همسفر فرخدولت:
دستور جلسه: در استحکام پايههای علمی و مالی کنگره من چه کمکی کردهام؟ به قول آقای مهندس تکتک ما در سازندگی کنگره۶۰ نقش داریم. تمام افرادی که در کنگره کار میکنند بدون هیچ دستمزد به خدمت مشغول هستند. برای چه آنها این خدمتها را انجام میدهند؟ پاسخ این است که یک روزی به ما کمک شده تا به درمان برسیم، حالا ما هم کمک میکنیم تا دیگران به درمان برسند. یک ضربالمثل هست که میگوید: دیگران کاشتند ما خوردیم، حالا ما میکاریم تا دیگران بخورند. حال از خودم این سوال را میپرسم که من چه کار میتوانم برای استحکام پايههای علمی و مالی کنگره انجام دهم؟ کنگره به منِ همسفر کمک کرد تا از آن تاریکی و زندگی سخت و پر از درد و رنج خارج شوم، به آرامش و حال خوش برسم، در یک مکان امن و آرام آموزش بگیرم، آگاهی و دانایی خود را بالا ببرم، آیا میتوانم نسبت به این همه لطف و محبت کنگره بیتفاوت باشم؟ طبق قانون کائنات باید بهای هر آنچه را که به من داده شده است، بپردازم؛ در غیر اینصورت از من گرفته خواهد شد! اگر در جهت پرداخت آن تلاش نمايم، مطمئن هستم چند برابر آن به خودم باز میگردد.
همسفر عصمت:
دستور جلسه: در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟ اول از همه باید بگویم آرامشی که الآن در زندگی من جاری است، مدیون خداوند و وجود جناب آقای مهندس حسین دژاکام، همچنین زحمات خانواده محترم ایشان و تکتک عزیزانی است که در کنگره۶۰ بدون هیچ چشمداشتی خدمت کرده و میکنند، اگر از الآن تا آخر عمرم هر کمکی چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ مالی از دستم برآید برای کنگره۶۰ انجام بدهم باز هم نمیتوانم حتی یک روز از این آرامش را جبران کنم. همانطور که جناب آقای مهندس بارها و بارها فرمودهاند: کنگره۶۰ به هیچ ارگان یا موسسهای وابسته نیست، بلکه فقط با کمکهای اعضای کنگره اداره میشود. پس من هم به سهم خودم باید آنچه در توانم هست، چه مادی و چه معنوی انجام بدهم؛ چون کسانی قبل از من بودهاند که این کار عظیم را انجام داده و این بستر را برای درمان مسافر من و امثال ایشان از بیماری خانمانسوز اعتیاد فراهم کردهاند. همچنین آموزش جهانبینی من و مسافرم برای رهایی از جهل و ناآگاهی را نیز مدیون کنگره۶۰ و خدمتگزارن کنگره هستم. پس وظیفه خودم میدانم که من هم تا جاییکه در توانم باشد ادامهدهنده راه این عزیزان باشم و با خدمت کردن در هر زمینهای بتوانم گوشهای هر چند کوچک از این کار را بگیرم. به قول آقای مهندس دیگران کاشتند ما خوردیم حال ما هم باید بکاریم تا دیگران بخورند. البته این کمکها و خدمت کردنها باعث میشود که من خودم به حال خوب برسم. من با آموزش گرفتن از راهنمایم و با وقتشناسی و رعایت کردن نظم در کنگره و انجام دادن تکالیف هفتگی، نوشتن سیدیها، خواندن نشریات و مهمتر از همه عملی کردن آموختههایم در زندگی، اول به شخص خودم برای رسیدن به حال خوب، بعد هم به اهداف کنگره۶۰ کمک میکنم و خواهم کرد؛ پس منِ سفر اولی باید با کمک خداوند برای برقراری و مانا بودن این مسیر زیبا تا جایی که بتوانم کمک کنم؛ چه در زمینه یادگیری آموزشها و چه در خدمت کردن و یا در زمینههای مالی و علمی تمام تلاش خود را بکنم.
همسفر مانیا:
کنگره مسیر بهشتی و مقدسی است که من بعد از جهنمی که تجربه کردم وارد آن شدم. قبل از ورودم به کنگره با مسافری که در دنیای تاریک اعتیاد بود آن جهنم را هر روز تجربه میکردم که آن را با ضدارزشها و جهل و نادانی خودم ساخته بودم. استاد امین در یکی از سیدیها میفرمایند: اگر بخواهی از طبقه چهارم بهشت به طبقه پنجم بهشت بروی باید اول طبقه چهارم جهنم را بگذرانی تا به طبقه پنجم بهشت برسی. این صحبت، مصداق بارز زندگی من قبل از ورودم به کنگره و زندگی کنگرهای من است. خداوند مهربان را شکر میکنم که چنین لطفی در حقم ارزانی داشته است. کنگره صراط مستقیمی بود که در دعاهایم همیشه از خدا برای خودم و مسافرم از خداوند میخواستم و خدا دعایم را مستجاب کرد. من نباید در برابر این لطفی که خداوند به من داشته ناسپاس باشم. ناسپاسی؛ یعنی من فراموش کنم که بعد سالها بیماری اعتیاد مسافرم درمان شد؛ مسافری که هیججا اعتیادش درمان نمیشد و با تاریکی خودش، من و بچههایم را به مسلخ و حال بد هرروزه کشانده بود. زندگی ما در حال از هم پاشیده شدن بود و معلوم نبود از آن به بعد چه بر سر ما میآمد. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند. من خودم را میگویم هیچ وقت فراموش نمیکنم که کجا بودهام و الآن در کجا قرار دارم. خودم و مسافرم حد توانم شاید هم بیشتر به کنگره کمک مالی میکنیم، هر خدمتی که بتوانم انجام میدهم و خداوند را هزاران مرتبه شکر میکنم که با کمکهای راهنمایم همسفر هدی و با تلاش خودم با شرکت در آزمون راهنمایی توانستم شال نارنجی قبول شوم.
