English Version
This Site Is Available In English

دیده‌بانی یعنی دیدن گذرگاه‌های سخت

دیده‌بانی یعنی دیدن گذرگاه‌های سخت

هفتمین جلسه از دوره دوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی امیرکبیر، به استادی دستیار دیده بان محترم مسافر وحید، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه: «هفته دیده بان» چهارشنبه 24 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان وحید هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم درجلسات کنگره 60 شرکت می‌کنم، به محض ورود به این نمایندگی واقعا حس خوبی را تجربه کردم. هیچ اتفاقی به صورت تصادفی رخ نمی دهد و این موضوع را زمانی متوجه شدم که اجازه ورودم به کنگره صادر شد.

همه ما به شکلی وارد شدیم که فکرش را هم نمی‌کردیم؛ من خودم از مخالفان جلسات یا بعضی NGOهای دیگر بودم و اگر افرادی دور یکدیگر جمع می شدند آن ها را مسخره می کردم، اما نمی‌دانستم و در نا آگاهی مطلق به سر می‌بردم.
یعنی هنوز اجازه‌اش صادر نشده بود. اگرکسی دلش نمی‌خواهد جایی برود؛ به این دلیل است که هنوز اجازه‌اش صادر نشده است. هر چقدر هم که سعی و تلاش کند اتفاقی که باید رخ دهد به قول معروف رخ نمی دهد ودلیل آن این است که چیزی باید کنار برود و بعد راهی یا روزنه‌ای باز شود.

دستور جلسه هفته دیده‌بان است و من این هفته را در رأس به آقای مهندس وتمام دیده‌بان‌ها تبریک عرض می کنم. دیده‌بان‌ها بار خیلی سنگینی روی دوششان است.
دیده بان ها فشار بسیار سنگینی بر دوششان است، در کل سال نیز این فشار بردوششان است.

دیده‌بان‌های کنگره 60 کسانی هستند که تمام انرژی و ارتعاشاتی که از قسمت‌های منفی پیش می‌آید را به دوش می‌کشند، دیده‌بان‌ها بسیار انسان‌های بزرگ و مهربانی هستند. اگر کسی در کنگره نباشد و راجب این موضوعات و فعالیت‌ها و سفرها بشنود؛ پیش خودش فکر می‌کند دیده بانان، انسان‌هایی هستند که هیچ کاری ندارند؛ اما برعکس این افراد با تمام مشغله هایی که دارند در هر لحظه در حال خدمت هستند.

بنده دستیار آقای مهدی صدّیقی دیده‌بان تازه واردین هستم؛ ایشان همیشه در حال خدمت هستند و هرگاه از ایشان برای استادی دعوت می شود؛ فرصت نمی کنند در جلسات حضور پیدا کنند و هر روزوهرهفته در حال خدمت در شهرهای مختلف هستند. این عزیزان تمام هزینه های سفر را خودشان از طرف خودشان تقبل می کنند وحتی از کنگره مبلغی را دریافت نمی کنند و با عشق خدمت می‌کنند.

شعار کنگره این است: یک نفر برای همه و همه برای یک نفر. یعنی تمام افراد در کنگره کار می کنند تا یک نفر به رهایی برسد و لذت حال خوب را دریافت کند.

رهایی انسان‌ها از بند و از تاریکی یکی از مهمترین اهداف کنگره می باشد. در قسمت جایگاه‌ها؛ اگر جشنی برگزار می‌شود اول برای این است که ماجایگاه ها را بشناسیم، دوم به جایگاه‌ها احترام بگذاریم و سوم بدانیم که پشت سیستم به این بزرگی انسان‌هایی وجود دارند که دیوانه وار خدمت می‌کنند.

آقای حکیمی در طول سال چمدان از دستشان نمی‌افتد و دائم در حال سفر هستند. اتفاق بزرگی برای این عزیزان افتاده است اما من قادر به درک آن نیستم و این عزیزان با خدمت؛ لذت حال خوش را به خوبی درک می کنند.
احتمالاًانرژی و حال خوش  سطحی از ارتعاش خیلی زیاد و خیلی چیزها را هنوزدرک نکرده‌ام و نمی‌شناسم، به عبارتی شاید جایگاه استاد جلسه‌ای را درک ‌کنم اما جایگاه دیده‌بان را درک نمی‌کنم و نمی‌توانم حس کنم؛ بنابراین به آن احترام می‌گذارم، چون قبلهٔ ما در درمان اعتیاد آقای مهندس است.

زمانی که آقای مهندس می‌گویند: به جایگاه‌ها احترام بگذاریم، قطعاً احترام می‌گذاریم و با تمام توان تشکر می‌کنیم. با تمام توان حساب کتاب نمی‌کنیم وهنگامی که می‌خواهیم پاکت بدهیم؛ حساب کتاب نمی‌کنیم.
در گذشته مدام در حال حساب و کتاب بودم. درجشن‌ها و زمانی که سبد به چرخش درمی‌آید معلوم می‌شود من چکار کرده‌ام. زمانی که لژیون سردار برگزار می‌شود می‌فهمم که چکار کرده‌ام؟ آن جااست که باید به بالاترین شکل ممکن تشکر کنیم.
درکنگره در واقع از جایگاه تشکر می کنیم واز اشخاص تشکر نمی کنیم. قطعاً داخل سیستم و کائنات کاری که انجام می دهیم به ما برگشت داده می‌شود.

بارمعنوی قطع به یقین بار مادی به همراه خواهد داشت و زمانی که کنگره حرکت خود را آغاز کرد؛ ازمعنویات بود و اکنون به جاهای خوبی رسیدیم و در آینده شرایط بسیار بهتر نیز خواهد شد. 

یک سری وظایف در کنگره وجود دارد که همه می‌دانیم و امیدوارم همه ما بتوانیم در این هفته به وظایفمان به درستی وبهترین شکل ممکن و زیباترین شکل ممکن و با تمام توان این وظایف را انجام دهیم.

تایپ: مسافر سهام لژیون سوم امیرکبیر
پیاده سازی و انتشار: مسافر سعید لژیون یکم امیرکبیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .