نهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ با استادی دیدهبان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مهران و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «هفته دیدبان» پنجشنبه 25 اردیبهشت 1404 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.JPG)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، در ابتدا باید خداوند را شاکر و سپاسگزار باشیم که وقتی را در اختیار تمامی ما قرارداد تا بتوانیم به این بهانه امروز دورهم باشیم و جشن دیدهبان را برای چند سال متوالی در شعبه بزرگ عطار نیشابوری برگزار کنیم و چهبهتر که امروز برنامه بر این منوال شد که ما در شعبه عطار در اصل ما میزبان خودمان هم هستیم، امروز چون جشن دیدهبان است و بحث در مورد دیدهبان است و در اصل دیدهبان جایگاهی است در کنگره که بابت انجام امور کنگره و خدمترسانی تعریفشده است و ما میخواهیم امروز یک تعریفی از جایگاه در کنگره ۶۰ داشته باشیم و مصداق و کلمه جایگاه را ببینیم که من مسافر چطور میتوانم با این معنا و با این مفهوم برخورد بکنم که بتوانم هم آن چیزی که کنگره میخواهد به من یاد بدهد یک حال خوبی را خودم برای خودم ایجاد بکنم هم حال خوبی را برای دیگران.
.JPG)
این اتفاق نمیافتاد مگر اینکه من مفهوم جایگاه را درست فهمیده باشم و در اصل این من هستم بهعنوان کسی که این جایگاه را دریافت میکنم به آن جایگاه معنا و مفهوم میدهم و آن جایگاه را تعریفی برایش درست میکنم، بعضی از جایگاهها از قبل برایش تعریفی در نظر گرفتهشده، پس من که دارم در آن جایگاه قرار میگیرم باید بدانم که چرا دارم این شال را دریافت میکنم؟ چرا دارم این جایگاه را دریافت میکنم؟ چرا به من میگویند مسافر سفر اول؟ چرا به من میگویند همسفر؟ چرا به من میگویند مسافر سفر دومی؟ اگر من شال مرزبانی و ایجنتی میگیرم به چه علت است که دارند به من میگویند مرزبان؟ آیا بابت اینکه من جایگاهی را دریافت کردم قرار است که به من اجری بدهند؟ نه! آیا قرار است به من جایزه بدهند؟ نه! آیا مسابقه است و من میخواهم در این مسابقه برنده بشوم و بگویم این جایگاه را دریافت کردهام؟!
در اصل اگر من جایگاهی را دریافت میکنم باید این را بدانم که در قبال به دست آوردن این جایگاه من وظایف و مسئولیتهایی دارم، پس باید این را بدانم که آیا توان انجام این مسئولیتها را اول دارم یا ندارم؟ آیا من به دنبال جایگاه هستم یا جایگاه به دنبال من؟ اگر در هر مرحلهای هم از رشد و در هر مرحلهای از زندگی و در هر جایگاهی از خدمتی من بتوانم این تعریف متقابل را بکنم، اصلاً به چه خاطر میخواهم این کار را انجام بدهم، آنجاست که نقش جایگاهها در زندگی ما و در دنیای ما خودش را پیدا میکند آنجاست که من بیخودی تلاش نمیکنم که بروم جایگاهی را به دست بیاورم که این جایگاه به دست آوردنش مصادف با باشد با سقوط من، هر جایگاهی در کنگره ۶۰ این تعریف رو من راجع به کنگره ۶۰ میکنم به خاطر اینکه میتوانم این تعریف را بکنم.
در این دنیای بیرون شاید بگوییم یک نفر باید به یک توانمندیهایی برسد که یک جایگاهی را به دست بیاورد و بعد برای آن جایگاه آماده باشد، در کنگره هم همینطور این تعریف وجود دارد با این تفاوت که ما جایگاه را میگیریم که بزرگتر جایگاه را میگیریم که خدمت بیشتری بتوانیم بکنیم پس باید قبل از آنیک پیشنیازهایی را برای خودم فراهم کرده باشم، من قبل از آن باید نقطه تحمل خودم را بالابرده باشم، قبل از آن باید جهانبینی خودم را اصلاحکرده باشم، قبل از آن باید توان کنترل کردن اتفاقات اطراف خودم را بالابرده باشم و قبل از آن باید بپذیرم، بیشتر از آن ارجوقربی که دارم و بیشتر از آن جایگاه و موقعیت اجتماعی در آن جامعه کوچک یا بزرگ این جایگاه قرار است به من بدهد، این من هستم که باید خودم را برای مشکلات و مسائل این جایگاه آماده بکنم.
