English Version
This Site Is Available In English

بخشندگی واقعی آنگاه معنا می‌یابد که انسان از خود نیز بگذرد و دیدبانان دقیقاً این ویژگی را دارا هستند

بخشندگی واقعی آنگاه معنا می‌یابد که انسان از خود نیز بگذرد و دیدبانان دقیقاً این ویژگی را دارا هستند

دوازدهمین جلسه از دوره بیست‌و‌دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، با استادی دستیار دیده‌بان محترم، همسفر علی، نگهبانی همسفر محمود و دبیری همسفر علیرضا، با دستور جلسه «هفتۀ دیده‌بان» پنج‌شنبه 25 اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

سلام بر دوستان، علی هستم، همسفر.
ابتدا از نگهبان و دبیر محترم سپاس‌گزاری می‌کنم و هفتۀ دیده‌بان را به تمامی دیدبانان عزیز تبریک می‌گویم. در مورد دستورجلسۀ هفتۀ دیدبان، مطالب بسیاری را که در سایت منتشر شده بود، مطالعه کردم. در مسیر آمدن به شعبه، با خودم فکر می‌کردم که دربارۀ چه موضوعی صحبت کنم و از کجا شروع کنم. با خود اندیشیدم که دیدبانان چه ویژگی‌هایی دارند؟ چه افرادی هستند؟ چه خصوصیات برجسته‌ای در مقایسه با منِ علی دارند؟
به این نتیجه رسیدم که آنان افرادی منضبط و متعهد هستند؛ افرادی که به‌راحتی می‌توانند ساعت پنج صبح از خواب بیدار شوند. آن‌ها حدود ساعت شش صبح در ساختمان سیمرغ حاضر می‌شوند. تا به حال ندیده‌ام که هیچ‌یک از دیدبانان ساعت ده یا یازده در کنگره حاضر شوند، مگر در شرایط خاص مانند حضور در شهرستان که مجبور باشند از آنجا به اینجا بیایند.
آنان افرادی وقت‌شناس هستند و مفهوم زمان را به‌خوبی درک کرده‌اند. روز خود را از سحرگاه آغاز می‌کنند و با برنامه‌ریزی دقیق، به امور گوناگون رسیدگی می‌نمایند.
دیدبانان مسافت‌های طولانی را در طول سال طی می‌کنند. اگر کیلومترشمار به آن‌ها متصل شود، شاید رقم آن به چندصد کیلومتر برسد! در واقع، مسافت برایشان بی‌معناست. بسیاری از شب‌ها را در خانه سپری نمی‌کنند، بلکه در شهرستان‌ها به‌سر می‌برند؛ زیرا باید به‌موقع در مکان تعیین‌شده حاضر شوند، خواه برای انجام امور اداری مانند تنظیم سند ملکی، خواه برای شرکت در جلسه‌ای مهم. ازاین‌ رو، ناگزیرند شب را در همان شهرستان اقامت کنند تا صبح زودتر در محل موردنظر حاضر شوند.
دیدبانان انسان‌هایی بسیار بخشنده هستند. اما دلیل این ویژگی چیست؟ زیرا آنان نه‌تنها از وقت خانواده خود می‌زنند، بلکه از خویش نیز می‌گذرند. بخشندگی واقعی آنگاه معنا می‌یابد که انسان از خود نیز بگذرد و دیدبانان دقیقاً این ویژگی را دارا هستند.
بسیاری از روزها در منزل حضور ندارند. حتی شنیده‌ام برخی از ایشان می‌گویند: «دو روز است فرزند خود را ندیده‌ام.» یکی از آنان برایم نقل می‌کرد: «به سفری به مشهد رفته بودم که ناگزیر شدم برای کاری ضروری به اصفهان بروم. بی‌درنگ از مشهد عازم اصفهان شدم و در طول هفتاد و دو ساعت، تنها دو ساعت فرصت استراحت یافتم.» اگر این میزان فداکاری و گذشت را بخشندگی ننامیم، پس چگونه باید آن را توصیف کرد؟
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که به ‌نظر بنده در دیدبان‌ها وجود دارد، این است که آن‌ها در قلب کنگره قرار دارند. آن‌ها قانون‌گذاران اصلی این مجموعه محسوب می‌شوند. گاه شاهدیم مسئولانی قوانینی تصویب می‌کنند که هرگز به مرحله اجرا نمی‌رسد. اما چرا در کنگره، قوانین مصوب به‌صورت کامل اجرایی می‌شود؟ پاسخ این پرسش آشکار است: دیدبانان ما در شعب مختلف حضوری فعال دارند.
آن‌ها صرفاً در دفتر خود زیر باد کولر نمی‌نشینند تا از دور دستور صادر کنند و بگویند: «بیایید این قانون را نیز تصویب کنیم» بلکه پیوسته در حال بازدید از شعب هستند، با مسائل میدانی آشنا می‌شوند و قوانین را از بطن همین واقعیت‌ها استخراج می‌کنند. این نزدیکی و درک عملی از فضای اجراست که موجب می‌شود قوانین، قابلیت اجرایی و اثربخشی داشته باشند.
دیدبانان بر کلیه امور شعب اشراف دارند؛ از لژیون‌ها گرفته تا مرزبانان و ایجنت‌ها. برای نمونه، در مقطعی، ساعت کاری مرزبانان از ۸ صبح تا ۹ شب بود. اما پس از مدتی، این زمان به ساعت ۲ بعدازظهر کاهش یافت. دلیل این تصمیم چه بود؟ زیرا دیدبانان همواره به‌صورت مستقیم و میدانی نظارت دارند.
نکته‌ای حائز اهمیت وجود دارد: ضرورت مشاهده‌ی مستقیم شرایط و تشخیص دقیق مسائل، پیش از یافتن راهکارهای مناسب. البته صرف مشاهده‌ی مشکلات کفایت نمی‌کند؛ چه بسا بسیاری از افراد قادر به تشخیص مشکلات باشند، اما آنچه حقیقتاً ارزشمند است، ارائه‌ی راهکارهای عملی و اجرایی می‌باشد.
این دقیقاً همان رویکردی است که دیدبانان ما اتخاذ می‌کنند. ایشان از شعب مختلف بازدید به عمل می‌آورند، نواقص و چالش‌ها را شناسایی می‌نمایند، لیکن بلافاصله آنها را با اعضای همان شعبه در میان نمی‌گذارند. سپس در جلسات کارشناسی به تحلیل جامع مسائل می‌پردازند، دربارۀ آنها به بحث و تبادل نظر نشسته و نهایتاً از بطن همین بررسی‌ها، مقررات جدیدی تصویب می‌گردد. این فرآیند نظام‌مند، عامل اصلی پیشرفت و توسعه‌ی کنگره محسوب می‌شود.

