در کنگره۶۰، جهانبینی ۱ و ۲ بخشی از آموزشهای مهم و بنیادین هستند که در طول سفر اول و دوم به افراد آموزش داده میشوند. این دو مرحله از آموزش جهانبینی، تفاوتهایی از نظر محتوا و عمق مطالب دارند. جهانبینی ۱ این مطالب را بیان میکند:
الف: مربوط به سفر اول (درمان اعتیاد با DST) است.
ب: هدف اصلی آن شناخت انسان از خود، مواد مخدر، جسم، روان، و جهان پیرامون است.
ج: مباحث آن بیشتر به شناخت ساختار وجودی انسان (جسم، روان، نفس) و تأثیر مواد مخدر بر این ساختارها میپردازد.
د: مفاهیمی مثل تریاک درونی (یا سیستم X)، نیروهای بازدارنده، قوانین هستی و صور پنهان و آشکار در این سطح آموزش داده میشوند.
ه: جهانبینی ۱ کمک میکند فرد بداند چرا و چگونه به اعتیاد مبتلا شده و چگونه میتواند درمان شود.
جهانبینی۲ این مطالب را بیان میکند.
الف: مربوط به سفر دوم است، یعنی بعد از رهایی و شروع زندگی سالم.
ب: در این مرحله، فرد باید یاد بگیرد که چگونه با جهان هستی، انسانها و مشکلات زندگی برخورد صحیح و مسئولانه داشته باشد.
ج: تأکید روی تعادل، مسئولیتپذیری، تفکر، محبت، عدالت، و شناخت نیروی عقل و ایمان است.
د: مطالب عمیقتری از هستی، مرگ و زندگی، اختیار و اجبار، و نیروهای الهی یا شیطانی مورد بررسی قرار میگیرد.
ه: هدف نهایی جهانبینی دو، رسیدن به آرامش، تعادل درونی، و تعالی معنوی است.
جهانبینی در کنگره ۶۰ به معنای: «نوع نگاه و برداشت ما از هستی، خود، انسانها و مشکلات زندگی» تعریف میشود. کتاب «جهانبینی ۱» نقطه آغاز این مسیر شناختی است که رهجو در سفر اول به تدریج آن را میآموزد. این کتاب به ما کمک میکند بفهمیم چرا به اعتیاد دچار شدیم، چگونه باید درمان شویم، و برای حرکت به سمت تعادل چه دانشی نیاز داریم.
۱. تعریف جهانبینی و ضرورت آن
در همان ابتدای کتاب، مهندس دژاکام تأکید میکند: «جهانبینی یعنی آنچه ما نسبت به جهان درون و بیرون خود برداشت، دریافت، ادراک و احساس مینماییم.»
نکته مهم: بدون اصلاح نگاه و نگرش، هیچ درمان پایداری شکل نمیگیرد. اگر کسی هنوز مسائل را با عینک مصرفکننده میبیند، حتی با قطع مواد، دوباره به دام اعتیاد بازخواهد گشت.
۲. ساختار وجود انسان، در جهانبینی ۱، انسان موجودی چندبُعدی معرفی میشود: جسم (فیزیک): شامل سیستمهای بیوشیمیایی مانند سیستم X
روان: ترکیبی از حسها که از عملکرد صحیح جسم و عقل نشأت میگیرد.
نفس: فرمانده و تعیینکننده هویت انسان در ظاهر و باطن در هر شکل و لباس.
مثال: اگر سیستم ایکس مختل شود (بر اثر مصرف مواد)، روان دچار آشفتگی میشود و نفس در تشخیص حق و باطل ضعیف میگردد.
۳. سیستم X ( مواد شبه افیونی)
یکی از مفاهیم کلیدی کتاب، سیستم ایکس یا همان سیستم تولید و تنظیمکنندهی مواد شبهافیونی در بدن است. مهندس میگوید: «مصرف مواد باعث تعطیلی یا اختلال در این سیستم میشود، و درمان فقط با ترمیم این سیستم امکانپذیر است.»
سیستم OT و DST دقیقاً با همین نگاه طراحی شدهاند، یعنی تنظیم تدریجی سیستم ایکس.
۴. صور آشکار و پنهان، انسان فقط یک موجود فیزیکی نیست. دارای دو بخش است:
صور آشکار: بدن فیزیکی، همان چیزی که در آینه دیده میشود مثل دست،پا، صورت
صور پنهان: شامل نفس، روح، عقل، حس، و ذهن
جهانبینی ۱ بر شناخت این ابعاد برای رسیدن به درمان واقعی تأکید دارد.