تمامی این فکرها را با خودم کردهام به یک جایگاهی میرسم و تفاوت در کنگره این است که جایگاهها در اصل میگردند و افراد مناسب را پیدا میکنند میروم و به این جایگاه و موقعیت میرسم و میبینم که با آن چیزی که من تصور میکردم خیلی متفاوت است و مسلماً همه ما علم و آگاهی نسبت به جایگاهی که دنبالش هستیم و میخواهیم به سمتش حرکت بکنیم یا به دست بیاوریم را یک سری وظایف این جایگاه دارد که باید انجام بدهیم ولی وقتی در بُعد آن قرار میگیریم میبینیم تفاوت ازآنچه که من فکر میکردم تا آن چیزی که وجود دارد خیلی زیاد است، من این تفاوت را چگونه میخواهم پرکنم؟ این خلأ بین جایگاه اصلی خودم را با موقعیت جایگاه که به دست آوردهام را چطور میتوانم پر بکنم؟ چندین راه دارد یکی از آنها منیت است، یکی از آنها رفتن به سمت ضد ارزشها حرکت کردن است، یکی درگیر حواشی شدن است یعنی همان معرکهگیری کردن، یکی آموزش گرفتن، یکی بیشتر خدمت کردن است، یکی بالا بردن میزان جهانبینی است، هر دو راه برای من مسافر که روزی برسد به یک جایگاه بالاتر یعنی باید شعاع اضافه کند، درست حرکت کند و سرعتش را درست طی بکند تا نهایتاً برسد به مدار بعدی و یکی از اصولی که در این قضیه برای ما خیلی مهم است این است که ما باید فرمانبردار باشیم و بنا به جایگاهی که داریم و بنا به وظایفی که داریم باید فرمانبردار باشیم و در عین اینکه ما تلاشمان را برای به بهترین نحو انجام دادن وظایفمان میکنیم باید فرمانبردار باشیم.
اگر فرمانبردار نباشیم مجدداً آنکسی که از مسیر خارج میشود ما هستیم به خاطر اینکه بازهم دارم تأکید میکنم در کنگره ۶۰ جایگاهها میگردند و افراد را پیدا میکنند و تکتک ما چه گروه محترم خانواده، چه مسافرین اگر برگردیم و پیشینه خودمان را و نحوه آشناییمان را با کنگره مرور بکنیم میبینیم که کنگره گشته است و ما را پیداکرده است و ما به یک دلیلی خوردهایم به در کنگره اگر حتی من هم دنبال یکجایی بودم، به دنبال جایی برای درمان بودم و اصلاً نمیدانستم که کنگره چیست و چهکاری میکند ولی به دنبال جایی برای حال خوب بودم، کنگره ۶۰ در یکجایی از جلوی چشمم رد شد و به خاطر همین میگوید که تو به دنبال مسیر و حرکت باش بعد من مسیر درست را به تو نشان میدهم جایگاهها و خدمت کردنها هم دقیقاً به همین شکل هستند و این را یادمان باشد که ما در هر جایگاهی که امروز هستیم و در اصل امروز که در اینجا نشستیم آموزش ما در این جایگاه رقم خورده است و در هر جایگاهی که امروز هستیم کنگره ۶۰ ما را در همان جایگاه برای خدمت کردن قرار داده و وقتیکه آن جایگاه را درست تجربه کردی و درست عمل کردی، جایگاه دیگری برای تو باز میشود ولی اگر که در آن جایگاه درست عمل نکردی اگر جای پایت را از آن جایگاه فراتر گذاشتی و اگر آموزش کافی را در آن جایگاه اصلاً بعید نیست که نهتنها دیگر آن جایگاه نداشته باشی و تجربه نکنی بلکه جایگاه دیگری را هم نتوانی تجربه کنیم.
