده بود، امروز در سفر دوم در حال گرفتن آموزش‌ها نبودم، روی این صندلی‌ها ننشسته بودم، از نظر مالی پر از دغدغه بودم، تنها و دور از خانواده، پر از استرس و کینه و… بودم.

به این فکر می‌کنم که من همسفر با این مکان مقدس خود را شناختم و در کنار مسافرم با عشق حرکت می‌کنم، از آگاهی بالایی برخوردار هستم، لبخند فرزندانم و سلامتی مسافر خود را می‌بینم و آینده‌ای تضمین شده دارم؛ پس باید زکات این حال خوش خود را پرداخت کنم. سیستم خودش می‌داند که توانایی شما چقدر است و به همان اندازه از شما توقع دارد، توان یکی پهلوانی است، یکی دنوری، یکی سرداری یا حتی یکی ۵۰۰ هزار تومان است؛ اما مهم این است که من در لژیون سردار بازپرداخت داشته باشم، با توجه به تحصیلاتی که دارم در قسمت‌های مختلف خدمت کنم.

اگر توان فعالیت در سایت را دارم خدمت کنم، تحویل مطالب پربار، تایپ، ویراستاری، بارگذاری و… مهم این است که خدمت کنم و این خدمت باز هم باعث حال خوش خود من می‌شود. کنگره به من یاد می‌دهد در لحظه زندگی کنم و در مسیر درست باشم، منتظر نباشم که شرایط دنوری، مرزبان و راهنما شدن برای من پیش بیاید. می‌توانم با صندلی جابه‌جا کردن در همان لحظه آموزش‌های پربار و موثر بگیرم و مهم این است که من صد خودم را برای این عشق بی‌انتها بگذارم، آگاهی و دانایی که کسب کرده‌ام را موثر کنم عشق و توان خود را در جامعه و کنگره پیاده کنم.

من مسافر، من همسفر نمی‌توانم ذره‌ای از لطف و عشق کنگره را جبران کنم و اگر فکر می‌کنم با خدمت کردن بازپرداخت خواهم داشت؛ باید بدانم که در نهایت باز هم به نفع خود من خواهد بود. من با کنگره مفهوم واقعی کلمات را درک کردم، با خدمت کردن و عشق ورزیدن فهمیدم؛ اگر مسافر قوی می‌خواهم؛ اگر زندگی محکم و با ریشه‌ای می‌خواهم؛ باید خود را قوی کنم. استاد سردار می‌فرمایند: ما مسئول علم و دانش خود هستیم. به نظر من کنگره۶۰ بخشی از وجود من است و من هم بخشی از ساختار کنگره هستم؛ پس در مقابل پایداری آن مسئول هستم و تمام تلاش خود را برای پیشرفت این مکان می‌کنم.

یادمان باشد که برای خدمات گرفته شده و حال خوب خود به موقع بازپرداخت داشته باشیم؛ چون من بخواهم یا نخواهم سطح کنگره رو به رشد است و این‌که اگر کسی به تناسب شرایط خود، در کنگره خدمت انجام بدهد به وظایف خود عمل کرده است؛ اگر دیر به ایستگاه برسید، اتوبوس رفته است و وقتی برای برگشت نیست؛ چون کنگره دیگر آنجا نیست و بسیار از ما دور شده است، سیستم کائنات منتظر کسی نمی‌ماند و به حرکت خود ادامه می‌دهد، پس سعی کنیم، هم مسیر با کنگره ۶۰ قدم برداریم.

منبع: لایو ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۳ آقای مهندس و صحبت‌های دیده‌بان آقای زرکش
نویسنده و ویراستار: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول)
عکاس: همسفر منیره مرزبان خبری
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ژیلا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صفادشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .