جلسه سوم از دوره پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی مسافر پوریا و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر خسرو با دستور جلسه ((هفته دیده بان)) چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
خدا را شاکرم که دوباره توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم.دستور جلسه در مورد هفته دیده بان می باشد و این هفته هفته شکر گذاری و تقدیر می باشد قبل از هر چیز باید از جناب مهندس،دیده بان های محترم و همه عزیزرانی که چه در صور آشکار و چه صور پنهان دارند این سیستم را راهبری و هدایت می کنند تشکر می کنم مخصوصا دیده بان های عزیز که ستون های کنگره می باشند و بار حرکت کنگره چه برای امروز و چه آینده بر روی دوش این عزیزان می باشد و اگر کنگره به این نظم رسیده کار این عزیزان است.
خدا را شاکرم که من هم فرصت این را داشتم که با این عزیزان از نزدیک آشنا بشوم و در کنارشان خدمت کنم شاید برای کسانی که وارد کنگره شدند این سوال پیش بیاید که چرا جشن می گیریم؟مهم ترین نکته آن این است که یاد آوری بشود برای قدیمی تر ها و جدیدترها و آموزش داده بشود که دیده بان چه کار هایی در کنگره انجام می دهد و این به این دلیل که دیده بان های آینده تک تک شما عزیزان هستید و این بستگی به قدم ها و حرکت های ما دارد.
حال راجع به اینکه دیده بان ها که امروز تعداد آنها به هفده نفر رسیده چگونه تشکیل شد کنگره ۶۰ که بوجود آمد و بیماری اعتیادی که سالهاست وجود دارد و درمانی برای آن وجود نداشت حتی در پیش رفته ترین کشورهای دنیا همین امروز هم در درمان اعتیاد ناتوانند و خیلی از آنها بر این باورند که اعتیاد یک بیماری لا علاج می باشد اما جناب مهندس آمدند یک ساختار جدید بوجود آوردند.
تمام ساختارها در دنیا بصورت هرمی می باشد اما در کنگره این ساختار بصورت درخت می باشد و از ریشه که خود جناب مهندس می باشند شروع می شود و به ساقه و برگ ها و میوه ها می رسد برای اینکه این سیستم پر قدرت حرکت بکند نیازمند یک فرمولی بود که بتواند این را راهبری بکند ما در دوران مصرف و اوایل شروع صفر نظمی نداشتیم ولی کنگره این نظم را به من یاد داد و کدام سیستم را سراغ دارید که دبه این شکل باشد و از خاکستر ققنوس را بوجود بیاورد.
کنگره چه برای امروز و چه برای آینده باید بماند و این برنامه ریزی را دیده بان ها انجام می دهند و خدمت دیده بان ها مانند کوه های یخی که یک بخش کوچکش روی آب و بخش عمده آن زیرآب می باشد و دیده نمی شود خدمت دیده بان ها هم به همین شکل می باشد دیده بان شدن خیلی لذت بخش می باشد و تک تک کسانی که وارد این مجموعه می شوند این اجازه به آنها داده شده که دیده بان شوند
دیده بان نیازی به تقدیر و تشکر من ندارد ولی من با تقدیر و تشکر نشان می دهم چه آموزش هایی گرفتم و یاد گرفتم بابت زحماتی که می کشند تقدیر و تشکر کنم و مهم ترین موضوعی که دارد این است که من بدانم که دیده بان ها چه کسانی هستند حال منی که میوه این درخت هستم اگر به آن واقعا وصل باشم معنای واقعی زندگی را می فهمم تا زمان مصرف من اصلا نمی دانستم زندگی،لذت و حس چی می باشد.
در آموزش ها داریم اولین قوه و شروع به کار گیری عقل حس می باشد و برای حل هر موضوعی و انجام هر حرکتی استارت آن با حس می باشد حال موضوعی که من دارم بر روی آن کار می کنم این است که حس با چه چیزی بکار می افتد؟جناب مهندس می فرمایند در لحظه زندگی کنید و اسیر آینده و گذشته نشوید تا درگیر گذشته و آینده هستم یک باری بر روی دوش من می باشد که نمی گذارد من حرکت کنم می گوید در لحظه زندگی کن و برای آینده برنامه ریزی کن و نیم نگاهی به گذشته داشته باش.
من اگر در حال زندگی کنم لذت می برم از این فرصتی که خداوند در اختیار من قرار داده در لحظه زندگی کردن اولین شروع آغازی است که من می توانم وارد مرحله حس بشوم و بتوانم بفهمم حس چیست حس یکی از مهم ترین پارامتر هایی است که در زندگی وجود دارد من در مسیر درمان خود بسیار بالا پایین شدم و جاهاای هم بود که کفر می گفتم تا لحظه درمان و این بالا پایین شدن در طول سفر طبیعی می باشد و اصلا نگران این نباشید و مهم این است که من شروع کنم و اگر به این درخت کنگره متصل باشم می شوم دیده بان هایی که امروز می بینیم.
دیده بان ها با اینکه درگیر مشکلات و کارهای روزمره هستند با خدمت در کنگره زندگی و دورون خود را تبدیل به بهشت کرده اند با برنامه ریزی دقیق.اگر من الان بروم اعتیادم حل شده و به درمان رسیدم ولی از این در اگر رفتم بیرون و دین خود را ادا نکرده باشن آن مساله ای که باید از زندگی برداشت بکنم را برداشت نخواهم کرد اما زمانی که وقت برای اینجا بگذارم و خدمت کنم یک دانه بکارم هفتصد برابر آن را برداشت خواهم کرد.
برای خدمت گذار بودن و بوجود امدن حال خوب در من این مهم از امروز شروع می شود من اگر امروز در اینجا وقت می گذارم برای درمان خودم و بدست آوردن حال خوبی که در گذشته داشتم است ولی اگر بیشتر می خواهم باید زمان بیشتری بکذلرم.امید وارم من میوه ای باشم که همیشه وصل است و اگر وصل باشم به این درخت تا آسمان می روم.با تشکر و آرزوی بهترین ها برای خوانندگان این مطلب.

و در ادامه لژیون ویلیام وایت:

تنظیم و ارسال:مسافر یاسر
- تعداد بازدید از این مطلب :
145