English Version
This Site Is Available In English

برای اینکه بتوانم به مرحله کمک مالی به کنگره برسم، باید از ترس بگذرم

برای اینکه بتوانم به مرحله کمک مالی به کنگره برسم، باید از ترس بگذرم

هفتمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار همسفران آقا، نمایندگی شادآباد؛ به استادی همسفر مهدی، نگهبانی همسفر خسرو و دبیری همسفر سعید؛ با دستور جلسه "هفته دیده‌بان" در روز پنجشنبه 25 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم، یک همسفر. خداوند را شاکرم که توفیق پیدا کردم زیر سقف کنگره قرار بگیرم، آموزش ببینم و خدمت کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا من بتوانم به کنگره بیایم، حال خودم و مسافرم خوب شود و چگونه زندگی کردن را بیاموزم. در مورد دستور جلسه این هفته که «هفته دیده‌بان» است، باید عرض کنم همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند، دیده‌بان‌ها مانند ستون‌هایی هستند که کنگره بر آن‌ها استوار است. مسئولیت دیده‌بان‌ها بسیار خطیر است. در معنای لغوی، دیده‌بان به معنای «دیدن» و «رصد کردن» است؛ یعنی کسی که ناظر بر یک فضا یا موقعیت است.
آقای مهندس می‌فرمایند: «من برای انتخاب دیده‌بان‌ها با چراغ گشتم تا آن‌ها را پیدا کنم.» دیده‌بان‌ها مسئولیت بسیار بالایی دارند و به‌راحتی انتخاب نشده‌اند. کسی که می‌خواهد دیده‌بان شود، باید شرایط خاصی داشته باشد؛ ازجمله: تجربه، علم و آگاهی، پشتکار، خستگی‌ناپذیری، صبر و اخلاص. جمع شدن همه این ویژگی‌ها در یک نفر، بسیار دشوار است.
در صحبت‌هایم اشاره کردم که هر کدام از ما تجربه‌ای از محیط بیرون داریم. در سازمان‌هایی که خدمت کرده‌ام، از جمله وزارتخانه‌ها و نهادهای مختلف، کمتر مدیری را دیدم که جایگاهش متناسب با تجربه، تخصص و تعهدش باشد. برخی افراد تخصص دارند ولی تعهد ندارند، و برخی تعهد دارند اما تخصص ندارند. اما دیده‌بان‌های ما همه این موارد را دارا هستند؛ هم تخصص دارند، هم تعهد، هم دلسوزند و هم بدون چشم‌داشت، زحمت می‌کشند.
ما هر کدام، دیده‌بان زندگی و خانه خود هستیم. اداره یک خانواده با چه سختی‌هایی همراه است؟ با چه مشکلاتی مواجه هستیم؟ از جمله هزینه‌ها، کرایه خانه، پوشاک، درمان، تربیت فرزندان، آموزش و مسائل متعدد دیگر. پس من که دیده‌بان خانه خودم هستم، کار راحتی ندارم؛ این مسیر سخت است. برخی که تحمل سختی را ندارند، شروع به شکوه و گلایه می‌کنند: «خسته شدم، این چه زندگی‌ای‌ست؟ دیگر نمی‌توانم!» اما دیده‌بان‌های ما نه‌تنها شکوه و گلایه نمی‌کنند، بلکه با روحیه و انگیزه بالا و با همت و تدبیر، اهداف کنگره را پیش می‌برند.
آقای مهندس می‌فرمایند دیده‌بان‌ها مانند مجلس هستند؛ یعنی قانون‌گذاران کنگره‌اند و بر اجرای همان قوانین نیز نظارت دارند. این موضوع بسیار حائز اهمیت است. بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در کنگره، همین ۱۴ نفر دیده‌بان هستند که زیر نظر مستقیم آقای مهندس خدمت می‌کنند. برای آن‌ها زمان اهمیتی ندارد. هر لحظه که نیاز باشد، در هر مکان و شعبه‌ای، خود را مسئول می‌دانند؛ مسئول اعضا و تمام شعب سراسر کشور. این‌گونه نیست که ساعت کاری مشخصی داشته باشند، برخلاف برخی افراد که در ادارات مدام به ساعت کاری‌شان استناد می‌کنند. برای دیده‌بان‌ها، زمان و مکان مهم نیست. هرجا که نیاز باشد، هر مقدار که لازم باشد، با تمام توان خدمت می‌کنند تا روحیه و انگیزه را در مسافران و همسفران ایجاد و تقویت کنند.
در مورد لژیون سردار نیز نکته‌ای را عرض می‌کنم: برخی از ما نه برای خود خرج می‌کنیم، نه به دیگران می‌دهیم. پس این ثروت و سرمایه چه ارزشی دارد؟ «نه خود خورم، نه کس دهم؛ گنده کنم به سگ دهم!» — دور از جان، این چه کاری‌ست؟ چه مکانی واجب‌تر از اینجا؟ هر مسافری که به کنگره مراجعه می‌کند، بنا بر گفته آقای مهندس، درمان او حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان هزینه دارد. اما آیا من در برابر خدمتی که دریافت کرده‌ام، کاری کرده‌ام؟ البته، خدمتی که من از کنگره می‌گیرم، قابل‌ارزش‌گذاری نیست. تفاوت کنگره با مراکز درمانی دیگر در همین است: وقتی به پزشک مراجعه می‌کنم، ابتدا باید هزینه پرداخت کنم تا درمان شروع شود. اما در کنگره، ابتدا درمان می‌شوم، و اگر دلم خواست، در ادامه هر مبلغی که توانستم، کمک می‌کنم.
برای اینکه بتوانم به مرحله کمک مالی به کنگره برسم، باید از ترس بگذرم؛ از مادرم بگذرم، از منیتم بگذرم. اگر از این‌ها گذشتم، به بخشش می‌رسم، و وقتی به بخشش رسیدم، به حال خوب و عشق خواهم رسید، که همه این‌ها در مسیر تکامل من است. اگر من مبلغی را در کنگره کمک می‌کنم، نباید منتی بر کسی بگذارم، بلکه این کمک، نخست برای رشد و تکامل خودم است. آقای مهندس، که مغز متفکر کنگره هستند، در یکی از صحبت‌هایشان فرمودند که حتی دانشگاه‌ها و مراکز درمانی بزرگ در آمریکا نیز به دلیل وابستگی مالی به دولت‌ها و سازمان‌ها، با مشکل مواجه شده‌اند و بسیاری از آن‌ها فعالیت خود را محدود یا متوقف کرده‌اند.
اما کنگره ۶۰ به هیچ نهادی وابسته نیست؛ ما خودکفا هستیم. پایه‌های کنگره به دست اعضای آن مستحکم شده است. با کمک‌های ماست که چراغ این کنگره روشن است و رو به جلو حرکت می‌کند.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

تایپ و ویراستاری: همسفر احسان 
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .