جلسه دهم از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی چرمهین به استادی ایجنت همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر فروغ و دبیری همسفر شهناز با دستور جلسه «هفته دیدهبان» روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند مهربان را بسیار شاکر و سپاسگزارم که امروز به من اجازه داده شد و این لطف و رحمت شامل حال من شد تا آموزش بگیرم و به خود خدمت کنم. هفته دیدهبان را خدمت آقای مهندس، اولین دیدهبان همسفران خانم آنی بزرگ، آقای امین، خانم آنی کماندار، خانم شانی و تمام دیدهبانان کنگره تبریک عرض میکنم. هفته دیدهبان هفته بزرگداشت، قدردانی و تقدیر از دیدهبانان است. زمانیکه نگاه میکنیم، میبینیم همه ما بدون استثناء برای یک درد مشترک به کنگره آمدهایم که درد همه ما اعتیاد در زندگی بود که باعث آزار ما شده بود، خانواده ما را آشفته کرده بود و هدف مشترک همه ما این است که مصرفکننده ما به درمان برسد تا آرامش وارد زندگی ما شود.
طبق صحبت آقای امین که فرمودند: «همه ما مانند دانههای تسبیح به یکدیگر وصل هستیم؛ اما پیوند بین ما را نخ داخل تسبیح انجام میدهد که این نخ چیزی نیست جز علم و دانشی که در کنگره بهدست میآوریم.» علم کنگره باعث میشود ما بههم وصل شویم و با انجام قوانین و فرامین کنگره از تاریکیها خارج شویم تا به روشنایی و آگاهی برسیم. هدف از برگزاری جشنها و جلسات این است که ما متوجه شویم دیدهبانان چه افرادی هستند؟ چه وظیفهای برعهده دارند؟ باید بدانیم که این افراد از ابتدا جزئی از مهره این تسبیح بودهاند؛ یعنی این افراد بهعنوان یک تازهوارد حضور پیدا کردند، به درمان رسیدند و خدمتگزار شدند؛ بنابراین افراد کنگره جزئی از مهرههای تسبیح هستند که سفر خود را بهعنوان تازهوارد شروع میکنند تا به درمان برسند؛ اما تفاوتی که بین دیدهبانها، یک سفر اولی و سفر دومی وجود دارد این است که دریافتی که هرکدام از ما داریم متفاوت است.
یک فرد سفر اولی زمانیکه به کنگره میآید یک دریافت دارد که با یک سفر اولی دیگر متفاوت است. یک فرد به درمان میرسد و یک فرد اصلاً متوجه هیچ مسئلهای نمیشود. چرا یک سفر دومی میماند و خدمتگزار میشود یا یک سفر دومی دیگر زمانیکه به رهایی رسید بهانههای مختلف میآورد و از کنگره میرود؟ من باید باز پرداخت چیزی که در کنگره بهدست آوردهام را بدهم؛ اما دیدهبانان دریافت بسیار متفاوتی دارند، عشق و محبت بلاعوض دارند و از بسیاری از چیزهای خود گذشتند تا به جایگاه دیدهبانی رسیدند. واقعیت این است که در کنگره همهچیز به مساوات به افرادی چون یک سفر اولی، سفر دومی، راهنما و حتی دیدهبان داده میشود؛ تنها تفاوتی که وجود دارد دریافت افراد است که یک فرد با دریافتی که بهدست میآورد خدمتگزار میشود و یک فرد ماندگار نمیشود؛ بنابراین من باید بهعنوان یک سفر اولی تمام تلاش خود را بکنم تا یک سفر اولی خوب و ماندگار باشم و در هر جایگاهی که قرار میگیرم جزء بهترینها باشم.
همه ما در کنگره خدمت میکنیم که این خدمت بلاعوض است؛ اوایل که ما خدمت میکردیم فکر میکردیم که واقعا به کنگره خدمت میکنیم و منتظر بودیم چیزی را بهدست آوریم؛ اما واقعیت این است که ما در کنگره اول بهدست میآوریم و سپس شروع به خدمت میکنیم؛ بنابراين یک دیدهبان هم بهدست آورده، سپس خدمتگزار و دیدهبان شده است. ما در کنگره چهار جشن راهنما، همسفر، ایجنت و دیدهبان را داریم که همه ما در این جشنها با جایگاههای خدمتی این افراد آشنا میشویم و شناخت کافی نسبت به آنها پیدا میکنیم. ما در این جشنها قدردانی را یاد میگیریم و این تصور را داریم که افراد وظیفه دارند در قبال ما این کار را انجام دهند و قدرشناس نیستم. آقای مهندس چهقدر حکیمانه و عاقلانه در مورد این دستور جلسات فکر میکنند؛ بنابراین ما طبق دستور جلسه دیدهبان باید از این افراد قدردانی و سپاسگزاری کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر الهه و مسافر جهانگیر
تایپیست: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
عکاس: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
279