جلسه پنجم از دوره شانزدهم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی زاگرس با استادی راهنما همسفر نرگس، نگهبانی همسفرنرگس و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «هفتهدیدهبان» در روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت١۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه امروز،هفته«دیده بان» را در راس به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و خدمت تمامی دیدهبانها که بسیار زحمت کشیدند و زحمت میکشند تا یک نفر در کنگره۶۰ به رهایی برسد و برای آنها آرزوی سلامتی دارم. همچنین خدمت آقای کوروش آذرپور تبریک عرض میکنم، گرچه در بین ما نیستند؛ اما قطعا که پیام محبت ما به ایشان خواهد رسید. یک توضیح خیلی کوتاه در مورد هفته دیده بان و جشنهایی که در کنگره ۶۰ برگزار میشود، میدهم که اگر تازه واردی بین ما باشد برایش سوال پیش بیاید که هدف از این جشنها چیست؟ حتی جایگاه دیده بانی چه جایگاهی است؟ ذهنش را درگیر میکند و این سوالات را نتواند پاسخ دهد.
در کنگره۶۰ همه افراد به صورت داوطلبانه و بدون دریافت دستمزد و حقوق به اعضای کنگره۶۰ خدمت میکنند و آقای مهندس برای اینکه ما جایگاه خدمتی را بهتر ببینیم و بیشتر با آن آشنا شویم، تدبیری اندیشیدند که آنها را در یک هفته در قالب جشنها در نظر گرفتند. ما جشن همسفر، ایجنت و مرزبان را داریم، این هفته جشن دیدهبان است که در طول هفته دیدهبانها در شعبههای مختلف حضور پیدا میکنند و افراد آن شعبه باید از دیدهبانها قدردانی و سپاسگزاری را به صورت کلامی و در عمل با پاکت انجام دهند. شاید این سوال برای ما پیش بیاید که چرا باید من از این افراد قدردانی کنم؟ آنها به صورت داوطلبانه خدمت میکنند و آنها به پاکت من نیازی ندارند که من به آنها پاکت بدهم یا ندهم.
یک نکته خیلی مهمی که وجود دارد و آقای مهندس خیلی ریزبینانه آن را در دستور جلسات گنجاندند این بود که یکی از مهم ترین آموزشهای کنگره۶۰ قدردانی و سپاسگزار بودن است، من نرگس؛ باید به خاطر خدمتی که به من میکنند، تشکر و قدردانی کنم. هیچ خدمتگزاری به پاکت احتیاجی ندارد؛ اما منِ نرگس نیاز دارم که آن پاکت را به آن دیدهبان بدهم به راهنمای خود پاکت بدهم، نیاز دارم به ایجنت و مرزبانان که به من خدمت میکنند پاکت بدهم. اگر اشتباه نکنم در سیدی «پیوندهای نامیمون» است که آقای امین میفرمایند: «زمانی که جشنها برگزار میشود و من پاکتی را به راهنما یا دیدهبان تقدیم میکنم و از آنها تشکر میکنم؛ شاید نتوانم مبلغ زیادی داخل پاکت بگذارم آنقدری که وسعم میرسد؛ اما باید این کار را انجام دهم و وقتی این کار را انجام میدهم دانه به دانه آن پیوندهای نامیمون از من کنده شده و جای خود را به پیوندهای میمون و مبارک میدهد».
به نظر من ارزش آن را دارد که بخواهم با یک پاکت آن گرههای درونمان را باز کنیم و به آن حال خوش برسیم. در اوایل من هم همینطور بودم متوجه نبودم، انجام میدادم؛ اما متوجه قضیه نبودم در ادامه که این کار مستمر شد و تداوم پیدا کرد متوجه صور پنهان قضیه شدم که سپاسگزار بودن از بندگان خدا از کسانی که به ما خدمت میکنند، حال خیلی خوشی را به من میدهد و این سپاسگزار بودن مختص به کنگره ۶۰ نیست. من بیرون از کنگره اگر در محله، نانوا نان نپزد و نانوایی نباشد کار من لنگ است، اگر تاکسی نباشد، کار من لنگ است. درست است که من به آنها پول میدهم شاید پیش خود بگویم من دارم کرایه تاکسی میدهم چه تشکریباید داشته باشم؛ اما اگر او نباشد شاید من سر وقت به کنگره نرسم، شاید سر وقت به بیمارستان نرسم و.... برای اینکه یک نان تهیه کنم باید چقدر راه بروم و چند محله آن طرفتر بروم تا بتوانم نان تهیه کنم و چقدر زمان از من گرفته میشود. من از تمام کسانی که به من خدمت میکنند از راننده تاکسی تا نانوای محل تا کسانی که در کنگره به من خدمت میکنند؛ باید سپاسگذار باشم تا به آن حال خوش برسم.
