جلسه دوازدهم از دوره سیزدهم سری کارگاههای عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای پنجشنبه به استادی راهنمای محترم مسافر امیر و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «وادی دوم و تأثیر آن روی من» در تاریخ 11 اردیبهشت 1404 ساعت 17 شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، تشکر میکنم از نگهبان و دبیر عزیز و همینطور گروه مرزبانی که اجازه دادند امروز اینجا باشم و از حضور تک تک شما انرژی بگیرم، دستور جلسه امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من است و در ادامه جلسه تولد یک سال رهایی سعید عزیز را داریم، من تولد یک سال رهایی سعید عزیز را به خودش؛ خانواده محترمشان و تمام خدمتگزاران بیهقی سبزوار تبریک میگویم؛ و اما دستور جلسه امروز وادی دوم هست. هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد حتی اگر خود به هیچ فکر کند. روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ز کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم. در تمام طول زندگی ما باید بیندیشیم که هدف از خلقت ما چه بوده هدف از پا گذاشتن ما در این عالم صرفاً خوردن، نوشیدن و لذت بردن نیست. در طول حیات افراد زیادی در زندگی ما هستند پدر، مادر، همسر و فرزندان و... همگی معلمهای ما هستند؛ اما در نهایت همه در پیری حسرت میخورند که حیف جوانی گذشت و استفاده نکردیم. در وادی دوم مطلبی هست که من خیلی دوست دارم. همه مطالب در درون و برون ما است که مانند قلههای بزرگ آتشفشان میماند اما آرام و بی سر و صدا؛ میدانی اگر توان حرکت به آنها بدهی چه میشود؟ پیام این عبارت این است که خداوند میگوید ای بنده من؛ تو نمونه کوچک شده کیهان هستی؛ تمام علم و دانش و انرژی و هر چیزی که در هستی آفریدم در درون تو هست؛ دریا؛ جنگل؛ کوههای استوار در درون تو هست؛ تمام سیارات و منظومات و کهکشانها، نمونه کوچک آنها در درون تو است؛ همه اینها را در اختیار تو قرار دادم تا تو بهترین عملکرد را داشته باشی و به این باور برسی که تو بهترین هستی؛ به این باور برسی که به هیچ نیستی و زندهای؛ مثل آب که در نشیب دره سر به سنگ میزند رمنده باش، امید هیچ معجزهای از مرده نیست زنده باش؛ زنده بودن به این معنی نیست که قلب؛ کلیه و کبد کار کنند، آدم زنده هر کجا میرود زندگی میبخشد؛ آدم زنده خرابیها را آباد میکند.

انسان بودن دشواری وظیفه است؛ اگر انسان در هر کاری که شروع میکند تمام تلاش خود را بکند حتماً به نتیجه میرسد. حضرت زرتشت میفرماید چه خوب است انسان پس از مرگ؛ خودش شرمنده خودش نباشد، اینجا در کنگره هم یک فرصت محدود به ما داده شده تا سفر کنیم. چه خوب است پس از درمان و در پایان سفر اول شرمنده خودمان نباشیم. اگر تمام تلاشمان را بکنیم و باور داشته باشیم میتوانیم بهترینها را خلق کنیم ما انسان هستیم و جانشین خداوند در این دنیا؛ هر چیزی خواسته باشیم برای ما ایجاد میشود فقط کافی است باور داشته باشیم و بخواهیم تا انجام شود. اگر شما باور داشته باشید و بخواهید که درمان شوید اینجا با بهترین کیفیت درمان میشوید. هدف ما برتری نیست هیچ کس نسبت به شخص دیگر برتری ندارد؛ چیزی که افراد را از هم تمایز میکند اعمال، رفتار و کردار آنها و مقدار دانایی موثر است؛ ما باید در مسیر درست قدم بگذاریم و تمام تلاش خود را بکنیم اگر این کار را کردید مطمئن باشید پیروز میشوید. ممنون از سکوت زیبای شما که به سخنان من گوش کردید.
بخش دوم جلسه، جشن تولد یک سال رهایی مسافر سعید
سخنان راهنما محترم مسافر امیر:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر باز هم تولد رهایی سعید عزیز را به خودش؛ خانواده محترمش و مجموعه کنگره ۶۰ تبریک میگویم. سعید وقتی به کنگره آمد کلاً ۳۰ کیلو بود ولی الان همانطور که میبینید ۱۲۰ کیلو است، هیچ وقت روزی که سعید به کنگره آمد را فراموش نمیکنم، بعد از جلسه لژیون از او پرسیدم چه موادی استفاده میکنی؟ گفت چیز زیادی نیست پنج گرم هروئین و پنج گرم شیشه. سعید از همان روز اول تسلیم بود و هرچه ما گفتیم، گفت چشم و بدون هیچ حاشیه ای درمان شد. سعید مصداق وادی دوم است در ابتدا میگفت من دیگر دلیلی برای زندگی ندارم ولی آمد و مرید کنگره شد؛ اینجا به رهایی رسید و به یک خدمتگزار خوب تبدیل شد. من به خودش، پسرش و مادر محترمش تبریک عرض میکنم. سعید با مصرف پنج گرم شیشه و پنج گرم هروئین در بدترین اوضاع مالی و در بدترین شرایط وارد کنگره شد و با بهترین کیفیت درمان شد، این معجزه کنگره ۶۰ است. اگر سعید توانست پس همه شما هم میتوانید، فقط باید باور داشته باشید و تلاش کنید.

سخنان مسافر سعید:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، من روشهای مختلف ترک مثل کمپ و روشهای دیگر را امتحان کردم؛ ولی هیچکدام به من کمک نکرد و حتی به اعتیاد من دامن زد، بعد خداوند مسیر کنگره را به من نشان داد گفتم اگر اینجا بتواند من را درمان کند من مرید این مجموعه میشوم و با اینکه در ابتدا باور نمیکردم ولی توانستم به درمان برسم. قبل از آشنایی با کنگره ۶۰ مشکلات زیادی در زندگی داشتم؛ چون در جهان تاریکی زندگی میکردم، به خودم و خانواده خودم ظلم میکردم، دیگر دلیلی برای ادامه زندگی نمیدیدم؛ اما بعد خداوند روزنه نور و امید را به من نشان داد دقیقاً من مصداق وادی دوم هستم. امروز خانواده من به من احتیاج دارند و من میتوانم در خدمت آنها باشم این خود دلیل بزرگی برای ادامهدادن است.

سخنان راهنمای همسفر ایجنت محترم خانم اعظم:
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر، یک سال رهایی مسافر سعید را به راهنمای محترمشان و تمام اعضای شعبه بیهقی سبزوار و خانواده محترم مسافر سعید تبریک عرض میکنم، خداوند را شاکرم که عضو کوچکی از خدمتگزاران کنگره ۶۰ هستم و شاهد حال خوب یک خانواده دیگر و شاهد زنده شدن یک خانواده دیگر هستم. همسفر مسافر سعید وارد کنگره شدند؛ ولی هنوز عضو لژیون نشدند امیدوارم با مشاهده تغییرات آقا سعید تصمیم بگیرند وارد لژیون بشوند و طعم آموزشهای کنگره ۶۰ را بچشند، و برای احیاشدن بیشتر خانواده خود تلاش کنند.
ممنون که به مشارکت من توجه نمودید.

عکاس: مسافر حسین از لژیون یازدهم؛ به راهنمایی مسافر محمدرضا
تایپ: مسافر امیر از لژیون چهارم به راهنمایی مسافر امیر
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
90