دوازدهمین جلسه از سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی دیدهبان محترم آقای مهدی صدیقی، نگهبانی ایجنت مسافر نیکی و دبیری راهنما مسافر زهره با دستور جلسه «هفته دیده بان » در روز چهارشنبه مورخ ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
آقای مهندس دستور دادند و من اطاعت امر کردم که امروز بهعنوان استاد جلسه، در شعبه یاس حضور داشته باشم. قبل از اینکه وارد شعبه شوم، استرس داشتم؛ ولی بعد از ورود به اینجا، بههیچوجه احساس غربت نکردم و برای من خیلی جای تعجب داشت.اینجا فرقی با شعبه آقایان برایم ندارد و مانند این است که در شعبه آقایان در حال صحبتکردن هستم و برداشت من این است که ما از یک جنس هستیم، یک مسیر را طی کردهایم و یک جاهایی، هم حس هستیم.
امروز برای من یادآور آن زمانی شد که یک سفر اولی بودم و وارد شعبه شدم و به یاد مسافران آقایی افتادم که در این شعبه سفر کردند و به رهایی رسیدند و چقدر خوب است که ما در تلاش هستیم تا یک اثر خوب از خود در هستی باقی بگذاریم و این اثر تا ابد ماندگار است.
خدمتی که راهنماها، ایجنت، مرزبانها و خدمتگزاران انجام میدهند؛ شاید امروز معلوم نباشد؛ ولی طبق سخن آقای مهندس: «حکم قاضی در زمان حیاتش زیاد بزرگ جلوه پیدا نمیکند، بعدها مشخص میشود» و باید تمام تلاش خودمان را بکنیم تا یک اثر در آفرینش بگذاریم.
فرصتی که خداوند به من مهدی داد تا در این سیستم باشم و بتوانم خدمتی به هستی کنم، یک فرصت طلایی است که در اختیار همه انسانها قرار داده نمیشود، زن و مرد هم ندارد. من زمانی که مصرفکننده خانمی را کنار خیابان میبینم، تأسف زیادی میخورم و میگویم شاید من کمکاری کردهام و تلاش من کافی نبوده است. فهم دردی که یک مصرفکننده خانم دارد، بافهم درد یک مصرفکننده آقا، از زمین تا چند کهکشان با هم فرق دارد و تلاش شما را نیاز دارد که دستهجمعی حرکت کنید و انسانهای بیشتری را جذب کنید.
این سیستم را خداوند از طریق آقای مهندس در اختیار ما انسانها قرار داده است و تکتک ما باید تلاش کنیم تا حفظ شود و نگذاریم مصرفکننده خانمی در این شهر بهخاطر مواد درد بکشد و آسیب ببیند. من بهعنوان دیدهبان زمانی که وارد بسیاری از شهرها میشوم، از من تقاضا میشود که با آقای مهندس صحبت کنید، تا یک شعبه خانمهای مسافر در شهر ما تأسیس شود، آقای مهندس دوست دارند که در همه شهرها شعبه خانمهای مسافر داشته باشیم؛ ولی هنوز به آن ظرفیت نرسیدهایم و نیروی کار کافی نداریم و رسیدن به آن ظرفیت نیازمند تلاش شما است.

هیچ لذتی در این هستی بالاتر از این نیست که در کنگره درحالخدمت باشید و بتوانید راه روشنایی را به یک انسان گمراه نشان دهید. من از تجربه خود صحبت میکنم. من تمام لذتهای دنیا را تجربه کردهام؛ ولی حاضر نیستم هیچ لذتی در دنیا را با کنگره ۶۰ عوض نمایم.زمانی که وارد کنگره میشویم، حس لذت و آرامش به ما دست میدهد و خود من، بعد از چند سال هنوز وارد شعبه که میشوم کاملاً آرامش را حس میکنم و باید این را ما حفظ کنیم و هیچچیزی در دنیا بالاتر از داشتن حس آرامش در کنار یکدیگر نیست. اساتید کنگره واقعاً بینظیر هستند و آمدند تا به تکتک بچههای کنگره کمک کنند.
