سیزدهمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی راهنمای محترم مسافر حسن، نگهبانی همسفر عماد و دبیری همسفر حسین با دستور جلسه "در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره 60، من چه کرده ام؟"، شنبه 27 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم و سپاسگزارم که در جمع شما عزیزان حضور دارم. از ایجنت و گروه مرزبانی نیز که به من اجازه خدمتگزاری دادند، قدردانی میکنم. یک مصرفکننده و خانوادهاش، اغلب احساس طلبکاری دارند. آنها انتظار دارند دیگران در خدمتشان باشند و به خواستههایشان پاسخ دهند. من نیز در گذشته اینگونه بودم و تصور میکردم همه باید در خدمت من باشند و به دستوراتم عمل کنند. هر کس که مخالف نظر من بود، با او برخورد تند میکردم. حتی پس از ورود به کنگره، این حس طلبکاری را داشتم. فکر میکردم ایجنت، مرزبان، راهنما و دیگران باید در خدمت من باشند و به خواستههایم توجه کنند. زمانی که به تاریکیها گرایش پیدا میکنیم، طلبکار میشویم؛ چه این تاریکی اعتیاد باشد، چه چاقی یا هر عدم تعادل دیگری. در این شرایط، از دیگران انتظار داریم به ما خدمت کنند و به نیازهایمان پاسخ دهند، زیرا میخواهیم بر اعمال ضدارزشی خود سرپوش بگذاریم و پنهانکاری کنیم. هیچگاه از خود نمیپرسیم که برای خانواده و دیگران چه کردهایم؟ بلکه مدام انتظار داریم آنها به ما خدمت کنند. مثلاً، همسرم باید کارهای خانه را انجام دهد، در حالی که من برای او چه کردهام؟کنگره این دستور جلسه را تنظیم کرده تا به ما یادآوری کند که قرار نیست فقط دیگران به ما خدمت کنند، بلکه ما نیز باید به دیگران خدمت کنیم. اگر به این فکر کنیم که برای خانواده، همکاران و دیگران چه کردهایم، دیگر طلبکار نخواهیم بود.

کنگره کارهای بزرگی برای من انجام داده است که نمیتوانم آنها را جبران کنم. هر بار که تلاش میکنم جبران کنم، نعمتهای بیشتری نصیبم میشود و حس قدردانیام افزایش مییابد. وقتی به فردی کمک و خدمت میکنم، پاداش آن چندین برابر به من بازمیگردد. در شعب مختلف مشهد نیز کمکهای مالی داشتهام؛ از جمله بازسازی نشریات شعبه فردوسی، کمک به شعب بنیان، رضوی، غزالی و رضا با مصالح ساختمانی، کسب عنوان پهلوانی و چند دوره دنوری. این موارد را بیان میکنم تا به یاد داشته باشم که نمیتوانم فقط از دیگران انتظار خدمت داشته باشم. باید ببینم آیا من نیز چیزی میبخشم یا یک مصرفکننده بیفایده هستم؟ داد و ستد زمانی شکل میگیرد که چیزی دریافت میکنیم و زکات آن را میپردازیم. مثلاً، علمی را فرا میگیریم و آن را به دیگران منتقل میکنیم. هنگامی که میبخشیم، ثمره آن بخشش به ما بازمیگردد. اگر زکات ندهیم، این داد و ستد قطع میشود و دیگر چیزی دریافت نمیکنیم. باید بدانیم که هر کاری میکنیم، در واقع برای خودمان است. با اهدای ۵۰۰ میلیون تومان به دیگران، به آنها لطف نمیکنیم، بلکه به خودمان لطف میکنیم. اگر حس بخشندگی منتقل شود، افراد بهطور خودکار به دیگران خدمت میکنند و حاضرند از مال خود برای بهبود حال دیگران هزینه کنند. جناب مهندس این حس بخشندگی را به دیگران منتقل کردند و این حس در کنگره ۶۰ نسل به نسل منتقل شده است. این حس بسیار لذتبخش است. از شما سپاسگزارم که با سکوت خود به سخنان من گوش فرا دادید.

مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر محمدصدرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال خبر: همسفر جمال (لژیون اول)
سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
104