یک بحثی ما داشتیم در رابطه باکسانی که در کنگره خدمت میکنند و بهعنوانمثال من خودم را میگویم از قبل از انتخاب شدن من بهعنوان دیدهبانی بگویم، بهعنوان ایجنت در دو دوره میزبان شما بودم در شهر نیشابور چون من خودم را الآن که در اینجا هستم نیشابوری میدانم و من زمانی که خدمتم بهعنوان ایجنت در اینجا تمام شد جایگاه راهنمایی خودم را تحویل داده بودم به خاطر خدمتی که در نیشابور داشتم و بعد هم شال ایجنتی را تحویل دادم، چه چیزی من را در این فاصلهای که من داشتم این لطف شامل حال من شد و من توانستم بروم جایگاه دیدهبانی را بگیرم و من را در کنگره نگه داشت؟! همان چیزی که من زمانی که شال ایجنتی را داشتم دنبالش بودم یعنی کمک کردن به کنگره برای رسیدن به اهدافی که من تعریف نمیکنم و این نکته خیلی مهم است اهداف کنگره را من ولی تعریف نمیکنم حتی امروز که در جایگاه دیدهبانی نشستهام من هدف تعیین نمیکنم من قانون تعیین میکنم شورای دیدهبانان قانون مصوب میکنند، هدف مصوب نمیکنند.
بعضی مواقع من در جایگاهی قرار میگیرم برای اینکه هوا من را برمیدارد که نه اهداف کنگره ۶۰ را من باید اینجا تعیین بکنم نه اصلاً چنین چیزی نیست من خودم در سفر اولم و مدام افکار بیخود در ذهنم میآمد و بعد فهمیدم که من اصلاً آن جایگاه نیستم و اگر قرار بود اهداف کنگره را من تعریف بکنم شاید امروز بهجای اینکه امروز اینجا ۳۰۰ نفر آدم باحال خوب نشسته باشند، ۳۰۰ نفر آدم باحال خراب نشسته بودند پس اهداف کنگره در جای دیگری تعیینشده است من باید در این مسیر حرکت کنم و برای رسیدن به این اهداف کنگره کمک کنم فقط اگر توانستم کنگره من را در خودش نگه میدارد و اگر نمیتوانم و دنبال خودم هستم دنبال جایگاه برای خودم هستم به دنبال اسمورسم داشتن باشم این گردباد سبز من را از مسیر خارج میکند، ۱. من برای کنگره تعیین و تکلیف نمیکنم، من برای جایگاهها هم تعیین تکلیف نمیکنم، حتی در مواقعی که مصداق الآن من را میبینید برای خیلی از جایگاهها در کنگره ۶۰ حتی جناب آقای مهندس هم تعیین تکلیف نمیکند ولی حالا در جایگاه دیدهبانی وقتی قرار میگیریم چرا انتخاب ساختار و گزینش رسیدن به آن غیرازآن موارد کلیه آموزشی درنهایت نظر جناب آقای مهندس است.
ولی برای انتخاب یک مرزبان یا نگهبان در یک شعبه جناب آقای مهندس میگوید که من تعیین تکلیف نمیکنم عملکرد یک شخص است که مشخص میکند عملکرد فرد قبل از گرفتن یک خدمت و برای ماندگاری در کنگره بعد از تحویل دادن خدمت پس باید در هر جایگاهی که هستیم درست عمل بکنیم و کامل عمل بکنیم که این کامل عمل کردن است که زمینه این را فراهم میکند که من بتوانم خدمت بزرگتری را انجام بدهم وگرنه درنهایت کنگره به هیچکدام از ما احتیاجی ندارد و این من هستم که به کنگره احتیاج دارم و این من هستم که نیاز دارم که کنگره کنارم باشد امروز در یک جمع به این بزرگی قرارگرفتهام که واقعاً دارم لذت میبرم. جایگاه را به دست آوردهام فراهم است یعنی سر دوراهی قرارگرفتهام که میتوانم مسیر ضد ارزشها را بروم یا ارزشها را.
میتوانم این خلأ را با منیت پر بکنم و گوشهایم را به سمت آموزشها ببندم و بروم به سمت تخریب خودم، ببینید جایگاه دیدهبانی تخریب نمیشود، آنی که تخریب میشود منی هستم که نابجا در این جایگاه قرار گرفتم یا بهجا قرار گرفتم و دارم مسیر نابجایی را میروم پس باید حواسمان باشد یک میلی در بشر وجود دارد که میل به بزرگ شدن و میل به سعادت است و میل به سمت بالا رفتن است این طبیعی است، چه به لحاظ فیزیکی صور آشکار و چه به لحاظ صور پنهان و آنکسی که میخواهد برود و در یک ساختمان چندطبقه زندگی کند میل دارد در بالاترین طبقه زندگی بکند و آنکسی که دارد روی زمین راه میرود دوست دارد فرصتی برایش فراهم بشود که یک روز پرواز کند، آنکسی که امروز یک کارمند ساده است دوست دارد روزی مدیر شود، همین تمایل و خواسته است که باعث پیشرفت بشر شده است اما تفاوت وجود دارد بین آنکسی که تمایل به پرواز داشته است و با علمی که خودش داشته است و با منیتی که داشته است یا اینکه احساس کرده است همهچیز را میداند رفته است چهارتا بال مقوایی درست کرده است و از بالای یک تپه پریده است و نابودشده است یا آن برادرانی که رفتهاند و اولین هواپیما را اختراع کردهاند، درسته که نتیجهای که حاصلشده است حاصلی از تجربیات پسخورده گذشتگان است ولی تنها کار مثبتی که کردند این است از تجربیات گذشتگان استفاده کردند.
امروز هم در کنگره ۶۰ داستان همین است تمامی ما زمانی که وارد سفر اول میشویم دوست داریم که سفر دومی بشویم و زمانی که سفر دومی میشویم دوست داریم که برویم مرزبان یا راهنما بشویم به همین طریق دوست داریم مراحل را ما طی بکنیم و برویم به سمت اینکه جایگاه بالاتری را تشکیل بدهیم، در کنگره ۶۰ آمده است و کار را برای ما آسان کرده است و گفته است که من به شما این فرصت و آموزش را میدهم تا شما بیایید و از این فرصت استفاده کنید و جایگاه خدمتی که برایتان تعریفشده است را با استفاده از قوانین کنگره ۶۰ و حرمتهای کنگره ۶۰ بهدرستی انجام بدهید و با آموزشهای جهانبینی که در این مسیر دیدهاید هم به شما کمک خواهند کرد، وقتی تعریف به این روشنی و واضحی وجود دارد و وقتیکه میدانیم این جایگاه که داریم در مورد آن صحبت میکنیم صرفاً یک مقام نیست و وقتیکه من میدانم که من با این شال دیدهبانی اگر بروم سر جاده بایستم و بگویم که من دیدهبان کنگره ۶۰ هستم من را رایگان برسانید به مشهد، به من میگویند که تو توهم زدهای کنگره ۶۰ چیست و تو کی هستی.
یعنی اینکه این جایگاه در کنگره دارد معنی پیدا میکند و برای خدمت کردن دارد معنی پیدا میکند، تحت هیچ شرایطی ما نباید باارزشهایمان بجنگیم و بابت این جایگاه تحت هیچ شرایطی ما نباید حرمتها را زیر سؤال ببریم، بابت این جایگاه ما نباید روی کسانی که از قبل از ما آمدهاند و تجربه کردهاند بگذریم و بخواهیم این جایگاه را به دست بیاوریم چرا؟ چون این جایگاه بهجز یک شال موقت هیچچیز به ما نمیدهد، امروز این را در نظر بگیرید که اگر من جایگاهی قرار گرفتم و بهاندازه آن جایگاه رشد نکنم و با آن جایگاه حرکت نکنم و بهتناسب آن جایگاه عمل نکنم اولین اتفاقی که میافتد برای من میافتد در صور پنهان یعنی من مسیر سقوط کردن را از همان لحظه دارم طی میکنم، یعنی اینکه من از لحظهای که آمدهام و تعریف جایگاه را برای خودم بهغلط تفسیر کردهام مسیر سقوط را شروع کردهام و امروز هر جایگاهی که من دارم، جایگاه دیدهبانی یا مرزبانی یا ایجنتی صرفاً برای من به وجود آمده است برای کمک کردن به من برای طی مسیر آموزشم و چیزی بهجز این نیست.