۵. قضاوت، تفکر، آموزش؛ کتاب تأکید دارد که پیش از هر قضاوت، باید تفکر و آموزش صورت گیرد. چون بسیاری از تصمیمات ما از روی ناآگاهی و عجله بوده که ما را به سمت اعتیاد کشانده است.
۶. شناخت نیروها (نیروی منفی و نیروی مثبت) برای درک هستی و خود، باید نیروهای بازدارنده (ضد ارزشی) و نیروهای الهی (ارزشی) را شناخت. تمام زندگی انسان صحنهی جنگ این دو نیرو است.
مثال: وسوسه مصرف، خشم، کینه و ناامیدی از جانب نیروهای منفی و صبر، عشق، دانایی و ایمان از سوی نیروهای مثبت.
۷. پایان: جهانبینی، مقدمهای برای درمان واقعی
کتاب جهانبینی ۱ میخواهد رهجو بداند: مشکل صرفاً جسمی نیست، بلکه نگرشی و روانی نیز هست.
بدون شناخت از خود و جهان، سقوط دوباره حتمی است.
آموزش، تفکر و حرکت تدریجی، پایههای نجات هستند.
کتاب جهانبینی۲، یعنی مرحلهای که فرد از دام اعتیاد آزاد شده و وارد زندگی سالم میشود. اما برای رسیدن به آرامش و تعادل واقعی، هنوز یک مسیر مهم باقی مانده: شناخت عمیقتر از هستی، انسان، نیروها و قوانین جاری در زندگی. این کتاب راهنمایی است برای رشد عقلانی و معنوی.
جهانبینی ۱ بیشتر به شناخت اعتیاد، انسان و ساختار درونی میپردازد و جهانبینی ۲ درباره چگونگی زندگی سالم، درست فکر کردن، درست عمل کردن و شناخت قوانین هستی است.
مهندس دژاکام میفرمایند:
«جهانبینی یک شناخت مشکل است، جهانبینی ۲ شناخت راه حل و کاربرد آن در زندگی.»
نقش عقل و ایمان درتصمیمگیری،
یکی از محورهای مهم کتاب، شناخت عقل بهعنوان فرمانده درونی است. عقل مثل یک رایانه است که باید با اطلاعات درست، آموزش صحیح و تجربه تغذیه شود تا بتواند تصمیم درست بگیرد.
ایمان نیز حاصل تجربه و شناخت عملی است. یعنی کسی که راه تاریکی را رفته و به روشنایی رسیده، میتواند به ایمان واقعی دست پیدا کند.
اختیار و مسئولیتپذیری، در جهانبینی ۲ گفته میشود که انسان دارای اختیار است، ولی این اختیار در چارچوب قوانین هستی عمل میکند. نکته مهم: اگر فردی مسئولیت زندگیاش را نپذیرد، مدام دیگران را مقصر میداند، هرگز رشد نخواهد کرد.
ترس، ناامیدی، و حسهای مخرب
بخش مهمی از کتاب درباره شناخت حسهاست؛ مخصوصاً حسهایی که مانع حرکت انسان بهسوی رشد و آرامشاند:
ترس، خشم، ناامیدی، منیت و
حسادت. اینها موانع مهم در مسیر انسان هستند. مهندس میفرمایند: «اگر حسها را نشناسیم، آنها ما را کنترل میکنند.»
شناخت نیروهای الهی و بازدارنده،
در کتاب تأکید میشود که انسان بین دو نیروی الهی و شیطانی قرار دارد. این نیروها برای رشد یا سقوط انسان نقش دارند.
مثلث جهالت (ترس، منیت، ناامیدی) در برابر مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) قرار میگیرد. انتخاب با خود ماست.
عدالت و قانونمندی هستی، یکی از آموزههای ژرف این کتاب، عدالت الهی است. مهندس میفرمایند:
«هر چیزی که برای انسان اتفاق میافتد، بازتاب عملکرد و اندیشههای اوست.»
یعنی هیچکس بیدلیل سقوط نمیکند و هیچ موفقیتی هم اتفاقی نیست. قوانین هستی دقیقاند و بهصورت کارما عمل میکنند.
در نهایت هدف انسان در هستی، کتاب با این پیام به پایان میرسد که هدف انسان تنها رهایی از اعتیاد نیست؛ بلکه رسیدن به تعادل، آرامش و خدمت است.
رهایی واقعی زمانی است که بتوانیم با تمام موجودات در صلح باشیم، خود را بشناسیم، و به دیگران کمک کنیم.
خلاصه سیدی
نگارش متن: مسافر حجتالله (لژیون ششم)
ارسال:مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
48