جلسه دوم از دوره بیست و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی پاکدشت، با استادی راهنمای محترم مسافر نصرالله، نگهبانی مسافر کاظم، دبیری مسافر روحالله با دستورجلسه «هفته دیدهبان» دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان نصرالله هستم یک مسافر
دستور جلسه هفته دیده بان، ما ۴عدد جشن داریم در کنگره جشن راهنما،جشن مرزبانی و ایجنت،جشن دیده بان و جشن همسفرها و هرکدام از اینها بار آموزشی خودشان را دارند. ما در هفته دیدهبان باید بدانیم که چه کسانی در طول سال برای ما خدمت میکنند و شاید ما در حالت عادی این عزیزان را نبینیم.
در جشنی که روز شنبه داشتیم و شما عزیزان شرکت کردید برای این بود که ما بدانیم چه کسانی برای ما زحمت میکشند تا ما با خیال راحت بیاییم و سفر کنیم و ضمن این که ما برای حال خودمان تشکر می کنیم دلگرمی است برای ادامه راه این عزیزان. ضرب المثلی است که میگویند در این زمان که عصا را از کور میدزدند، خداروشکر می کنیم که کسانی هستند از جنس خودمان و به فکر ما هستند و به ما خدمت میکنند جای قدردانی دارد. افرادی که از اوایل تاسیس کنگره ۶۰ بودند زمانی که خاطره آن دوران را تعریف میکنند میبینید که کنگره ۶۰ به این صورت نبوده،آقای مهندس بودند همراه با افراد اندکی و موقعی که شعبات کنگره ۶۰ در شهرهای مختلف تاسیس شد آقای مهندس تصمیم گرفتند که کار های کنگره را تقسیمبندی کنند، تعدادی از کارها را دادند به دیدهبانها و این دیدهبانها هر کدام دستیارهای خودشان را انتخاب کردند که به شعبات سربزنند. هرکدام از دیدهبانها مسئولیت یک خدمت را بر عهده دارند برای مثال آقای ترابخانی دیدهبان تمام راهنماها هستند یا آقای حکیمی رابط شهرستانها و شعبه ما هستند و همینجور الباقی دیده.بانها همه مسئولیت خدمتی دارند.من به عنوان سفراولی وقتی به کنگره میآیم فکر میکنم که فقط راهنما است که به من کمک میکند و خدمت میکند چون اطلاعی ندارم، ما راهنماها به پشتوانه و دلگرمی تمام کسانی هستیم که به ما کمک می کنند ما را حمایت می کنند تا بتوانیم یک نفر را رها کنیم و در رهایی یک نفر همه ما سهیم هستیم حتی آن کسی که تازه وارد است یا سفر اولی است، زمانی که یک رهایی اعلام می شود شور و شعف را در صورت تمام بچه ها می بینیم این خوشحالی بین همه ما تقسیم می شود و این نتیجه برنامه ریزی آقای مهندس است.امیدوارم که تا هستیم بتوانیم از آموزش های آقای مهندس استفاده کنیم بتوانیم از خدمتی که می کنیم بهره بهتری را ببریم.
واقعیت این است که هیچ کدام از ما بحر هیچ نیستیم یک زمانی تصور خود من همین بود،همان طور که در وادی دوم می گوید یک جاهایی رسیدیم به ناامیدی ولی امروز خداوند را شکر میکنیم که آقای مهندس کنگره ۶۰ را تاسیس کردند که نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا حرف اول را میزند،چه کسی تصور میکرد کسی که حرفهایش را در خانواده گوش نمیدادند امروز حرف هایی میزنند که کل دنیا درباره آن حرف فکر میکنند، این حرف ساده ای نیست که بگویی من اعتیاد را از ریشه درمان می کنم. من خودم فکرش را هم نمیکردم که یک روزی بتوانم از اعتیاد فاصله بگیرم چون قرارم را با خودم گذاشته بودم که بعد از بازنشتگی بنشینم تا اخر عمرم استفاده کنم اما خواست خداوند بود که یک روزی من از این جا گذر میکردم با کنگره آشنا شدم و خداروشکر ماندگار شدم، من با تمام بیماری هایی که داشتم فکر می کردم که تریاک و شیره به نوعی دارو برای من است و تا آخر عمر باید استفاده کنم اما چه کسی تصور میکرد افرادی با طرز تفکر من بیایند و این روش را ارائه بدهند که نه تنها درمان اعتیاد است بلکه درمان بیماریهای صعب العلاج است منظورم آقای مهندس است.
از این که به صحبتهای من گوش کردید خیلی ممنونم
عکس: مسافر عقیل لژیون ۷
تایپ و ارسال: مسافر رضا لژیون ۱۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
96