دوازدهمین جلسه از دوره پنجاه و دوم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با نگهبانی مسافر قدم علی، دبیری مسافر محمد و استادی مسافر حامد، با دستور جلسه " هفته دیده بان " یکشنبه بیست و یکم اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشآمد میگویم به همگی که امروز توانستید در جلسه باشید و کنار هم آموزش بگیریم، از نگهبان جلسه و راهنمای خوبم تشکر میکنم که این اجازه را دادند که در این جایگاه خدمت کنم.
ابتدا میخواهم سپاسگزاری کنم از خداوند، جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند 27 سال مدت زمان طولانی است، خسته نباشید میگویم به عزیزانی که دیروز در مراسم درختکاری شرکت کردند و من اولین بار بود که وارد زمین کنگره 60 در شهر بلده میشدم و واقعاً برای من جالب بود.
هفته دیده بان را به همه دیده بانان محترم تبریک میگویم اگر بخواهم در این رابطه صحبت کنم دیده بانان همانطور که آقای مهندس میگویند ستونهای کنگره هستند و قوانین را وضع میکنند، طوری که آقای مهندس گفتند اولین دیده بان خودشان بهتنهایی انتخاب کردند و همینطور دیده بانان بعدی را به کمک بقیه دیده بانان انتخاب کردند تا اینکه 14 دیده بانان داریم که به گفته آقای مهندس خدمتشان 4 سال است بهجز یکسری از دیده بانان که فعلاً نمیشود جایگزینی برایشان انتخاب کرد.

من چیزی که برایم جالب است این است که یک دیدهبان چه چیزی دریافت کرده است از کنگره و چقدر بینشش با ما فرق میکند که این مدت طولانی ماندگار هستند و با عشق و محبت خدمت میکنند، یعنی چه چیزی با ارزش تر از زمانی است که یک دیده بان در طول هفته با شعبهها سر میزند و اگر در روزهای دیگر در ساختمان سیمرغ میبینید که هستند و واقعاً چه چیزی دریافت میکنند که اینقدر خستگی ناپذیر هستند.
خیلی از افراد هستند که زمانی خدمت میکنند و بعد از مدتی خسته میشوند و ارتباطشان با کنگره قطع میشود ولی دیده بانان زمانشان، پولشان را میگذارند و خدمتگزار در کنگره هستند، این موضوع بسیار مهم است که من فراموش نکنم که در چه وضعیتی بودم، انسان موجود فراموشکاری است بعضی موقع ها وقتی از راه و رفت و آمد خسته میشوم به خودم میگویم یادت نرود که با چه وضعیت وارد کنگره شدی، این بسیار مهم است که فراموش نکنم، اگر من وارد کنگره نمیشدم تا کی میتوانستم دوام بیاورم.
اگر این افراد زحمت نمیکشیدند و این بستر فراهم نبود من چطور میخواستم به زندگی خودم ادامه بدم سرنوشت من و خانوادهام چه میشد، نباید فراموش کنم در چه وضعیت بودم و حالا در چه وضعیتی هستم.
شاید یک دیده بان برایش مهم نباشد که من چطور قدردانی میکنم به نظر من وظیفه ما است که 100 خودمان را بگذاریم، انشاالله روز جشن همگی با لباس آراسته و با تمام انرژی بتوانیم از دیده بان محترمی که به شعبه ما میآید قدردانی کنیم.
تایپ تنظیم و ارسال: مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
52