شما خانمهای مسافر بهصورت مستقیم با آقای مهندس در ارتباط هستید و بیشتر از ما دیدهبانان ایشان را ملاقات میکنید؛ و انسانهای زیادی آرزو دارند که آقای مهندس نیمنگاهی به آنها بیندازد و ایشان چقدر برای شما تلاش میکنند؛ و من بهعنوان تلنگر و یادآوری میگویم تا قدردان این نعمت باشید و تلاش کنید تا راهنما بشویید و به انسانها خدمت کنید.
اگر مصرفکننده خانمی وارد شعبه شود، سفر کند، درمان بشود، اخلاق، رفتار، کردار و منش او تغییر کند، آدمهای دردمند، جذب او میشوند تا درمان شوند؛ درست انجامدادن آموزشهای کنگره و عمل شما است که باعث جذب این انسانها میشود.
دو شعبه برای استان اصفهان خیلی کم است و باید برای گسترش آن تلاش کنیم. خداوند به خانمهای مسافری که از اصفهان برای خدمت به کرمان میروند، سلامتی بدهد. من تا قبل از اینکه همسفرم به بندرعباس برود، نمیدانستم چه کار سختی انجام میدهند. ولی الان می فهمم که اینها واقعاً پرچم دار و پیش قراول هستند و خداوند خیلی دوستشان داشته است که در کنگره در حال خدمت هستند و تک تک شماها میتوانید این عمل را انجام دهید.
من امروز دیدهبان هستم و تکتک افراد میتوانند دیدهبان باشند. جایگاه دیدهبان فقط برای من مهدی ساخته نشده است و بستگی به این دارد چقدر شما همّت داشته باشید و چقدر تلاش کنید تا انشاءالله به آن جایگاه برسید.
جشن دیدهبان را در رأس به آقای مهندس، استاد امین، خانواده ایشان و به همه دیدهبانان و اعضاء کنگره تبریک عرض مینمایم. امیدوارم که در هفته دیدهبان بتوانیم جشن خوبی را برگزار کنیم و آموزشی که لازم است را از این جشنها برداشت کنیم و به آگاهیهای خود اضافه نماییم. از تکتک زحماتی که در این سیستم کشیده میشود سپاسگزارم. من، دیدهبان شماره چهار، دیدهبان تازهواردین هستم و جشن دیدهبان باعث میشود که ما از نزدیک با بچهها آشنا شویم و آنها با کار شورای دیدهبانها آشنا شوند.
همانطور که آقای مهندس در صحبتهای روز چهارشنبه فرمودند: مباحث در شورا مطرح میشود، یک سری قوانین وضع میگردد، یک سری قوانین لغو شده و قوانینی دیگر جایگزین میشود. هر دیدهبان، در هر قسمتی یک تیم خدمتی دارد و کار خود را در سرتاسر کشور انجام میدهد. من قبل از دیدهبان شدن میگفتم که آنها دیدهبان هستند و ما هم خدمت گذاریم و آنقدر نباید به آنها احترام بگذارند.
ولی هستی جوری رقم زد که من در این جایگاه قرار بگیرم و ببینم دیدبانان چه کارهای بزرگی انجام میدهند؛ و من الان درک میکنم که یک دیدهبانان چه ظرفیت و توانی باید داشته باشند تا بتوانند این کار بزرگ را به انجام برسانند. وقتی آقا مهندس میفرمایند: دیدهبانها ستونهای کنگره هستند؛ واقعاً ستون هستند و بار بسیار سنگینی از کنگره را حمل میکنند و امیدوارم خداوند به آنها سلامتی بدهد و بتوانند پاینده باشند. متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر مریم لژیون ۹ نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری لژیون ۱۴ نمایندگی یاس اصفهان
عکس: مرزبان خبری: مسافر هاجر
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
110