این را کسانی که قبلاً خدمت داشتهاند و راهنمایانی که از قبل بودهاند و امروز راهنما هستند و کسانی که در جایگاههای دیگر خدمت کردهاند بفهمید بعدازاینکه خدمت را تحویل دادند اگر در مسیر خدمت حرکت کردهاند امروز حال خوبی دارند ولی اگر حرکت نکردهاند امروز حال خودشان بد است، من با درست عمل نکردنم لطمهای به کنگره نمیتوانم بزنم این را مطمئن باشید، حتی من بهعنوان دیدهبان با درست عمل نکردنم لطمهای به کنگره نمیتوانم بزنم، اگر من حتی ستون کنگره ۶۰ هستم من یک ستون از ۱۴ ستون هستم نهایتاً خودم از بین میبرم ولی آن سقف هنوز پابرجا است و ستونی دیگر و قویتر جای من را خواهد گرفت، این هم که من دارم میگویم تصور بر این نباشد که امروز آقای مهدی آمده است از جایگاه صحبت میکند و این جایگاه هم از مرزبانی و راهنمایی به بالا است نه! حتی اگر امروز یک تازهوارد اینجا نشسته است و زمانی که میخواهد خودش را معرفی کند و میگوید بهعنوانمثال مهدی هستم یک تازهوارد یک جایگاه در کنگره ۶۰ برای آن تعریفشده است، باید برود وظایف آن جایگاه را بداند و درست عمل بکند تا یک این من هستم که حالم خوب میشود و سعی میکنم از آن انرژی که در اینجا میگیرم نهایت استفاده را میکنم و در مسیر اهداف کنگره حرکت کنم.
در مورد جایگاه دیدهبانی بخواهم توضیحاتی بدهم بسیاری از دوستان میدانند و خیلیها جدیداً به جمع ما پیوستهاند تشکلها و سازمانهایی که موفق عمل میکنند و درست عمل میکنند همگی بهصورت شورایی هستند، داستان ازاینقرار نیست که بگوییم جناب آقای مهندس بهعنوان بنیان کنگره یک تصمیمی را میگیرند یعنی بنا بر اتفاقاتی که در کنگره ۶۰ میافتد و قوانینی که در کنگره ۶۰ تصویب میشود داخل همان شعب دارد شکل میگیرد یعنی امروز اگر اتفاقی در شعبهای میافتد و چیزی قرار است اصلاح شود و درست شود از طریق لژیونها به دیدهبانهای رابط اعلام میشود و در حد مسائل کوچک در خودش حل میشود و مسائل بزرگتر میرود به شورای دیدهبانها و در شورای دیدهبان مسئله مطرح میشود، رأیگیری میشود و بعدازاینکه نظر نهایی جناب آقای مهندس بهعنوان یک قانون در روزهای چهارشنبه اعلام میکند هرکدام از ما دیدهبانها که در اصل ۱۴ نفر هستیم دیدهبان رابط چند شعبه هستیم امورات مربوط به شعب را پیگیری میکنیم و یک نکتهای که میخواهم بدانید که من پیروی میکنم این است که من بهعنوان دیدهبان در جز مسائل شعبه اصلاً نمیتوانم ورود پیدا کنم چون شعبه یک مسئول دارد به نام ایجنت و ۵ نفر مرزبان دارد که عملاً اجرای قوانین یک شعبه به عهده آنها است.
چه در گروه خانواده و چه در گروه آقایان مسافر، ما دیدهبانان فقط مسیر کلی کنگره را کنترل میکنیم، حالا این مسیر یکوقتی از مسائل به وجود میآید و مطرح میشود که قابلیت رسیدگی دارد و یک مواقعی مسائلی به وجود میآید که قابلیت گزارشی دارد فقط این ارتباط ماست با شعبی که با دیدهبانان در رابطه هستیم و هرکدام از ما دیدهبانها هم مسئولیتی تخصصی را جناب آقای مهندس به عهده ما گذاشته است که من بهعنوان دیدهبان پرتال در خدمتتان هستم قطعاً با ساختار پرتال خیلی از شماها آشنایی دارید و مسیری است که برای گروه مسافرین بازشده است و اتفاق بسیار بزرگی در کنگره است و باعث میشود که مسیر رشد و پیشرفت کنگره در مسیر درمان سرعت بسیار زیادی پیدا بکند و در مدتزمان کوتاهی ما میتوانیم خدمات بهتر و بیشتری را به مسافرین ارائه بدهیم طبق آخرین دستوری که جناب آقای مهندس در آخرین جلسه شورای دیدهبانان دارند ما زمینه استفاده همسفران محترم در پرتال را هم داریم فراهم میکنیم انشالله که آموزشها هم بهزودی شروع میشود و گروهبندی انجام میشود و انشالله بتوانیم ما قسمت همسفران عزیز را هم بیاوریم در پرتال قرار بدهیم.
یک به خاطر اینکه ما اطلاعات و آمار گردش کار در کنگره ۶۰ را به لحاظ درمان یک فرد مصرفکننده از اعتیاد و چرخه جهانبینی که دارد طی میکند و همچنین در گروه همسفران در چرخه جهانبینی که دارد طی میکند باید صبر کرد، این صبر کجا به کار میآید؟ یا این آمار و اطلاعات کجا به درد ما میخورد؟ زمانی که ما بخواهیم این آمار و اطلاعات را برای پیشرفت کردن اهداف کنگره در یکجایی ارائه بدهیم، هرچقدر اطلاعات دقیقتر باشد و هرچقدر دسترسی به اطلاعات بیشتر باشد قطعاً نتایج بهتری خواهیم داشت، پرتال آمده است و این اطلاعات را فراهم کرده است که این اطلاعات دقیق بهروز و در دسترس است برای افرادی که مجاز به دسترسی به اطلاعات هستند و این باعث میشود که اگر مثلاً کنگرهای در امریکا دارد برگزار میشود و در حوزه اعتیاد و کنگره ۶۰ خودش را معرفی میکند بهجز آن چیزی که در سرویس ما میفرستیم یک آمار ثبتشده وجود داشته باشد که ما ببینیم تفکر کنگره و روش درمان کنگره در سال گذشته و در دو سال گذشته واقعاً چه عملکردی داشتهایم و قابل رجوع است، چرا؟
چون سابقه من بهعنوان مسافر از زمانی که بهعنوان تازهوارد، وارد کنگره شدم و تا زمانی که رفتهام و فالوواپم را دادهام در این پرتال ثبتشده است پس یکی سرعت گردش اطلاعات است و دومی اینکه تصمیمگیریها و بهتبع آن برای من که بهعنوان دیدهبان در شورای دیدهبانان با توجه به اطلاعات دقیق و قابلتحلیلی که وجود دارد خیلی راحتتر انجام میشود یعنی امروز اگر در شعبهای بابت درمان نقطه یا ایراد و نقصی وجود داشته باشد و در پذیرش تازهواردین و یا از بابت گردش مالی شعبه یا از بابت فالو آپها و یا از بابت پروتکلی که دارد رعایت میشود چون آمار ترجیحی است میتواند یک آمار موثق بدهد و ببیند که یک شعبه بهعنوانمثال در بخش تازهواردین یا ایراد این شعبه در بخش نشریات دارد و یا در قسمت نامههای اوتی است قطعاً کیفیت عملکرد شعب در کنگره ۶۰ با استفاده از پورتال خیلی بهتر خواهد شد.
