English Version
This Site Is Available In English

 جهان‌بینی غلط؛ دروازه ورود به تاریکی‌ها

 جهان‌بینی غلط؛ دروازه ورود به تاریکی‌ها

جلسه سوم از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر احد، نگهبانی مسافر امير و دبیری مسافر مجيد، با دستور جلسه «جهان‌بینی ۱و۲» چهارشنبه ١٧ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احد هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر عزیز سپاسگزارم که این اجازه را به من دادند تا امروز در این جایگاه خدمت کنم و آموزش ببینم.

دررابطه‌با دستور جلسه وقتی ما جزوات جهان‌بینی را نگاه می‌کنیم شاید ۳۲ صفحه بیشتر نباشد ولی هر صفحه از آن را که ورق می‌زنیم و به عمق هر موضوعی که می‌رسیم، متوجه می‌شویم که بحث زیادی را می‌طلبد و می‌توان درباره هرکدام از آنها صحبت‌های بسیار زیادی کرد. به نظر من هر انسان و هر شخص، به آگاهی و دانشی که دارد شبیه است. نکته‌ای که در کنگره هم گفته می‌شود که هر شخص در هر جایگاهی که قرار دارد عین عدالت است، دقیقاً به همین موضوع اشاره دارد. هر رفتار و یا طرز فکری که من در گذشته داشته‌ام، نتیجه‌اش را در حال حاضر می‌بینم.

آگاهی و آموزشی که من در گذشته داشته‌ام به درد من نخورده است که امروز اینجا هستم و چون به کار من نیامده، درگیر اعتیاد و تاریکی‌های بسیاری شده‌ام. فقط مربوط به اعتیاد هم نیست و جدای از آن، شخص درگیر مسائل و مشکلات بسیار زیادی می‌شود. به نظر من دریچه ورودی انسان به تاریکی‌ها جهان‌بینی است؛ چراکه جهان‌بینی غلط و نگرش اشتباه باعث می‌شود انسان به بیراهه برود!

زمانی که من می‌خواستم مصرف‌کننده شوم، کسی به من نگفت که تو می‌توانی با ورزش‌کردن و افکار درست و بدون مصرف هم حال خوبی داشته باشی! دلیل آن این است که من در بیرون از خودم به دنبال حال خوش بودم. بیشتر مسائلی که برای من پیش می‌آید به این دلیل است که راه و مسیر درست آن را بلد نبوده‌ام. اگر من به دنبال حال خوب بودم، همیشه به دنبال این بودم که یک نفر کاری انجام دهد و چیزی به من بدهد که حال من خوب شود؛ ولی وقتی به کنگره وارد می‌شویم می‌گوید همه چیز خودمان است!

من هر طوری که فکر می‌کنم و هر چیزی که تجربه می‌کنم حاصل افکار خودم است. ارتباط این موضوع با اعتیاد هم به قشنگی در مثلث درمان کنگره وجود دارد. یک ضلع آن جسم، یک ضلع آن روان و ضلع دیگر جهان‌بینی است؛ یعنی جسم روی روان تأثیر می‌گذارد و جهان‌بینی هم دقیقاً روی روان تأثیرگذار است. تصور من این بود که وقتی مصرف‌کننده شدم، فقط جسم من مشکل پیدا کرده درحالی‌که جهان‌بینی من هم ایراد داشته است؛ یعنی اگر بخواهم از اعتیاد بیرون بیایم باید حتماً جهان‌بینی من هم درست شود!

نتیجهٔ جهان‌بینی یک مصرف‌کننده کسی است که بیرون از اینجا ترک کرده است؛ همیشه حال خرابی دارد و با هر موضوعی به هم می‌ریزد ولی یک نفر وارد کنگره می‌شود و آرام‌آرام مثلث اعتیاد برای او شکافته می‌شود و متوجه می‌شود که افکار او مشکل داشته است. من خودم این مشکل را داشتم و فهمیدم جهان‌بینی من هم ایراد داشته که الان درگیر خیلی از مسائل هستم.

من مسائلی مثل دوری از ضدارزش‌ها یا غیبت‌کردن یا مشکلاتی که برای خودم پیش می‌آوردم را در نظر نمی‌گرفتم. من در شناخت انسان یاد گرفتم که صور آشکار و پنهان دارد و حتی اگر جسم خودش را نگه دارد و مصرف نکند، اینکه خواب مصرف‌کردن می‌بیند را چگونه می‌خواهد درمان کند؟ من نظر من شخص فقط باید آموزش ببیند و همچنین عمل کند. وقتی جسم عمل می‌کند، شخص یاد می‌گیرد و آگاهی در نفس ماندگار و جایگزین می‌شود.

به نظر من مهم‌ترین موضوع کارکردن جهان‌بینی، هم‌زبانی است. وقتی من تازه‌وارد کنگره می‌شوم، مشارکت‌هایی که افراد می‌کنند را متوجه نمی‌شوم و برایم سؤال می‌شود که اعتیاد چه ارتباطی با این مسائلی که گفته می‌شود دارد؟ زمانی که حضور پیدا می‌کنم، سی‌دی‌ها را گوش می‌کنم و آرام‌آرام با وادی‌ها آشنا می‌شوم، تازه متوجه می‌شوم که چیزهایی که گفته می‌شود به چه‌کار من می‌آید!
ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .