کارگاه آموزشی - خصوصی ویژه خانمهای مسافر نمایندگی سلمان فارسی با استادی مسافر افسانه، نگهبانی مسافر سارا و دبیری مسافر آرزو با دستور جلسه (از فرمانبرداری تا فرماندهی) چهارشنبه 16 مرداد ماه رأس ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
این روز را به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم و خوشحالم که در کنار شما هستم.
در مورد دستور جلسه، این مسیری است که در کنگره باید برای هر مسافر و همسفری طی شود تا به حال خوش و تعادل برسد و یک داستانی است که از روز اول که انسان پا به حیات گذاشته این اتفاق هرروز میافتد. شاید برای خیلی از ما هم افتاده باشد. از همان روز اول که خداوند فرمان داد که بهصورت تمثیل به میوه ممنوعه نزدیک نشوید و انسان نافرمانی کرد و آن نور هدایت خداوند از روی انسان برداشته شد و انسان تا مدتها در تاریکی به سر برد تا زمانی که پیامبران بهسوی زمین گسیل شدند.
این اتفاق در کنگره هم افتاد. اگر ما بخواهیم از راهنمای خود و قوانین کنگره نافرمانی کنیم در تاریکیها خواهیم ماند و آن نور هدایت راهنما و کنگره از ما برداشته میشود. شاید این آموزشها و قوانین به نظر پیشپاافتاده و ساده باشد ولی همینها هستند که مرا به ارتقاء میرساند.
مثلاً ما یکسریهایی را درکنگره داریم که حالت خنثی دارند یعنی تا یک تایمی را آمدهاند و نافرمانی کردهاند و آن نور هدایت راهنما از آنها برداشته شده و راهنما با آنها کاری ندارد که چه کار میکنند و این خیلی بد است. اینها باعث میشود که از کنگره دور شوند. پس کنگره به من کمک میکند که با آموزشهایی که میبینم و یکسری کدهایی که به من میدهد، بتوانم به تعادل و حال خوش برسم و کلید شهر وجودی به دست من برسد و تازه این شروع خوب ماجرا است که من در ادامه میتوانم فرمانروایی درون، جامعه و خانوادهام را به دست بیاورم.
امروز خیلی خوشحالم که در بین خانمهای مسافر شعبه سلمان فارسی هستم. امروز یک روز بسیار عالی و جشن باشکوهی داریم. جشن تودیع و قدردانی از ایجنت محترم خانمهای مسافر شعبه سلمان فارسی، خانم مهری و در ادامه اهدای شال ایجنتی به خانم مرجان را داریم.
من خودم شخصاً خوشحالم که با ایشان آشنا شدم و از زمانی که افتخار همکاری با ایشان را داشتم چیزهای زیادی یاد گرفتم و ما چون مسئولیت داریم، از نزدیک زحماتشان و تلاش و کوشش ایشان را برای اینکه شعبه به یک استانداردی برسد را میبینیم.
یکسری صحبتهای آقای مهندس در مورد ایشان کردند که فرمودند در جلسه بیان کنم. خانم مهری واقعاً در این دو دوره که مسئولیت ایجنتی را بر عهده داشتند، واقعاً پرتلاش بودند و خانمی بودند که واقعاً نقطه تحمل بالایی نسبت به مسائل داشتند. این جایگاه، جایگاه بسیار سختی است چون یکسری تصمیماتی است که باید آنی گرفته شود. یک مدیریت بحران باید انجام شود و اینها را خانم مهری به نحو احسن انجام دادند.
آقای مهندس تأکید کردند که بگویید که ایشان واقعاً بدون حاشیه بودند و این خیلی میتواند به یک خدمتگزار در کنگره کمک کند.
خانم مهری فوقالعاده در کنگره فعال بودند و من چند ماهی که از نزدیک شاهد زحماتشان هستم و حتی یک روزهایی غیر از روزهای کنگره هم فکر و ذهنشان حل کردن مسائل شما بود و اینکه چکار کنند که جو سالن بهتر بشود و صندلیها بیشتر بشود؟ و یا اینکه ورزش بهخوبی برگزار بشود.
آقای مهندس بهشخصه از ایشان فوقالعاده راضی بودند و تشکر کردند و افتخار این را به من دادند که من برای قدردانی از ایشان به اینجا بیایم و از خانمهایی که با ایشان همکاری کردند و بدون حاشیه خدمت کردند، تشکر میکنم.
انشاالله که در ادامه با حضور خانم مرجان یکسری اتفاقات بهتری بیفتد و از شما میخواهم که به نحو احسن از ایشان قدردانی کنید و جشن خوبی را برگزار نمایید. به خانم مرجان هم تبریک عرض میکنم. ایشان هم گزینه خوبی هستند و امیدوارم با کمک همه شما عزیزان، خانم مهری و راهنمایان دوره خوبی را داشته باشند.

سخنان مسافر مهری:
تشکر میکنم از عزیزانی که زحمت کشیدند و از تهران تشریف آوردند و این مدت برای حفظ و نگهداری این مجموعه بسیار تلاش کردند و زحمت کشیدند، دستمریزاد و خدا قوت به ایشان میگویم و تشکر میکنم از آقای مهندس که این فضا و مکان را به وجود آوردند تا ما بتوانیم بندگی کنیم و این بندگی کردن در محضر خداوند و در این فضای مقدس مهیا شده تا ما بتوانیم خودمان را به خداوند ثابت کنیم.
خداوند را سپاس، سپاس برای اینکه لیاقت خدمت و بندگی را در این مکان مقدس روزی ما کرده و کنگره برای من مانند عالمی دیگر است، مثل نوزادی که از مادر متولد شده و زمانی به او داده شده تا بتواند بندگی کند. انشالله توانسته باشم به نحو احسن بندگی و خدمت کرده باشم. من از همهی عزیزان پوزش میطلبم برای روزها و ساعتها و لحظههایی که مجبور بودم در قالب فرمانده باشم، برای اینکه بتوانم سیستم را حفظ کنم و حلالیت میطلبم.
خدا شاهد است که وقتی از این در وارد میشدم، سلام میدادم بهتمامی نگهبانان و مرزبانان این فضا و مکان و از آنها کمک میخواستم که با بغض و کینههای خودم در این مکان رفتار نکنم. امیدوارم توانسته باشم این حالت را حفظ کرده باشم و خدمت صادقانه انجام داده باشم. البته نه خدمت به شما عزیزان بلکه خدمت اصلی را به خودم کردم و اگر رشد کرده باشم این خدمت را به خودم کردم، بازهم از همهی عزیزان بهویژه از آقای مهندس تشکر میکنم، از آقای حکیمی که برای شعبه ما خیلی زحمت کشیدند و از راهنمای خوبم خانم فریبا که خیلی جایشان اینجا خالی است و خیلی برای ما زحمت کشیدند، تشکر میکنم خیلی دوست داشتم که امروز کنار ما بودند. خدایا شکر شکر شکر و این خدمت را از ما پذیرا باش.
سخنان مسافر مرجان:
از خداوند سپاسگزارم که لیاقت خدمت کردن را به من هم داد . از آقای مهندس تشکر میکنم که به من اعتماد کردند و این خدمت را به من دادند. انشالله که بتوانم محکم و استوار در کنار همدیگر یک شعبه خوب داشته باشیم و بتوانیم کسانی که مثل قبل خودمان در تاریکی و حال بد هستند را کمکشان کنیم تا به درمان و حال خوش برسند. از راهنمای خوبم خانم فریبا تشکر میکنم. از خانم مهری و خانم افسانه و همراهانشان تشکر میکنم که قبول زحمت کردند و به اصفهان تشریف آوردند.
پیامی که میخواستم به سفر اولیها بدهم این بود که زمانی که من سفر اولی بودم و سفر میکردم هیچگاه باورم نمیشد که امروز در این جایگاه خدمت کنم ولی به قول آقای مهندس که در وادی هشتم فرمودند که با حرکت راه نمایان میشود، کمکم راه برای من هم نمایان شد.
انشالله که بتوانم بقیه راه را درست و آنطور که باید وشاید به انجام برسانم و خیلی خوشحالم و خدا را شکر میکنم و امیدوارم که با کمک شما عزیزان بتوانم کسانی که از این در واردمی شوند را به درمان برسانیم.
گردآوری مطالب و تایپ: خانم زهرا-نمایندگی سلمان فارسی
ویرایش: فاطمه همسفر
عکس: خانم بهار همسفر- نمایندگی سلمان فارسی
ویرایش عکس: خانم فائزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1026