در مورد جایگاه دیدهبانها، دیدهبانها افراد متخصصی هستند که هرکدام در یک رشته وشاخهای که تخصصش را دارند در حال خدمت هستند و این عزیزان بسیار تیزبین و نکته سنج هستند ومرتبا به شعبههای مختلف در حال رفت وآمد هستند و بررسی میکنند، نظاره گر هستند و مشکلاتی که در شعبه وجود دارد را در شورای دیدهبانها مطرح میکنند. تمامی قوانینی که در کنگره حاکم است، برگرفته از شورای دیدهبانها است که البته هر قانونی که تصویب میشود؛ باید به موافقت و تایید نگهبان کنگره ۶۰، آقای مهندس برسد. زمانی که آقای مهندس تایید می کنند در تمامی شعبهها این قوانین اجرا میشود و به همین دلیل است که امروز خیلی راحت ما میآییم روی صندلیهایمان مینشینیم و تمام این قوانین در چارچوبهای مشخص شده برای ما وجود دارد.
نیاز نیست که من سردرگم شوم؛ یعنی اصلا هیچ کس در کنگره سردرگم نمیشود؛ چون یک تیم فوق العاده حرفهای ومتخصص به اسم دیدهبانها و دستیارانشان واسیستانتهای دیدهبانها که خیلی محکم و قوی هستند وجود دارد و مرتبا به صورت شبانه روزی در حال تلاش هستند که مشکلات شعبهها وسیستم کنگره ۶۰ را حل کنند و برای هر چیزی راه حلی دارند. اگر اشتباه نکنم در سیدی «معبد» که آقای مهندس فرمودند:« اگر اتفاق بزرگی خواهد رخ دهد ویک سیستمی بخواهد راه اندازی شود ویک مجموعه ای بخواهد راه اندازی شود؛ همیشه یک عدهای در این جا به عنوان پیشگامان قرار دارند آنها سختیهای زیادی را متحمل میشوند تا راه را برای نسلهای بعدی هموار کنند».
دیده بانها در کنگره ۶۰ که به شکل امروزی در آمده است. همان پیشگامانی هستند که درکنار آقای مهندس ایستادند وتلاش، خدمت کردند تا کنگره امروز آنقدر از لحاظ مالی و از لحاظ علمی قوی شده است وافراد خیلی راحت میتوانند بیایند ودرمان شوند. این اتفاق، اتفاق کمی نیست و همه اینها را ما مدیون دیدهبانها و آقای مهندس وخانواده محترمشان هستیم من همیشه میگویم که بچههای اول خانواده خیلی چالشها را پشت سر میگذارند و خیلی سختیها میکشند ودر تمام نداریها وبی تجربگیهای پدر و مادر هستند تا بعدها که زندگی به آن ثبات میرسد. تمثیلی که همیشه برای خودم دارم این است که دیدهبانها مثل بچههای اول کنگره ۶۰ هستند و آنقدر دل سوزند برای خانواده کنگره ۶۰ تلاش میکنند که مصداق وادی چهاردهم(عشق ومحبت) هستند.
من نرگس وقتی به کنگره میآیم برای خودم میآیم؛ ولی گاهی به خودم غر می زنم. اگر سایت را مطالعه کنیم، میبینیم که دیدهبانها در طول یک هفته مرتبا در شعبههای مختلف حضور دارند و این کار کمی نیست و این عمل اگر اسمش وادی چهاردهم(عشق و محبت) نیست من واقعا نمیدانم چه واژه را برایش بگذارم و اینکه امیدوارم قدر این عزیزان را بدانیم. این هفته فرصت خوبی است که از آنها تشکر کنیم و خدا را شکر کنیم که بعد مدتها که به شعبه اصفهان این اجازه داده شد تا جشن دیدهبان برگزار شود.
امیدوارم که از این فرصت نهایت استفاده را کنیم. باز هم به دیدهبانها خدا قوت میگویم به خانم آنی بزرگ خیلی خدا قوت می گویم و روز چهارشنبه وقتی ایشان را دیدم تحت تاثیر قرار گرفتم؛ چون خانم آنی بزرگ اگر نبودند، گروه خانواده هم وجود نداشت و این را بدون اغراق میگویم. آقای امین و آقای مهندس هم راجع به این قضیه صحبت میکنند که خانم آنی بزرگ چقدر برای گروه خانواده زحمت کشیدند و آنقدر از جان و مال خودشان مایه گذاشتند که امروز واقعا توان جسمی ایشان خیلی کم شده است حتی چند کلمه را نتوانستند صحبت کنند و این برای من ناراحت کننده بود و برای ایشان خیلی آرزوی سلامتی میکنم امیدوارم که دیدهبانان هرجا هستند سالم وسلامت باشند.
رهایی لژیون تغذیه سالم راهنمای تازهواردین همسفر مهین
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر پری و مسافر ڌبیح الله
عکس: همسر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس(لژیون چهارم)
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم ) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
226