دهمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم از کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی پهلوان مسافر اشکان، نگهباني مسافر سعید و دبیری مسافر امیر با دستورجلسه «جهانبینی ١و٢» سهشنبه، هفدهم اردیبهشتماه ۱۴۰۴، ساعت ١٧:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اشکان هستم یک مسافر؛
خداوند را شاکرم مبنی بر اینکه این فرصت به من داده شد که امروز در این جایگاه قرار بگیرم تا از تک تک شما عزیزان آموزش بگیرم، تشکر میکنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر عزیز که اجازه دادند امروز در این جایگاه باشم.
در مورد دستور جلسه؛
چیزی که من در تمام جلسات میگویم و خیلی مهم است این است که من بفهمم برای چه به کنگره آمدهام؟ این موضوع خیلی مهم است، من به عنوان یک مصرف کننده از این در وارد شدم تا درمان شوم یعنی پرونده اعتیادم برای همیشه بسته شود چیزی که تمام دنیا در آن مانده است چون اعتقاد دارند بیماری اعتیاد یک بیماری لاعلاج، پیشرونده، مرموز و غیر قابل درمان است. ما وقتی وارد کنگره میشویم و راهنمای تازه واردین ما را در آغوش میگیرد، برای ما اعتیاد و روش درمان آن را میشکافد و قوانین را به ما میگوید، در یک محیط امن، بیاییم و درمان شویم. پس چیزی که مهم است این هست که من بفهمم کجا آمدهام، وقتی بفهمم کجا آمدهام به درک میرسم و انجامش میدهم.
وقتی که من وارد کنگره میشوم، راهنما برای من یک مثلثی باز میکند با اضلاع جسم، روان و جهان بینی، جسم من به وسیله درمان به روش DST با دارویOT در مدت ۱۰ ماه به درمان میرسد، وقتی جسم من به درمان برسد خود به خود روان من هم به درمان میرسد و اما جهان بینی، که شاید از خودمان بپرسیم چرا باید جهان بینی را یاد بگیریم؟ یا اینکه چرا باید آن را اجرایی کنیم؟ جهانبینی قوانین زندگی را به من یاد میدهد، جهانبینی با آرامش زندگی کردن را به من یاد میدهد آن هم بیرون از این محیط، کنگره۶٠ یک وسیله است که من در اختیار دارم تا بتوانم آموزشهایی را که در اینجا فرامیگیرم بیرون از اینجا کاربردی کنم، جهان بینی به من یاد میدهد همان لحظه که میخواهم بدترین تصمیم را بگیرم بتوانم بهترین تصمیم را بگیرم یا همان لحظهای که خشم دارم میتوانم به واسطه آموزشهایی که در کنگره گرفتهام خودم را حفظ کنم و آرامش را به خودم برگردانم. حالا اگر میخواهم جهانبینی را یاد بگیرم، قوانین هستی را یاد بگیرم، یک کلید دارد و آن کلید بخشش است، هم در سفر اول هم در سفر دوم، سفر اولی هم باید در هر پله یک پنجم از دارویش را ببخشد و به جای آن یک پنجم آموزش خودش را بالا ببرد، سفر اولی برای اینکه به شجاعت برسد باید ترس را ببخشد تا بتواند یک پنجم دارویش را کم کند، باید قهر را ببخشد برای اینکه به عهد برسد. در سفر دوم شرایط متفاوت میشود من باید یاد بگیرم که از مال خودم ببخشم، چقدر باید ببخشم؟ اصلاً مهم نیست چون آقای مهندس میخواهند فهم بخشش را به من یاد بدهند، چقدر ببخشم؟ به اندازه خودم ببخشم، برای چه کسی ببخشم؟ برای خودم!
وقتی که من بخشش را یاد میگیرم به من اجازه داده میشود که وارد هستی شوم، اجازه داده میشود جهانبینی را یاد بگیرم و اجازه داده میشود که قوانین هستی را اجرایی کنم، همان ۱۹ فرمانی که آقای مهندس در آخرین سیدی فرمودند؛ مثل دروغ نگفتن، غیبت نکردن و به عهد خود وفادار بودن که خیلی مهم است، زمانی که من وارد کنگره میشوم، سه جلسه تازه وارد را که میگذرانم وارد لژیون میشوم و عهد و پیمان با هستی میبندم که درمان شوم، با چه روشی؟ روش DST، در چه شرایطی؟ بهترین شرایط، ولی نقض فرمان میکنم و سیلی آن نقض فرمان را هم میخورم، من بخواهم یک عهد و پیمانی ببندم ولی همه چیز گل و بلبل باشد؟ امکان ندارد، کاری هم به کنگره ندارم بیرون از اینجا ما عهدی میبندیم، دستی میدهیم باید انجام بدهیم، ممکن است بین ما چیزی نباشد ولی در صور پنهان حتماً سیلیاش را خواهم خورد، با راهنمای خودم عهد و پیمان میبندم تا به درمان برسم آن هم برای خودم ولی از مسیر دیگری سر در میآورم و در نهایت دودش هم در چشم خودم میرود، امیدوارم که بتوانم آموزشهای کنگره را بیرون از کنگره کاربردی کنم، البته در وهله نخست باید به درمان برسم، گوش به فرمان باشم، راس ساعت ۱۶:۴۵ با پیراهن سفید در شعبه حضور داشته باشم و دارو را به موقع و به اندازه مصرف کنم.
.jpeg)
جناب زرکش همیشه میفرمایند: انسان خردمند میترسد ولی میپرسد و جستجو میکند، من تحقیق کنم ببینم آنهایی که به درمان رسیدهاند حالشان چطور است آیا قطع مصرف شدهاند؟ آیا پرونده اعتیاد برای همیشه برایشان بسته شدهاست؟
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر معین(لژیون یازدهم)
تنظیم: مسافر محسن (لژیون یازدهم)
«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
341