مصاحبه با دیده بان محترم مسافر کامران

       به نام قدرت مطلق الله

سلام سجاد هستم یک مسافر

به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:

سلام، کامران هستم یک مسافر
با تخریب بیست سال با کنگره اشنا شدم اخرین انتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و الکل، روش درمان DST با داروی اپیوم  به راهنمای علی خدامی هجده ماه سفر کردم الان هم، هفده سال و شش ماه هست که رها هستم در ادامه سفر نیکوتین داشتم به راهنمای آقای مهندس دژاکام رهایی از نیکوتین دوازده سال و چهار ماه، ورزش در کنگره والیبال،
 

از دوره دیده بانی کنگره و حال و هوای آن روزها لطفا  بگویید:

قبل از هر چیز تبریک می گویم این هفته را در راس خدمت بنیان کنگره آقای مهندس، خانواده محترمشون، آقای امین، خانم آنی بزرگوار، خانم کماندار و خانم شانی و امیدوارم که خداوند سایه این خانواده محترم را سال های سال بر سر ما مستدام بدارد و ما سعادت و لیاقت شاگردی داشته باشیم. دوره ی دیده بانی کنگره هم مثل تمام دوره های خدمتی در کنگره، مدت زمانی دارد و مدت زمانی که برای دیده بانی تعریف شده چهار ساله است، منم این توفیق رو داشتم که تو این مقطع یک دوره آموزشی رو طی بکنم نزدیک به پنج سال در کسوت دیده بانی بودم و به نظرم همه جایگاه های کنگره در درجه اول بحث آموزشی هست که برای خود شخص دارد و کمک می کند، شخص به یک سری توانایی ها دست پیدا کند شما وقتی خدمت و مسئولیت می پذیرید و در آن مسئولیت شروع می کنید خدمت کردن، به دلیل آن پیمانی که بستید سعی می کنید که بهترین عملکرد را داشته باشید وضریب خطاها در آن مسئولیت کم شود  و البته در کنگره هم این را یاد گرفتیم که: کار باید با عشق انجام شود و همین تمرین، آموزش های جهان بینی هست،.  به همین دلیل هست  که تاکید می شود در سفر دوم یا حتی در سفر اول، بچه ها در کنار آموزش، خدمت داشته باشند. این خدمت، جهان بینی کنگره را در درون شخص پخته می کند و  شخص درک و سهم بهتری از جهان بینی کنگره پیدا می کند و در دیده بانی،به دلیل مسئولیت سنگینی که در این جایگاه هست خیلی پررنگ تر هست چون قوانینی که در شورای دیده بانان وضع می شود و به شعب سراسر کشور ابلاغ می شود ارتباط مستقیم با کارگاه های آموزشی دارد یعنی ارتباط مستقیم با آموزش اعضا دارد به همین دلیل سعی می شود که قوانین از زوایای مختلف بررسی بشود و نظرخواهی شود و بعضا هم شاید اگر نتوانند به یک اتفاق نظر برسند، آقای مهندس، در یک نمایندگی یا دو نمایندگی پایلوت می کنند  و اگر خوب جواب داد این را، به عنوان قانون اعلام می کنند ولی در هر صورت جایگاه خدمت در کنگره کلا، بحث آموزش و به دست آوردن توانایی هایی هست که از دسترس انسان خارج شده است.

 برای ما بفرمایید یک نمایندگی موفق از دیدگاه شما چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

  به نظرم یک نمایندگی موفق را نمی شود منوط کرد به عملکرد یک شخص در یک نمایندگی و اگرچه آقای امین در آموزش های اخیرشون فرمودند که یک نفر اگر کارش را درست انجام دهد، می تواند تاثیر خوبی روی  اعضاء داشته باشد و همان یک نفر می تواند کارهای بزرگی انجام بدهد. همانطورکه آقای مهندس یک نفره کار بزرگی انجام داده و ساختار و بنیان کنگره را پایه گذاری کردند و به وجود آوردند، اما وقتی بحث از نمایندگی می شود ما یک تیم را باید ببینیم، یک نمایندگی تشکیل شده از یک سری سفر اولی، سفر دومی، راهنماها و مرزبان ها و ایجنت، اینها به صورت یک تیم باید در کنار همدیگر فعالیت کنند. وقتی میگویم تیم؛ یعنی اینکه هر جایگاهی در جای خودش باید مسئولیت هایی را که برایش تعریف شده است و شرح وظایفی را که دارد به نحو احسن انجام بدهد یعنی سفر اولی باید آن قوانینی رو که برای سفر اول تعریف شده درست انجام بدهد، سفر دومی باید بدون چون و چرا حرف شنوی داشته باشد و در جایگاه های مختلف خدمت کند،  راهنماها باید دقیقا اون چیزی را که از آنها خواسته شده، طبق پروتکل ها و طبق شرح وظایفشون انجام بدهند، مرزبان ها همینطور، مجریان قوانین کنگره نباید به سلیقه ی خودشان کاری را انجام بدهند و دقیقا باید اون چیزی را که خواسته شده انجام بدهند، ایجنت باید مرتب بر قسمت های مختلف نمایندگی نظارت داشته باشد و به عنوان  شخصی که تجربه کافی دارد در پیش بردن اهداف یک نمایندگی اشراف کامل به همه ی قسمت ها داشته باشد. وقتی هر قسمت  از نمایندگی، کار را درست انجام بدهند، قطعا نمایندگی قوی می شود. ضمن اینکه اساس کار ما بر مبنای محبت و عقل و ایمان است یعنی باید واقعا همه ی اعضا این محبت و عقل و ایمان را در انجام خدمت واقعا مد نظر قرار بدهند. اگر بخواهم مثالی بزنم که اهمیت کاردست بچه ها بیاد؛   قدیم ساعت عقربه دار بود که چرخ دنده های ریز و درشت داشتند، اینها کنار همدیگر قرار می گرفتند و عملکرد کل این ساختار، باعث می شد که زمان درست تعریف بشود. ما به عنوان یک ناظر کدام یکی از چرخ دنده ها رو می توانیم مهمترین قسمت این ساختار بدانیم؟ قطعاهمه مهم هستند و خرابی هر کدام از این چرخدنده ها می تواند کل این سیستم رو تحت تاثیر قرار بدهد، دقیقا یه نمایندگی هم همینطور است و به نظرم باید به همین دقت و به همین نظم، اعضا کنار همدیگر چیده بشوند و به همدیگر کمک بکنند که این ساختار، قوی و نیرومند پیش برود. ما لژون های سردار داریم که خیلی مهم هست و می تواند به جهت رشد نمایندگی خیلی کمک کند. آقای مهندس می گوید NGO وقتی  موفق هست که مثلث( نیروی متخصص، علم کافی و منابع مالی) قوی داشته باشد. این مثلث را باید هر نمایندگی  برای خودش درست تعریف کند، یعنی نمی شود فقط جهان بینی کار کرد بدون پشتوانه مالی قوی،  یا فقط رو منابع مالی تکیه کرد، یا فقط روی علمی که از طریق آقای مهندس برای پیشبرد جهان بینی کنگره مورد استفاده قرار می گیرد بحث کرد، پس برای ادامه و رشد یک نمایندگی باید این سه ضلع  کنار هم رشد کنند.

    از خدمت هایی که  در کنگره کرده اید کدامشان برایتان شیرین تر بوده است؟

  از کسانی که سال های زیادی در کنگره خدمت کرده اند بپرسید قطعا روی جایگاه راهنما،همه اتفاق نظر دارند،  واقعا حس خیلی خوبی دارد، چون ارتباط مستقیم با  تازه واردین دارد و شما استوار شدن و به قول معروف کمری رو می بینید که راست می شود مثل  نوزادی که  دارد راه رفتن یاد می گیرد و این واقعا دیدنیه و خیلی حس خوبی دارد، برای خود من هم جایگاه راهنمایی خیلی ارزشمند است، ضمن اینکه آقای مهندس وقتی گل  به راهنما میدهد ایشون تعظیم می کند چون این جایگاه ارزشمند است.
  

   قبل از کنگره، همین قدر آرام و دوست داشتنی بودید؟

   من نباید بگویم، این نظر لطف بچه هاست، منم خیلی شر و شور داشتم، اگر خوبی میبنند بچه ها،از خوبی و محبت خودشان هست.

شما چگونه  بین کار و کنگره و خانواده تعادل برقرار کردید؟  

   در وادی سیزدهم صحبت از انسان یک بعدی، انسان دو بعدی و انسان سه بعدی شده است و  تعریفی از یک انسان کامل ارائه می شود و  آموزش های کنگره، انسان را به سمتی می برد که این توانایی را بدست بیاورد و تعادل را برقرار کند یک جور موازنه است  و این موازنه کردن در همه امورات زندگی  یک هنر است که انسان نمی تواند این را، یک شب به دست بیاورد، با تمرین و استمراری و آموزش  این را به دست می آورد.
  اگه روز اول به من می گفتند که باید بیست سال در کنگره باشی خدمت کنی، باید شش سال، در مسیر اصفهان، شهرکرد باشی،  شاید  اول مسیر، عطایش را به لقایش می بخشیدم و اصلا ادامه نمی دادم، ولی وقتی در کنگره آموزش می گیرید و شروع می کنید آموزش ها را به عمل درآوردن، این آموزش ها خود به خود، توانایی در انسان به وجود می آورد  که بتواند  تعادل خوبی برقرار کند. ضمن اینکه آقای مهندس همیشه فرمودند که خدمت معنوی بار مالی با خودش دارد یعنی انسان می تواند در بقیه امورات زندگی هم با این خدمت تعادل را برقرار بکند و زندگی هم برای من چیزی جز این نیست که انسان  بتواند در کنار زندگی، قسمتی را برای خدمت به هم نوع خودش اختصاص دهد.
 

   در مورد هر کلمه یک جمله کوتاه بفرمایید لطفا:
   مهندس دژاکام؛  نمی توانم چیزی بگویم
   آقای کامران شریفیان؛  رهجو
   علم تغییر؛ آقای امین
   روش درمان DST؛  کشف قرن
   تاریکی ها؛ سوغات روشنایی ها
   راهنما؛  مشعل
   تفکر؛ انسانی اندیشیدن
  مواد مخدر؛ اگر در دست حکیم حاذق باشد.. شفا...
 

     ممنون و مچکرم برای وقتی که گذاشتید.

طراح:مسافر منوچهر لژیون دوم

تهیه: مرزبان پارک ملت مسافر سجاد 

تنظیم: مسافر منوچهر لژیون دوم

ارسال:مرزبان خبری مسافر وحید