English Version
This Site Is Available In English

جزوه ی جهان بینی ۱ و۲ دایره المعارف خودشناسی است

جزوه ی جهان بینی ۱ و۲ دایره المعارف خودشناسی است

(به نام قدرت مطلق الله)

جلسه دوازدهم از دور اول از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی رزن با دستور جلسه:(جهان بینی ۱و۲) با استادی راهنمای محترم مسافر علی و نگهبانی مسافر ابوالقاسم و دبیری مسافر علیرضا در روز پنج‌شنبه مورخ ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارنمود؛

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان علی هستم یک مسافر،

ابتدا هفته ی دیده بان را پیشاپیش به آقای مهندس و همه ی دیده بانان و به تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم،

تشکر میکنم از ایجنت،مرزبانان و راهنمایان نمایندگی رزن که امروز بنده را دعوت کردن تا در این جایگاه بنشینم و از انرژی شما عزیزان بهره مند بشوم وباعث افتخار بنده است که برای بار دوم در این نمایندگی حضور پیدا می کنم؛خب دستور جلسه جهان بینی ۱ و۲ هستش و این جمله من را به تفکر وامیدارد،چرا که می‌توانستند بگویند جهان بینی ،

ولی چرا گفته اند جهان بینی ۱ و۲؟

تأکيد بر اینکه این جزوه ی چند صفحه ای جهان بینی ۱ و ۲ چقدر حائض اهمیت و مهم است،یعنی پایه و بیس و رکن اصلی آموزش در کنگره ۶۰ همین جزوه ی چند صفحه ای هست که من به آن می‌گویم دایره المعارف خودشناسی و جهان بینی،نگاه به این جزوه ی چند صفحه ای نکنید،

آقای امین می توانستند این را تبدیل به یک کتاب بکنند

ولی از قدیم گفته اند که:( کم گوی و گزیده گوی،چون دُرّ)

و این جزوه ی همانند دُرّ برای ما با اهمیت است مخصوصاً برای عزیزان سفر اولی وقتی که وارد می‌شوند باید حتماً حتماً ابتدایی ترین و اولین مکتوب آموزشی کنگره ۶۰ جزوه ی جهان بینی ۱ و۲ هست و اگر من این جزوه را نخوانم و درک نکنم و متوجه نشوم و کاربردی نکنم ،قطعاً یک سفر خوبی نخواهم داشت و آموزش‌های من من را به تعادل نخواهد رساند؛

حتی اگر از نظر جسمی ،با داروی OTبه درمان و در نهایت به رهایی برسم،از نظر جهان بینی دچار مشکل خواهم شد،پس کار کردن و کاربردی کردن جزوه های جهان بینی بسیار لازم و ضروری است،چرا که من اگر خودم را نشناسم، جهان پیرامونم را هم نخواهم شناخت؛

ما در تعریف جهان بینی ،خوانده ایم که :آنچه ما نسبت به کل هستی جهان درون و جهان بیرون،دریافت و برداشت و ادراک و احساس مي‌نماييم جهان بینی نام دارد،میگوید جهان درون و بیرون و اینجاست که از ۲ جهان نام میبرد؛

من اگر نتوانم جهان درونم را به درستی بشناسم و آباد کنم،هیچ وقت نمی توانم شناخت درستی از جهان بیرونم داشته باشم،منظور از جهان درون و بیرون همان صور آشکار و پنهان است،که ما می توانیم آن را به دو وجه تعمیم بدهیم،اگر جهان درون را به مثابه جسم خود قلمداد کنم و جهان بیرون را به هستی و جهان پیرامون ،خب این درست است و می شود،

