مشارکت مکتوب همسفران لژیون هفتم؛
راهنما همسفر زینب:
در رابطه با جهان بینی ۱ و ۲ استاد امین در سی دی میفرمایند: برای اینکه صحبتهای کنگره برای ما قابل درک باشد، باید الفبای آن را بلد باشیم و جهانبینی، الفبای زبان کنگره است.
جهانبینی علمی است که برای همه انسانها لازم است اما برای کسانی که در تاریکی هستند، لازم، ضروری و نیاز مبرم آنان است؛ من شخصاً از جزوه و سیدی جهانبینی برداشتهای بسیاری داشتهام و در شناخت نیروهای مثبت و منفی درونی و درک بهتر معنای واقعی دانایی، بسیار تا بسیار برایم کمک کننده بوده است.
طبق فرمایش استاد امین، علم جهانبینی به واسطه مدلها و تمثیلها به قدری ساده، روان و قابل درک آموزش داده شده که اعضای کنگره با هر رده سنی و در هر شرایطی، قادر به درک آن هستند و با به کارگیری آنها، شخص میتواند حسهای خود را بشناسد. بداند درونش چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و نقطه آسیب دیده را پیدا کند تا آن را رفع نماید.
استاد امین میفریند؛ هر بازی قوانینی دارد، کسی میتواند وارد یک بازی شود و یا حتی از آن سربلند بیرون آید که به قوانین بازی مسلط باشد و این گونه بازی لذت بخشتر است؛ زندگی انسانها نیز شامل قوانینی است که باید رعایت شود؛ رعایت صلح، آرامش، حس خوب، راحتی و رهایی از قوانین بازی است.
کسی که قوانین هستی را بداند و به آنها عمل کند، زندگی آسودهتری خواهد داشت؛ البته وجود و حضور نیروهای بازدارنده، الزامی است تا انسان به واسطه آنها تکامل پیدا کند؛ هر شخصی با مواجه شدن با مسائل منفی میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد که با دانایی او ارتباط مستقیم دارد.
هرچه شخص ظرفیت آگاهی خود را بالاتر برده باشدز راه حلهای مناسبتر و بیشتری پیدا میکند و در نتیجه رشد بیشتری خواهد داشت؛ در کل جهانبینی روی دانایی، آگاهی و شناخت حسها بحث میکند تا برسد به اینکه انسان چگونه میتواند به قدرت تشخیص و تمییز مسائل به واسطه دانایی موثر برسد و حسهای خود را تزکیه و پالایش نماید تا به راحتی مسائل خود را حل کند.
همسفر یاسمین:
علم یک اصولی دارد مثل پایههای یک ساختمان، اگر اون پایهها را درست بگذاریم، میتوانیم صد طبقه روی آن بسازیم و این مهمترین چیزیست که یک استاد یا معلم باید بلد باشد تا آن علم را به سادهترین روش و بدون استفاده از واژههای سخت منتقل بکند؛ انتقال علم مهم است، نه اینکه علممان را به رخ دیگران بکشیم.
همسفر فاطمه:
جهانبینی محور اصلی حرکت در کنگره است. کنگره اعتقاد دارد، کسانی در درمان اعتیاد موفق هستند که مثلث درمان جسم، روان و جهانبینی را پشت سر گذاشته باشند؛ جهانبینی یعنی تغییر دید و نگرش فرد نسبت به خود و اطرافیان و در کل نسبت به تمام هستی.
جهانبینی برای این است که من بتوانم ریشه خطاهای خود را پیدا کنم، آن را حل کنم و از مسیر ضدارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذارم؛ برای این کار باید قوانین آن را فرا بگیرم.
برای اینکه جهانبینی من تغییر کند، باید دانایی من افزایش پیدا کند و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است، عبور کنم تا به دانایی برسم.
امیدوارم بتوانم با آموزشهایی که ازکنگره و راهنمای خوبم خانم زینب میگیرم، دانایی خودم را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینی خودم را تغییر بدهم و تبدیل به یک جهانبینی الهی کنم.
همسفر نگار:
آموزشهای کنگره الفبای یک زبان هستند، برای اینکه قابل درک و لمس باشند باید ما الفبایی را بلد باشیم؛
اگر استاد یا معلم مطالب را درست به انسان انتقال بکند، انسان هم میتواند آن مطالب را متوجه بشود.
علم مثل یک بنایی عظیم میماند و یک سری قوانین دارد که آن اصول و علم مثل پایههای ساختمانی میماند که اگر این ساختمان و پایههایش را درست بنا کرده باشند، میتوانند ۱۰۰ طبقه هم روی آن پایهها بنا کنند، اگر اینگونه نباشد، ساختمان با کوچکترین فشار تخریب میشود و حتی توان ساخته شدن را هم نخواهد داشت و متوقف میشود.
انسان نباید علمش را به رخ بکشد و احساس ضعف در وجود شخصی دیگر به وجود بیاورد؛ این هنر نیست، هنر این است که بتوان علم را به زبان درست بیان کرد.
زمانی که ذهن انسان شروع به تصویرسازی میکند، آن موضوع را قبول کرده و شبیهسازی آغاز میشود، مانند زمانی که من در اوج تاریکیها قرار داشتم و وارد کنگره شدم، بارها میخواستم بیرون بیایم اما آگاهی نداشتم که در چه مکانی هستم و به چه مکانی باید بروم.
من حتی معنی تاریکی را هم نمیدانستم؛ الان که میدانم تاریکی و روشنایی چیست؛ کنگره روزنه نور من شد و دانایی الانم را مدیون کنگره هستم؛ جهانبینی برای کسانی که در تاریکی هستند، یک نیاز و واجب است؛ همه میتوانند از جهانبینی در تمام اموراتشان استفاده کنند اما در واقعیت بسیار کم از آن بهره میبرند، زیرا جهانبینی باید آموزش داده شود و به این صورت نیست که بخواهند از تاریکی بیرون بیایند و بعد از خواستن، اتفاق بیفتد.
در همه ما، سیستمی وجود دارد که بر اساس اطلاعاتی که از ما دارد، فرمان میدهد، دلیل اجازه ندادن دانایی، مغز است؛ زیرا از سیستمی برخوردار است که مثل شبکه است و اجازه نمیدهد که هر مولکولی از آن رد شود.
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
48