جلسه ششم از دوره اول کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت، با استادی دیدهبان محترم آقای حکیمی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر محمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "هفته دیدهبان" شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
شاکر خداوند هستم درچندهفته گذشته باردوم هست که درخدمت شما عزیزان هستم تشکر میکنم از همه خدمتگزارها، این تشکرها و قدردانیها باعث میشود که ما، افراد و حوزههایی که به ما کمک و یاری می کنند را از یاد نبریم چون طبق تعالیم کنگره انسان هم صور پنهان دارد، هم صور آشکار که صور پنهان همان نفس است و برای این که تغییر کند نیاز به آموزش و تعالیم درست دارد.
این عدم فراموشی حقهای است که نیروها از طریق نفس به انسان وارد میکند، انسان هرقدر که آگاهتر باشد چیزهایی که باید فراموش کند فراموش می کند و چیزهایی که نباید فراموش کند، فراموش نمیکند. پرسیده میشود انسان مگر میتواند چیزی را فراموش کند؟ انسان در طول زندگی و حیاتهایی که دارد اتفاقهایی برای آن رخ میدهد، برای مثال عزیزی را از دست میدهد و ضربه بزرگ و عظیمی به انسان وارد میشود هم در صور پنهان هم در صور آشکار اما انسان در گذر زمان به تدریج و با آگاهی باید حس خنثی را بگیرد،وقتی که این حس خنثی را میگیرد آن اتفاق یادش میافتد درسهایی از آن اتفاق می گیرد اما دیگر اذیت نمیشود. مسئلهای که ما در کنگره شاهد آن هستیم افراد حقه آن را میخورند مخصوصا کسایی که خدمتگزار هستند، وقتی خدمت را شروع میکنند و انسانها به او احترام میگذارند یادش میرود چه کسی بوده و با چه وضعیتی وارد کنگره شده است و در چه رنج و عذابی قرار داشته است. هرفردی که با مشکل و رنج روبهرو می شود نیاز به راهنمایی دارد نیاز به استاد و معلم دارد، بنابراین ما با قدردانی کردن و تشکر کردن باید به یاد بیاوریم که به نقطه ای رسیدیم موثر و مفید هستیم و این ساختار اجازه داده که به انسان های دیگر خدمات ارائه کنیم و باعث شده ما به رشد برسیم و توسعه در شناخت آگاهی خودمان اتفاق بی افتد، و این پیشرفت نباید ما را از تعادل خارج کند.
درست است که من باید طوری رفتار کنم که جایگاه خدمتی من از طرف دیگران محترم شمرده شود، اما خود من نباید بگوییم که باید به من احترام بگذارید، تفکر، اندیشه و میدان مغناطیسی انرژی من اینها باعث می شود که انسانها وقتی در کنار من قرار میگیرند احساس آرامش میکنند، یا احساس نگرانی و ترس میکنند؟ این خیلی مهم است، بنابراین تشکر کردن بسیار به ما کمک و یاری میرساند از جهت دیگر جمعیت احیاء کنگره۶۰، وقتی میگوییم احیاء در ذهن خودمان زنده شدن میآید، یک فرد مصرف کننده زنده است پس برای چه میخواهد زنده شود و اسم احیاء روی فرد مصرفکننده میگذارند؟ برای این که فردی که در حوزه اعتیاد وارد میشود خودش با رفتار، تفکر و اعمال خودش باعث میشود تواناییهایی که دارد را از دست بدهد، این از دست دادن توانایی آن انسان را به موجودی تبدیل میکند که به ظاهر زنده است اما توان کاری را ندارد پس بنابراین در این بستر قرار میگیرد و آن فرد وارد کنگره میشود و یک سری خدمات به آن داده میشود همین بستری که الان وجود دارد از کنار همین بستر و یادگرفتن تفکر،اندیشه و جهان بینی، راهکار های درست زندگی کردن و درست عمل کردن را به آن فرد یاد میدهد وقتی فرد در این مسیر حرکت میکند آن تواناییهایی که از دست داده است را دوباره به دست میآورد، پس احیاء میشود باز توانی، این بازتوانی فقط از نظر جسمی نیست از نظر عقلی،جهان بینی، تفکر، حس و حتی در صور پنهان باید به وجود بیآید، حال این توانی که به دست آوردهام را باید ثبت کنم و محکم نگهش بدارم.
در اوایل شروع کار کنگره پله ها ۱۵ روزه بودند ما دیدیم که توان بر نمیگشت ما از بازخورد خود افراد دیدیم و تصمیم گرفتیم که پله ها ۲۱ روزه شود که آن یک هفته ای که اضافه شد باعث می شود که توان برگردد. این که در جهان بینی میگوییم ما دنبال شناخت خود هستیم بنابراین خیلی مهم است که بازتوانی در ابعاد مختلف انجام بشود.
این ساختاری که یک سری انسان در آن قرار میگیرد باید یک سری قوانین در آن جا حاکم بشود، این ساختار احتیاج به تفکر و اندیشه دارد نیاز به انسانهایی دارد که بتوانند تصمیم بگیرند که این قوانین را ایجاد کنند که هم مسافرها و همسفرها وقتی وارد کنگره میشوند در امنیت کامل به مسیر خودشان ادامه بدهند و این نیاز به قانون گزاری و افراد با تجربه دارد، اگر افراد تجربه کافی ندارند از یک پایهای برخوردار باشند که در طول زمان با تجربه کاری و انجام وظیفهای که به دست میآورند، تجربه آنها افزوده میشود و میتوانند تصمیمات مهم و تاثیرگزار بگیرند و این در کنگره اتفاق افتاده است.در صحبتهای چهارشنبه آقای مهندس گفتند که در کنگره عنوانهایی تعیین شد که در ذهن افراد نگاه نادرست و بدی نداشتند شما وقتی میگویی راهنما خیلی کلمه قشنگی است یعنی کسی که راه را به ما نشان می دهد یا وقتی میگوییم مرزبان، این جایگاه ها در هستی از قبل وجود داشته و در آینده هم خواهد بود.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
تایپ و عکس: مسافر رضا لژیون ۱۲
ویراستاری و ارسال: مسافر حامد لژیون ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
589