جلسه نهم از دور پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوندبااستادی راهنمای تازه واردین فرامرز و نگهبانی مسافرنوید و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه ((در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره 60،من چه کرده ام؟))در تاریخ 27 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا خدا را شاکرم که بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم تا از شما عزیزان آموزش بگیرم، در مورد دستور جلسه باید بگویم که قبل از ورودم به کنگره 60 از آدم و عالم طلب کار بودم و همیشه میگفتم مگر فلان کس برای من چه کاری انجام داده است که من بخواهم فلان کار را برایش انجام بدهم و همه اش خودم را میدیدم و تصمیم گیرنده مواد مخدر بود و آن افکار و تفکرات ضد ارزشی که در من وجود داشت با ورود به کنگره 60 آموزش گرفتم تمام تقصیرها و مسئولیت ها بر گردن خود شخص است و اگر بخواهم کاری را انجام بدهم فقط این خود من هستم که باید تمام سختی ها و مشکلات را پشت سر بگذارم و این اضداد باعث بزرگ شدن من می شود.
این دستور جلسه میگوید که تو از تمام امکانات کنگره 60 استفاده کرده ای و به صورت رایگان است ولی مفتی نیست و حال خوب به صورت مفتی نصیب هیچ کسی نمی شود و آمده ام در کنگره 60 این حال خوب را به دست آورده ام و میتوانم بعد از رهایی بگذارم بروم کنگره به مسیر خود قدرتمند ادامه می دهد و نیازی به من رهجو ندارد و مانند قطاری است که اگر در آن ایستگاه سوار نشوم خودم ضرر کرده ام و هیچ اتفاقی برای این قطار سریع السیر کنگره 60 نمی افتد.
من آمدم استفاده کردم رها شدم و باید قدر شناس باشم و قدردان این مجموعه باشم آیا می توان این حال خوب را با میلیاردها تومان از چه جایی می توان تهیه کرد پس چه می شود که با این رفاه کامل که از ابتدای ورود من در نمایندگی همه به من احترام می گذارند و همه چیز از برق و آب و چای و صندلی راحت برای من مهیا می باشد آن وقت در مقابل این همه خدمت به من باید معرفت این موضوع را پیدا کنم که جناب مهندس بعد از این همه سال با بغض در لایو چهارشنبه می فرمایند من هیچ کاری نکردم و باید ببینم من کجا هستم و این استاد بزرگ کجا را میبینند.
به نظر من در زمین تمرینی بازی کردن کار مشکلی نیست و این مهم است در بیرون از نمایندگی ودر جامعه من چگونه رفتار کنم و باید روی خلق و خو و روان خود تمرین و تکرار کنم و در سفر اول من به راهنمایم گفتم من چه خدمتی بکنم تمام جایگاههای خدمتی برای سفر دومی هاست راهنمای عزیزم به من گفت طی بکش و سرویس های بهداشتی را بشور و من تا 8 ماه سفرم سرویس های بهداشتی را میشستم و آن منیت و غرور را از درون در خودم شکستم و یک ساختار جدید در خودم به وجود آوردم و باید در این راستا حرکت کرد و این من هستم که به کنگره 60و آموزش های آن احتیاج دارم و باید بدانم کنگره 60 به هیچ فردی در هر جایگاه خدمتی نیازی ندارد.
به هر طریقی که میتوانیم باید تا یک سال بعد از رهایی در نمایندگی حضور داشته باشم و من ضربه این رفتن و حضور نداشتن را خورده ام و این خدمت کردن باعث می شود پایه های خودمان مستحکم و قوی بماند در پایان روز دوشنبه جشن هفته دیده بان است و از همه عزیزان در خواست میکنم با حمایت از این جشن مراتب قدر دانی را به جا بیاورید.

دریافت نشان رهایی مسافر مسعود رهجوی راهنما محمد رضا از دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام،

دریافت نشان ویلیام وایت مسافر خسرو رهجوی راهنما محمد رضا از دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام،

دریافت نشان ویلیام وایت مسافر بهمن و مسافر علی رهجوی ایجنت احمد از دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام،

تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
140