همسفر فریده:
در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ من چه کار کردهام؟ اگر بخواهم پاسخ این سوال را به صورت شخصی بدهم باید در یک کلام بگویم: هیچ! شاید مهمترین علت اینکه در برابر این سوال پاسخ من هیچ است این باشد که: اهمیت این موضوع را هنوز درک نکردهام یا بهتر است بگویم هنوز نمیدانم چرا برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من هم باید کاری بکنم؟ برای اینکه به این درک برسم باید علت این مسئله را از دو جنبه کلی و شخصی بفهمم: از جنبه کلی باید بدانیم که کنگره۶۰ یک سازمان مردمنهاد است، تمام هزینههای خودش را توسط اعضاء تأمین میکند و بر این باور است که NGOها و سازمانهای مردمنهاد آمدهاند که باری از دوش دولت بردارند نه اینکه خود سربار دولت شوند. آقای مهندس بارها گفتهاند: گاوی که نان گدایی بخورد زمین را شخم نمیزند. برای تهیه زمین جهت ساختمان، ما احتیاج به پایههای مالی داریم. از نظر علمی، کنگره۶۰ یکی از معدود سازمانهایی است که به تولید علم میپردازد و در خیلی از مسائل از جمله علم درمان اعتیاد نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان حرف اول را میزند. علاوه بر درمان اعتیاد، درمان بسیاری از بیماریهای لاعلاجی چون سرطان، ام اس و ... در زمینه پزشکی به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است؛ لژیون پزشکان در کنگره و در پارک طالقانی گواه این مدعاست! همه این موفقیتها که گفتیم دلیلش این است که علمی که در کنگره مطرح میشود علم حقیقی است و در علم کنگره۶۰ انسان مورد توجه قرار میگیرد. اساس آموزشهای کنگره به سه قسمت: جسم، روان و جهانبینی تقسیم شده است. در کنگره، بیشترین توجه به صور پنهان انسان است، در حالی که در جاهای دیگر فقط صور آشکار انسان مورد توجه قرار میگیرد و انسان را به شکل یک ماشین نگاه میکنند، اما وقتی ما درباره استحکام پایههای علمی کنگره۶۰ صحبت میکنیم منظور این نیست که علم کنگره۶۰ ناقص است و برای تکمیل شدن به ما نیاز دارد، بلکه باید بدون اغراق گفت: علم کنگره۶۰ یکی از کاملترین علوم است و منظور از استحکام پایههای علمی کنگره۶۰ به نظر دو چیز است: یکی اثبات حقانیت علم کنگره۶۰ که این موضوع به خوبی در میان افرادی که درمان شدهاند و دارای تعادل هستند دیده میشود و دیگری از قوه به فعل درآمدن است؛ یعنی درمان اعتیاد، درمان سیگار و درمان چاقی! و در مورد بسیاری از مسائل دیگر که هنوز در حد فرضیه باقی مانده است؛ از جمله فرضیه ایکس که در صورت اثبات آن، درمان بسیاری از بیماریهای لاعلاج پیدا خواهد شد، اما از جنبه شخصی که به این موضوع نگاه کنیم سوالی در ذهن ما متصور میشود که چرا من هم باید در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ سهیم باشم؟ مطمئناً کنگره۶۰ هیچ نیازی به من ندارد؛ چون تا چند وقت پیش من اصلاً در کنگره حضور نداشتهام؛ پس بدون من هم کنگره به راه خودش ادامه میدهد. همانطور که آب یک چشمه زمانی بالا میزند که پر از آب باشد، من هم زمانی میتوانم به استحکام پایههای مالی و علمی کنگره کمک کنم که خودم از این لحاظ به سطح مطلوبی رسیده باشم. من اگر این دستور جلسه را بفهمم و آن را اجرایی کنم باید ابتد پایههای مالی و علمی خودم را قوی کنم آن وقت میتوانم به استحکام مالی و علمی کنگره کمک کنم که این خود باز کمک بزرگی از سوی کنگره۶۰ به من است.
رابطین خبری: همسفر راهنما فاطمه(لژیون چهارم) و همسفر اعظم رهجو راهنما روحانگیز(لژیون جونز)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
189