اما همین جسم خودم را هم می توانم به جهان تقسیم کنم،یعنی همان صور پنهان و صور آشکار که بسیار مهم است و در این۲جزوه من را با اجزاء و درون و صور پنهان جسمم آشنا میکند،من تا زمان قطع مصرفم ۴۲ سال از خداوند عمر گرفته بودم ولی فقط در مورد جهان بینی چیزهای مختصری شنیده بودم،ولی با ورود به کنگره با این جزوات آشنا شدم و تازه آنجا بود که فهمیدم انسان چه عظمتی دارد،صور پنهان و آشکار یعنی چه،و من در کنگره فهمیدم که انسان یک صور پنهان دارد بسیار عظیم تر از آن چیزی که به عنوان گوشت و پوست و استخوان به نام (جسم) می بینم و می شناسم ،

جهان هستی هم همین طور است و ما فقط ظواهر را می بینیم ولی صور پنهانش بسیار عظیم تر است و این صورهای آشکار و پنهان شامل تمام سطوح در هستی می باشد،من در کنگره آموختم صور چیست،نفس چیست،پنج حس درون چیست،پنچ حس بیرون چیست،اجزای نفس چیست،عقل و قلعه ی عقل چیست،نفس چند مرحله و چند مرتبه دارد،و اگر من این ها را ندانم و در جزوات نخوانم ،حتی اگر آقای مهندس و آقای امین در هفته بجای یک سی دی پنج تا سی دی هم صحبت کنند و من گوش کنم ،هیچ چیزی متوجه نخواهم شد،چون هیچ پیش زمینه ای راجع به آموزش های کنگره ندارم ،

پس اگر میخواهم درک کنم و بفهمم که در سی دی ها راجع به چه چیزی صحبت می کنند ،لازم است که اول من جزوه ی جهان بینی ۱ و۲ را خوانده ،کار کرده و آموزش گرفته باشم و در زندگی خودم کاربردی کنم،تفاوت کارگردان یک فیلم و تماشاچی همان فیلم در این است که کار گردان به تمامی قصه اشراف کامل دارد و با دید وسیع به این فیلم می نگرد و تا چندین ماه و سال قصه در ذهنش تداعی می شود ولی یک تماشاچی فقط از یک وجه این فیلم را می بیند و نهایتاً تا چند روز در ذهنش باقی می ماند،در جهان بینی هم همین طور است و فرق بسیاری است بین فردی که جهان بینی را کاربردی می کند با فردی که فقط سطحی می خواند و می گذرد،

ما قبلا هم بعضی از مطالب جهان بینی را شنیده بودیم ولی چرا هیچ وقت به این صورت به آن عمل نمی کردیم؟چون وقتی کلام حق از حلقوم حق خارج شود،به جان و دل آدمی می نشیند و کلام حق و حلقوم حق به کلام کسی اطلاق می گردد که خودش رفته وآموزش دیده و کاربردی کرده و انجام داده و حال به من علمی می آموزد،این قطعاً و حتماً تأثیر گذار خواهد بود،

آقای مهندس می‌فرمایند که انسان مثل یک درخت است و اگر ریشه ی قوی داشته باشد قطعاً تنه ی تنومندی هم خواهد داشت،حالا ریشه یعنی جهان بینی و جهان بینی و ریشه ی قوی ،یک انسان با تنه و جسم قوی و سالم را به ما تحویل می دهد،تنه و جسم سالم شاخ و برگ پر طراوتی دارد،و شاخ و برگ همان خلق و خو و روان سالم است و در نهایت میوه ی آن به عمل می آید که آن هم شخصیت انسان است ،و شخصیت هم همان پندارنیک ، گفتار نیک و کردار نیک است،و در نهایت باید بگویم که از کوزه همان برون طراود که در اوست،

یعنی رفتار و کردار و گفتار شخص که داره از طراوش میکنه این نشان دهنده ی درونش است ،یعنی همان صور پنهان و جهان بینی و ...

از اینکه به صحبت های بنده توجه کردید ازهمه شما ممنون و سپاسگزارم.

 

تایپ و تنظیم وبارگذار:راهنمای لژیون سوم مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .