هفتمین جلسه از دوره پنجم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی پهلوان محترم مسافراحمد ،نگهبانی مسافر داریوش ودبیری مسافر بهمن با دستور جلسه «هفته دیده بان » در روزیکشنبه 21 اردیبهشت 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان احمد هستم مسافر خیلی خوشحالم از اینکه امروز تو جمع شما عزیزان تو نمایندگی آبیک هستم و امیدوارم بتوانیم که در کنار همدیگر جلسه خوبی را داشته باشیم، قبل از هر چیزی لازم است که از نگهبان جلسه دبیر جلسه لژیون مرزبانی ایجنت محترم تشکر کنم از آقای رضا رحمانی نگهبان محترم لژیون سردار که اجازه داد امروز بیایم و در اینجا خدمت کنم واقعا از تک تک شما عزیزان ممنونم خوب دستور جلسه هفته دیدهبان است قبل از هر چیزی من جا دارد که در راس از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر کنم که این بستر را فراهم نمودند که من و امثال من بیان و به حال خوش برسند هفته دیدهبان را تبریک میگویم به تمامی اعضای کنگره ۶۰ مخصوصاً خود دیدهبانهای محترم و در راس به آقای مهندس .
آقای مهندس هر سال که هفته دیده بان فرا میرسد میگوید که دیدهبانها ستونهای کنگره هستند اما قبل از اینکه وارد این موضوع بشویم همه ما این را میدانیم که در کنگره ۶۰ چهار جشن داریم که این چهار جشن در ظاهر و صور پنهان به این معنا است که ما داریم جشن میگیریم و از این عزیزان تشکر میکنیم یک هفته، هفته راهنماهاست یک هفته واسه مرزبان و ایجنت و در ادامه هفته همسفر را داریم و در نهایت هفته دیدهبان را جشن می گیریم اما این در صور آشکاره اما در صور پنهان سپاسگزاری کردن را به من یاد میدهد چون من قبل از آمدن به کنگره فکر میکردم که بلدم اما الان کلاه خود را قاضی میکنم و میبینم که من سپاسگزاری کردن بلد نبودم و اینها به صورت خیلی نرم در صور پنهان ما رخنه میکند و آموزشهای کنگره آرام آرام در گوش پوست و استخوان من رخنه خواهد کرد.
کنگره به من یاد میدهد که اگر قرار است از نعمتهایی که داریم و آن را حفظ کنیم اگر بخواهی که نعمتهای بیشتری از کائنات بگیریم باید سپاسگزاری کنیم که حالا میایم از این عزیزان در هفتههای مختلف تقدیر و تشکر میکنیم اما در نهایت به خودمان میرسد این را گفتم که بگویم فکر میکنم پنجشنبه دیدهبان مالی آقای سلامی تشریف میارن اینجا و همانطور که جناب مهندس گفتند دلنوشته داشته باشیم و درون پاکت فقط پول یا چیزی که درون پاکت جا شود چیز دیگری نباید باشد و اینکه بهترین لباسهایمان را بپوشیم و با حال خوش بیایم این خودش خیلی مهم است، و اما اینکه چرا دیدهبانها ستونهای کنگره ۶۰ هستند خود من همان اوایل میگفتم مگه چه کار انجام میدهند؟ چون اون یکی دو سال اول حسهایم خرابتر از الان بود با خود میگفتم دیدهبانها مگه چه کار میکنند.
به فرض سرشان هم خیلی شلوغ است ما را میبینند تحویل نمیگیرند اما من یادم است که آقای مهندس هر سالی که هفته دیدهبان است میگوید دیدهبانها ستونهای کنگرهاند من داشتم سی دی علم زندگی استاد امین را گوش میدادم که همین دیروز آمده است میگوید در انسانها هر چیزی که به وجود بیارید در خودتم به وجود میاد خوب من احمد به کنگره ۶۰ آمدهام و به یک آرامش نسبی رسیدم به یک فضای امن آمدهام و دارم سفر میکنم و قرار است از بند اعتیاد و از تاریکی جدا شوم و این خیلی مهم است که این سفر من، بسیار امن باشد به فرض شما فکر کنید ما مجبور بودیم جایی سفر کنیم که یکسره دعوا و ناامنی بود که حتی نتوانیم کیف مان را کنار خود حفظ کنیم اما الان اگر من احمد یا تمامی اعضای کنگره میایم سفر میکنیم و تمام دغدغهمان این است که گوش به فرمان باشیم و خوب سفر کنیم.
فرامین کنگره را از طریق راهنما یاد بگیرند و به اجرا درآورند و ما این را مدیون در راس جناب مهندس بعد از آن مدیون کنگره دیدهبانها هستیم یعنی میخواهم بگویم که اگر این آقایون حال خوشی به من میدهند به کنگره آمدند و آموزش گرفتند و ما مدیون این ۱۴ نفر هستیم که در قالب یک کنگره ۱۴ نفره درآمدهاند و تمامی تصمیمات کلی را راجع به کنگره ۶۰ میگیرند حالا به صورت کلی دیده بانی یعنی رصد کردن یعنی اینکه یک چیزهایی را آنها میبینند که من و امثال من ممکن است ۶ ماه بعد هم متوجه نشویم و اگر جایی خطری چیزی وجود داشته باشد میآیند و آنجا راه را میبندند و اگر ببینن چیزی بر خلاف کنگره دارد باب می شود، می آیند وسعی میکنند که به حالت تعادل برسانند و به جلو ببرند و آنها برای این کار بسیار سختی میکشند.