مقرراتی که بر پایه‌ی تجربیات عملی و شناخت دقیق شکل می‌گیرند، مسیر پیشرفت کنگره را شفاف‌تر و مستحکم‌تر در جهت صراط مستقیم هدایت می‌نمایند. نکتۀ حائز اهمیتی که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد، تفاوت نگرش یک دیدبان با دیدگاه منِ علی است. دیدبانان مسائل را از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌دهند و رویکردی جامع‌نگر، عمیق و مسئولانه دارند. ایشان قوانین را نه برای منافع فردی، بلکه به منظور رشد و تعالی تمامی ارکان مجموعه وضع می‌نمایند؛ حتی اگر اجرای همان قانون، خودِ دیدبانان را نیز با دشواری‌هایی روبه‌رو سازد. آنان آمادگی پذیرش سختی‌ها را دارند تا مقرراتی صحیح و عادلانه را تدوین نمایند که منافع کلیۀ اعضای کنگره را تأمین کند.
در آخرین سی‌دی، استاد امین نکته‌ی بسیار زیبایی را مطرح کردند؛ ایشان فرمودند: کسانی که در رنج، عذاب و سختی قرار دارند، معمولاً رشد و پیشرفت بیشتری می‌کنند. در حقیقت، حکمت سختی‌ها همین است. دیدبان‌ها نیز دقیقاً همین‌گونه‌اند؛ همواره در چالش، فشار و مسئولیت‌های سنگین قرار دارند و رنج‌های فراوانی را متحمل می‌شوند. اما نکته‌ی شگفت‌انگیز این است که هر بار من به‌ صورت شخصی آن‌ها را دیده‌ام، همگی با روحیه‌ای شاد، چهره‌ای گشاده و لبخند بر لب حضور داشته‌اند. هرگز ندیده‌ام که یکی از آن‌ها با اخم وارد جمع شود یا سخنی بگوید که موجب رنجش کسی شود. با وجود تمام سختی‌ها، کارهایشان را با نظم و دقت انجام می‌دهند.
تمام همّ و غم ایشان پیشرفت کنگره است؛ مقرراتی که وضع می‌نمایند، صرفاً در راستای تعالی کنگره و منافع عمومی است، نه منافع شخصی. نمی‌دانم بیست سال آینده ما خواهیم بود یا خیر، اما دیدبانان قوانینی را تصویب می‌کنند که شاید در آن زمان، اعضای کنگره با خود بگویند: «خداوند پدران و مادرانشان را بیامرزد، چه قوانین مدبّرانه‌ای را به تصویب رساندند» در آن هنگام است که درمی‌یابیم چه آینده‌نگری و بصیرتی داشتند که چنین تصمیم سنجیده‌ای اتخاذ نمودند. خداوند به همگی آنان توفیق و تندرستی عطا فرماید. من از صمیم قلب از زحمات دیدبانان گرامی قدردانی می‌نمایم. کار آن‌ها کاری است عظیم و بزرگ؛ آن‌چنان والا که به‌حقیقت نمی‌توان در چند عبارت مختصر، حق مطلب را ادا نمود.
شبی با آقای سلامی عازم اصفهان شدیم. غروب راه افتادیم و ایشان صبح فردا جلسه داشتند. شب‌ هنگام به مقصد رسیدیم و استراحت کردیم. صبح زود، ایشان برای شرکت در جلسه رفتند و من نیز برای انجام کاری به بیرون رفتم. بیست و چهار ساعت پس از آن سفر، وقتی به تهران بازگشتم، گیج و خسته بودم؛ آن‌قدر که توان جسمی‌ام تحلیل رفته بود. حالا تصور کنید که این بزرگواران، چنین رفت‌وآمدهایی را، نه یک‌بار، بلکه در طول هفته، دست‌کم چهار بار انجام می‌دهند؛ هر بار به شهرستانی متفاوت. آن‌قدر خسته بودم که نتوانستم روز شنبه به سر کار بروم. باید قدردان زحمات بی‌وقفه آن‌ها باشیم و از صمیم قلب، از دیدبانان عزیز تشکر کنیم. ان‌شاءالله، خداوند سلامتی، توان و استقامت را نصیب همه‌ی این بزرگواران کند تا بتوانند همچنان در مسیر خدمت به کنگره، مؤثر و استوار باقی بمانند.
سپاسگزارم که به صحبت‌های بنده توجه فرمودید.

اهداء تقدیرنامه به اعضاء لژیون سردار

تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .