سلام دوستان محدثه هستم همسفر عباس
برداشت من از جهانبینی ۱و۲
جهانبینی محور اصلی حرکت در کنگره است،کنگره اعتقاد دارد کسانی در درمان اعتیاد موفق هستند که مثلث درمان جسم،روان و جهانبینی را پشت سر گذاشته باشند جهانبینی یعنی تغییر دید و نگرش فرد نسبت به خود و اطرافیان و در کل نسبت به تمام هستی جهانبینی برای این است که من بتوانم ریشه خطاهای خود را پیدا کنم و آن را حل کنم و از مسیر ضد ارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذارم. برای این کار باید قوانین آن را فرابگیرم و بدانم برای اینکه جهانبینی من تغییر کند باید دانایی من افزایش پیدا کند و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس،ناامیدی و منیت است عبور کنم تا به دانایی برسم .امیدوارم که بتوانم با آموزشهایی که از کنگره میگیرم دانایی خودم را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینی خودم را تغییر بدهم و تبدیل به یک جهانبینی الهی کنم.
سلام دوستان مریم هستم همسفر مهدی
جهانبینی یعنی تغییر دید و نگرش فرد نسبت به خود و اطرافیان و در کل نسبت به تمام هستی. جهانبینی متعلق به همه انسانهاست اما برای انسانهایی که بخواهند از تاریکی بهطرف روشنایی حرکت کنند و پا روی خواستههای نامعقول خود بگذارند الزامی و ضروری است جهانبینی برای این است که من بتوانم ریشه خطاها و اشتباهاتم را پیدا کنم و آن را حل کنم و از مسیر ضد ارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها حرکت کنم باید نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسم و زمانی که شناختم به من کمک میکند نیروهای منفی را تشخیص دهم تا بتوانم از تاریکی خارج شوم و با تقویت نیروهای مثبت به سمت روشنایی حرکت کنم برای این کار باید قوانین آن را فرابگیرم برای اینکه جهانبینی من تغییر کند باید دانایی من افزایش یابد و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس و ناامیدی و منیت است عبور کنم تا به دانایی مؤثر برسم. انسانی که اعتیاد دارد در تاریکی کامل است و تمام حسهای خوب و تواناییهای خود را از دست میدهد در کنگره ۶۰ سه سفر الزامی است سفر اول درمان و رسیدن بهسلامت جسم و روان سفر دوم رسیدن به جهانبینی و رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن خود تا رسیدن به خالق خود است. امیدوارم که بتوانم با آموزشهای کنگره و راهنمای خوبم دانایی خودم را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینیام را تغییر بدهم .برای آنکه جهانبینی برای انسان قابلدرک و لمس باشد باید الفبای آن را بلد باشیم ،و توسط آن تصویر ذهنی درستی ایجاد شود جهانبینی متعلق به همه انسانها است،برای برخی یک نیاز مبرم است و مانند یک طناب محکم انسانها را از اعماق تاریکی نجات خواهد داد .در کنگره اگر دانایی انسان توسط جهانبینی بالا نرود مواد مخدر طبیعی در بدن راهاندازی نمیگردد و شخص به درمان نمیرسد بنابراین اگر بادانش و علم جهانبینی نتوانیم ساختارهای مثبت درون خود به وجود آوریم و ظرفیتسازی کنیم آنگاه راهاندازی و بازسازی جسم امری محال خواهد بود،و همیشه حال انسان خراب است . بارها شاید به این موضوع فکر کرده باشیم که چرا عمل نمودن . کاربردی کردن جهانبینی و دانایی برای انسان مشکل است و بهسادگی نمیتوان دانایی را کاربردی در زندگی استفاده کرد نیروهای بازدارنده با توجه به جایگاه دانش و توان انسانها مقابل ما قرار میگیرند.خاصیت آن اینگونه است که در ابتدا خاصیت بازدارندگی دارند بعد مخرب میشوند و در آخر مکمل .پس اگر بخواهیم نیروی بازدارنده را تبدیل به نیروی مکمل کنیم. باید توانایی مهار آن را داشته باشیم.و این توانایی حاصل نمیشود مگر با علم و دانش.چون وجود انسان از اضداد آفریدهشده تکامل او به اینگونه است که وقتی به مشکل برمیخورد شروع میکند به حرکت کردن،آسیب دیدن و ضربه خوردن.تا وقتیکه شروع کند به آموزش دیدن و تفکر کردن و یافتن راهحل و این یعنی جهش کردن و به تکامل رسیدن.اصولاً تکامل برای انسان بدون نیروهای بازدارنده بدون معنی است و غیرممکن. پس برای اینکه ما بتوانیم ساختارهای منفی را از بین ببریم در اصل باید خواستههای نامعقول خود را اصلاح کنیم.
سلام دوستان اکرم هستم همسفر علی
برای اینکه جهانبینی برای انسان قابلدرک و لمس باشد باید الفبای آن را بلد باشد و در ذهن انسان تصور ذهنی درستی ایجاد شود برای درک این مسائل که به نظر پیچیده میآید وجود دارد و کلید آنهم استاد پایهای است که قوانین را بهدرستی به انسان آموزش بدهد مثل کسی که پیریزی ساختمان را محکم بریزد و بنا کند آنوقت هست که میتواند ۱۰۰ طبقه رویهم بسازد آنهم به همین دلیل من هم سعی میکنم مطالب را ه به سادهترین شکل آموزش بدهم در جزوه جهانبینی از مدل و تصاویر استفاده میشود، چون در کارتونها و فیلمها از ابزار صوت و تصویر استفادهشده به همین دلیل برای انسان قابلدرک است و ما هم برای درک،باید به مطالب ذهنی و مدل توجه کنیم جهانبینی متعلق به همه انسانها است اما بعضیها نیاز مبرم دارند جهانبینی مثل یک طناب محکم انسان را از تاریکی نجات میدهد و برای زندگی بهتر نیازمنداست. در کنگره اگر دانایی بالا نرود مواد مخدر طبیعی در بدن را اندازه ترشح نمیشود و به درمان نمیرسند .پس اگر بادانش علم جهانبینی نتوانیم ساختارهای مثبت درون خود را به وجود آوریم ظرفیت و بازسازی جسم محال و همیشه حالمان خراب است در جزوه جهانبینی ۲ نیروها در مقابل مثلث دانایی تعریفشدهاند و برای هرکدام توضیح کامل دادهشده و در درون انسان ساختار منفی سطح انرژی انسان را پایین میآورد و موجب ترس و حسادت میشود و انسان را از کنترل خارج میکند برای اینکه بتوانیم باید خواستههای نامعقول خود را اصلاح کنیم. درروش دی اس دی در کنگره ما نیاز و خواستهها ما این است که مواد مخدر طبیعی بدن را راهاندازی کنیم، پس ما باید حواسمان به سرچشمه باشد تا جسممان آلوده نشود چون وقتیکه جسممان آلوده شود عقل هم با یک حس آلوده میشود و فرمان غلط به ما میدهد.
سلام دوستان مریم هستم همسفر حسن
علم پیچیده نیست بیان و آموزش آن بايد توسط اشخاصی که آموزش میدهند واضح و روشن باشد تا مخاطب بتواند آن را درک کند اگر ما علم را از پایه و درست یاد بگیریم و درست آموزش بدهیم مثل ساختمانی است که از فونداسیون و پی آن بهدرستی و طبق اصول کارکرده باشیم اگر دهها طبقه روی آن بنا کنیم اطمینان به مستحکم بودن آن داریم. استادان یا اساتیدی هستند که روش آموزششان پیچیده هست و مخاطب چیزی نمیفهمد آموزش باید با زبان ساده و در حد درک طرف مقابل بیان شود. ما سعی کردیم که مطالب را با زبان ساده بیان کنیم .و اگر در آموزشها از مدل یا الگو استفاده شود موضوع یا مسئله راحت و بیشتر متوجه آن میشویم برای مثال که وجود انسان را به شهر یا کشور تشبیه کردیم. همهی ما سیستمی داریم که بر اساس نیاز ما فرمان میدهد اگر ما ظرفیت داشته باشیم فرمان میدهد که اندورفین و....تولید کند.چون میداند لازم و باید توليد بشود. اما اگر ظرفيت کافی نباشد تولید نمیشود چون ظرفی وجود ندارد که بره آنجا پس برای تولید انرژی مثبت بايد انسان به ظرفیت و دانایی لازم برسد.مسئلهای دیگر که چرا ما هراندازه مواد غذایی یا میوه و.... بخوریم به آن وابسته و معتاد نمیشویم ولی با مصرف الکل یا مواد مخدر به آن اعتیاد پيدا میکنیم. چون در اطراف مغز سلولهایی وجود دارد که از آن محافظت میکنند و اجازه نمیدهند که چیزی عبور کند ولی مولکولهای الکل یا مواد مخدر این قابلیت دارد که از سد خونی مغز عبور کند وقتیکه رد شد وارد مغز میشود و در ساختار مغز دخالت میکند و تأثیرات مخربی دارد که عوارض آن گاهی جبرانناپذیر است.انسانهایی که ازنظر افکار و اندیشه و رشد تکامل پیدا میکنند از موانع و سختیها بهراحتی عبور میکنند . چون به درجهی آگاهی و دانایی بالایی دستیافتهاند .
سلام دوستان راضیه هستم همسفر احمد
یکی از کاربردهایی که جهانبینی ۱ و ۲ دارد. صحبتهایی که در کنگره آموزش داده میشود برای اینکه قابلدرک باشد باید الفبای آن را بلد باشیم علم پیچیده نیست معلم باید مطالب را درست آموزش دهد باید مطالب را ساده بیان کند برای درک موضوع از تصویر استفاده کنیم. علم جهانبینی برای همه انسانها هست برای کسانی که در درون تاریکی هستند و میخواهند بیایند بیرون این جهانبینی مثل طنابی است که از اعماق تاریکیها ما را بیاورد بیرون. دانش جهانبینی به انسان کمک میکند تا نیروها را بشناسد. اینکه بداند در درونش چه اتفاقهایی هستند که بداند از کجا ضربه میخورد و میخواهد به خودش کمک کند. افزایش دانایی به انسان کمک میکند تا نیروی ازدسترفته را به دست آورد تا یکپنجم دانایی اضافه نشود فرد نمیتواند موادش را کم کند. برای اینکه در درون انسان آن غدد ترشح شوند باید دانایی را افزایش دهد بنابراین کم کردن مواد بهتنهایی کافی نیست اگر انسان به آن ظرفیت دانایی نرسد دنور فین و اندورفین در بدن تولید نخواهد شد. جزوه جهانبینی مدلها را مطرح کرده مدلهای مطرحشده ایدهاش از کتابهای ۶۰ درجه گرفتهشده و بعد این شهر وجودی را مثال زده مدل عقل را مطرح کرده که مثل یک قلعهای یا ساختاری که توی آن شهر وجود دارد این عقل سربازانی از آن مراقبت میکنند که این سربازان تشخیص میدهند که هر چیزی وارد قلعه نشود. قدرت تشخیص را گفته و مثلث دانایی را که برای هر ضلع یکچیزی گفته و مسئله سد خونی مطرح شد که میگوییم اگر ما تمام عمر برنج بخوریم به برنج اعتیاد پیدا نمیکنیم ولی اگر یک مدت الکل استفاده کنیم اعتیاد پیدا میکنیم علتش این است که مولکولهای برنج از یکچیزی به اسم سد خونی که از مغز محافظت میکند رد نمیشود مولکولهایی مثل الکل موادی از این قبیل این قابلیت را دارند که از سد خونی عبور کنند وارد مغز میشوند در ساختار مغز دخالت میکنند و تأثیرات خود را میگذارند و اعتیاد و عوارضش به وجود میآید. بنابراین جهانبینی به ما میگوید باید اول مثلث جهالت را بشناسیم و بدانیم که منیت چیست ترس چیست ناامیدی از چه چیزهایی شکل میگیرد در کنار اینها خشم نفرت حسادت نفس اماره نفس لوامه نفس مطمئنه و نیروهای بازدارنده و یا نیروهای تخریبی را بشناسیم و با آموزش تفکر و تجربه بتوانیم برای درمان خود قدمی برداریم و باید بدانیم تا من یکپنجم از دانایی خود را بالا نبرم و آن دانایی را عملاً انجام ندهم نمیتوانم یکپنجم از کارهای ضد ارزشی خود را کنار بگذارم. کل جهانبینی روی مسئله دانایی و شناخت انسان است و اینکه چگونه انسان میتواند حسهایش را تشخیص دهد و چه جوری میتواند که حسهایش را پالایش کند و به درمان برسد و خود را نجات دهد.
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران نمایندگی معدن فیروزه نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
13