ببینید به صورت کلی در کنگره ۶۰ وقتی در سفر اول هستی فقط یک خواسته داری و آن رسیدن به رهایی است اما وقتی وارد سفر دوم میشویم آقای مهندس یک مثلث را رسم کردن که سه مولفه در آن است خانواده کار و کنگره ۶۰ و به یک سفر دومی میگوید که اول باید به خانوادهات برسی بعد به کارت برسی و در نهایت اگر توانستی بیا و خدمت کن تا این حال خوشت تداوم داشته باشد همه افرادی که در کنگره ۶۰ به عنوان یک سفر دومی هستند باید این ترتیب را رعایت کنند یعنی مسا له مهم باید خانواده باشد بعد کار و بعد کنگره ولی دیده بانها تنها افرادی هستند که وقتی به دیده بانی میرسند قبول میکنند که اول کنگره ۶۰ است و بعد خانواده و بعد کار خیلی سخت است من اینجا سخن میگویم اما این سختی حال آنها را خوب خواهد کرد و این سختی است که آنها را قوی میکند.

تعارف نداریم آنها افرادی هستند مثل ما آمدن درمان شدهاند، خدمت کردند و پله پله به آن مرحله رسیدند مثل همه ما درگیریهای خانوادگی دارند، مثل همه ما درگیریهای مادی دارند و در این جامعهای که میگویند عصا را از دست کور میدزدند آنها هم درگیری دارند ولی میاد چشم میپوشاند پا رو دلش میگذارد و اول راجع به اهداف کنگره کار میکند خیلی از این عزیزان ۷ روز هفته را تمام وقت و تمام قد در خدمت کنگرهاند من وقتی میگویم در خدمت کنگره اند یعنی در خدمت اعضای کنگره اند که آب در دلشان تکان نخورد ولی این سختیه این رنجه و دشواری را که قبول میکنند یه حال خوب بهشان دست می دهد من اعتقاد دارم بارها هم اینو گفتم که دیدهبانها شاید از نظر حال خوش بهترین باشند در کنگره بعد از آقای مهندس چرا چون عمق خدمتی که میکنند عمق سختی که دارن تو این راه میکشند.
عمق رنجی که به گردنشونه خیلی زیاده از زندگیش از پولش از عمر میزند و خدمت میکنند که خدایی نکرده مشکلی برای بچههای کنگره پیش نیاید و به قول گفته استاد امین این سختی باعث میشود که تازه شروع به آموزش گرفتن کنیم و به همان خاطر است که این عزیزان بسیار حال خوش دارند و امیدوارم طول عمر با عزت داشته باشند چه دیدهبانهایی که الان هستند و چه دیدبانهایی که قبلاً در کنگره بودند و خداوند اگر هستند آنها را سلامت بدارد و اگر به رحمت خدا رفتند که خدا بیامرزدشان و من از این فراز یک فرودی میخوام بیام در رابطه با لژیون سردار که ما در این نمایندگی هم داریم، آقای سامان راه نورد یکی از قدیمیهای شعبه البرز یا حتی یکی از قدیمیهای کنگره است درسته میاد خدمت میکند و آموزش می گیرد اما این خدمت سختی هم به دنبال دارد.
درسته حال خوش دارد اما بهایش را داده از آن سختیها و از آن مشکلات گذشته است از جان و مالش گذشته است هم آموزش دیده و هم دارد خدمت میکند من این را میگویم که این میتواند برای تک تک ما باشد باز هم میگویم خیلی سخت است که من بتوانم با یک سری مسائل کنار بیایم اما این یک زحمت و یک دردی است که بسیار لذت بخش است من وقتی وارد این بازی میشوم خداوند یک مزدی به من میدهد که غیر قابل وصف است به قول جناب زرکش دیدهبان محترم لژیون سردار که میگوید دروازه ورود به سفر دوم جهان بینی خدمت مالی است. من به نوبه خود امیدوارم که تمام ما که در این صندلیها نشستهایم به نوبه خودمان سپاسگزار تمام چیزهایی که داریم باشیم حتی اگر یک هفته است آمدم و به لطف راهنما مواد مصرفی من منظم شده است باید سپاسگزار خداوند باشیم.
همینطور وقتی ادامه میدهم به سفر دوم میرسم به راهنمایی میرسم باید سپاسگزار خداوند و این عزیزان باشم سپاسگزاری فقط به تفکر نیست باید به انجام برسانیم امیدوارم که لژیون سردار بسیار خوبی داشته باشید و اگر تعهدی دارید امیدوارم که تمامی شما بتوانید جامع عمل به تن بپوشانید خواهش میکنم به افتخار خودتان تشویق کنید
تایپ: مسافر علیرضا لژیون اول
ویراستاری وارسال:علی لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
171