کسانی که تازه به ما میپیوندند و کسانی که در پورتال دارند کار میکنند یک مقدار ممکن است که اول این حس را داشته باشند که بسیار کار پیچیدهای است ولی درصورتیکه بسیار ساده است کاربرد آن، مثلاینکه من امروز در هر قشری میبینم فردی گوشی خود را باز میکند و از تلگرام و اینستاگرام استفاده میکند و یک سری نرمافزارها که روزی تحلیل آن برای من عجیب بود ولی امروز من دارم از آن استفاده میکنم، پورتال هم ساختاری است مثل همان و من معتقد هستم که در کنگره ۶۰ این قابلیت رشد بیشتر از جاهای دیگر وجود دارد پس کسانی که در گروه مسافرین هستند خواهشی که دارم مخصوصاً گروه راهنمایان بعداً بیایند و خدمتهای بزرگتری بکنند چون امروز که من در جایگاه دیدهبان قرار گرفتم و روزی باحال خراب وارد کنگره شدم اصلاً خواسته و تفکری بابت خدمت نداشتم پس این را تمامی افراد در نظر بگیرند که مهارتهای استفاده از کامپیوتر را باید ببرید بالا، شاید ۱۵ یا ۲۰ سال پیش اعلام کردند که هرکسی تا ۵ سال آینده نتواند با کامپیوتر کار بکند علیرغم سواد مدرسهای که دارد، بیسواد محسوب میشود و من امروز دارم میگویم که به آن نقطه ما رسیدهایم از هر شخصی در هر سطحی و با هر میزان سوادی و با هر میزان آگاهی سعی کنید مهارت خودمان را بالا ببریم و اصلاً سخت نیست ما اینرو دارم میگویم که امروز همه ما داریم با یک سری از نرمافزارها استفاده میکنیم چون بعداً ممکن است هرکدام از ما اعضای کنگره ۶۰ مجبور شویم استفاده بکنیم و آن روز از مسیر این قطار ما نباید جا بمانیم.
.JPG)
امیدوارم آن چیزی که بهعنوان مسئولیت دیدهبانی جناب آقای مهندس لطف کردن و در اختیار من گذاشتند اولین چیزی که بتوانم انجام بدهم این است که در این جایگاه آموزش بگیرم و دومین چیزی که بتوانم انجام بدم این است که به وظایف خودم در این زمینه عمل بکنم و با کمک دوستانی که در بخش پورتال در کنار من بودند این اتفاق تا الآن افتاده است و با حضور شماها که همیشه همراه و همگام من بودهاید و همیشه کنگره برای شما اهمیت داشته است چه مسئولین و چه مسافرین و همسفران و این باعث شده است که من باانرژی بیشتری بتوانم به وظایفم عمل بکنم و امیدوارم که بازهم انرژی مضاعفی که شما به من میدهید بتواند کمک کند تا من در این جایگاه بهتر عمل بکنم و روزی در همین مکان وقتی آرزو میکردیم، من از خداوند میخواستم که بتوانیم یک مکان برای خودمان داشته باشیم و امروز از آن روزها خیلی زیاد گذشته است و امروز ما چندین شعبه داریم، شعبهای در فیروزه داریم و یک شعبه در سبزوار جداشده است و...، اتفاقات بسیار بهتری درراه است برای شعب نیشابور و این کار من تنها نیست، این کار تمامی شماها است که انجامشده است و امیدوارم این مسیر ادامه پیدا کند از گروه همسفران بسیار ممنونم به خاطر حضوری که دارند و پیروی که از جلسات دارند میکنند این باعث افتخار است برای من چون من هرجایی که میروم تأکیددارم و میگویم گروه همسفران باید باشند و باید حضورداشته باشند به خاطر اینکه برای ما اهمیت دارند و زیبایی کنگره ۶۰ به خاطر این است که مکان امنی است برای خانوادهها و اینیکی از امتیازات کنگره ۶۰ است و بازهم از گروه مسافرین و همسفران ممنونم که با سکوتشان به صحبتهای من گوش کردند.
.JPG)


تایپ و نگارش: مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1051