جلسه چهاردهم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی همسفر لیلا، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» در روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم. از نگهبان جلسه ممنونم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. به مرزبانان و تمام خدمتگزاران شعبه خسته نباشید میگویم که این بستر را برای ما مهیا کردند که در کنار همدیگر جمع شویم و به همدیگر حسهای خوب بدهیم و آموزش بگیریم. دستور جلسه امروز درمورد جهانبینی ۱ و ۲ است. من اگر اشتباه نکنم پارسال هم قسمت شد استاد جلسه همین دستور جلسه بودم؛ نمیدانم حکمتش در چه چیزی است؛ شاید جهانبینی من ضعیف است که این دستور جلسه قسمت من شده است. در کنگره۶۰ برای درمان اعتیاد آقای مهندس یک مثلثی را رسم کردند که یک ضلع جسم، یک ضلع روان و ضلع دیگر آن جهانبینی است. اگر از خودم شروع کنم قبل از اینکه با کنگره آشنا شوم مسافرم خیلی جاهای دیگر را برای درمان امتحان کرده بود که به درمان برسد؛ اما همیشه برگشت میخورد؛ وقتیکه با کنگره آشنا شدم علت آن را متوجه شدم که بیرون از اینجا؛ فقط روی جسم کار می کنند. کسیکه کمپ، دکتر و جلسات NA میرود؛ فقط بیشتر روی قضیه جسم و موادشان کار میکنند. در کتابهای کنگره۶۰ هم میگوید: در درمان اعتیاد ۵ درصد مربوط به جسم و ۹۵ درصد مربوط به جهانبینی و صور پنهان شخص دارد.
علت بازگشت خیلیها به اعتیاد این است که ضلع جهانبینی در آنها ضعیف است. تقریباً سال ۷۸ بوده است که کنگره۶۰ تأسیس شد. جزوات استاد امین که بعد از چند سال به دست ما رسیده و در جلسات راهنمایان از ما میخواهند از قسمت نشریات تهیه کنیم و این جزوات توسط استاد امین نوشته شده است. استاد امین میگویند: «معلم خوب یک ویژگی خوبی که دارد؛ این است که آن علمی را که دارد با زبان ساده بتواند به بقیه منتقل کند و آموزش بدهد.» جزوه جهانبینی ۱ و ۲ به سادگی نوشته شده است که هر سطحی از تحصيلات که از ابتدایی تا دانشگاهی داشته باشیم و بتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم و یادشان بگیریم. حالا حکمتش چه است که از ما میخواهند که این جزوات را یاد بگیریم و روش کار کنیم؟ ما اگر بخواهیم سوادی را یاد بگیریم اول؛ باید حروف الفبا را یاد بگیریم تا بتوانیم خواندن و نوشتن را یاد بگیریم.
استاد امین میگویند: «چهطور به زبان ساده بیان کردم، از مثالها و داستانها استفاده کردم؛ چون خصوصیات هر انسان این است که با داستان و مثال ارتباط راحتتری برقرار میکند.» مثلاً از مثال شهر وجودی استفاده میکند که ما راحتتر بتوانیم درکشان کنیم و بهتر آنها را بفهمیم. استاد امین میگویند: «بدترین نوع تاریکی که با آن روبهرو شدیم؛ شاید همین اعتیاد مسافران باشد؛ چون هم خودشان و هم انسانهای اطرافش را به قعر تاریکی میکشاند.» در جهانبینی مثال یک طنابی را میزند که انسان اگر خواسته داشته باشد؛ میتواند با آن طناب خودش را بالا بکشاند. در جهانبینی با مراتب نفس آشنا میشویم؛ چون خیلی از پایههایی که در سیدیها و کتابها میخوانیم و برای ما بیان کرده است که بتوانیم خوب یادشان بگیریم. استاد امین میگویند: «اگر توانستید یکپنجم به علمتان اضافه کنید میتوانید یکپنجم از مواد را کم کنید؛ یعنی هرچهقدر شما به داناییتان اضافه شود؛ راحتتر از مصرف مواد کنارهگیری میکنید.» جهانبینی برای روزهای سخت است.
تعریف جهانبینی این است که نگرش، احساس و درکی که نسبت به دنیا و جهان اطرافمان داریم. جهانبینی یک نوع اتصال بین دنیای درونوبیرون است؛ ممکن است اتفاقی برای من بیفتد و واکنش من خیلی تند باشد؛ اما برای یک نفر دیگر همان اتفاق بیفتد و واکنش آن تندی نداشته باشد؛ چون بررسی کرده است و آموزش دیده است و درک خودش را بالا برده است که بتواند نسبت بهاطراف خودش راحتتر برخورد کند. جهانبینی خیلی مهم است و ما باید روی آن کار کنیم و مسئله جهانبینی روی دانایی و شناخت حسها است؛ اگر ما دانایی خود را بالا ببریم و با نیروهای بازدارنده ذهنمان که منیت، ناامیدی و ترس است آشنا شویم میتوانیم در وجود خودمان این انگیزه را بهوجود بیاوریم. ما هرچهقدر داناتر شویم بیشتر به آموزش نیاز داریم. یک جمله معروف داریم که میگوید: زگهواره تا گور دانش بجوی؛ هرکسی علم و دانش بیشتری داشته باشد؛ قطعاً در زندگیاش برخورد با مسائل و مشکلات راحتتر است.
شناخت حسها خیلی مهم است و باید روی حسها کار کنیم و با تزکیه و پالایش میتوانیم حسهای منفی را از خودمان دور کنیم. یک مثال قشنگ میزند که اگر حستان نسبت به اطرافتان خراب باشد؛ قطعاً دیدتان هم نسبت به دنیای اطراف خراب است و اگر میخواهید شهری را آلوده کنید؛ باید سرچشمه آن شهر را آلوده کنید. اگر حس انسان خراب شود مثل همان سرچشمه است، اگر حس انسان خراب شود؛ قطعاً دنیای اطراف آن هم خراب میشود و باید سعی کنیم حسهای مثبت را در خودمان تقویت کنیم . حس و ظرفیت وجودی آدمها را به یک استخر مثال میزند و آب درون استخرها مثال همان حس است هرچه حس پالایش شده باشد آب آن زلالتر است؛ حتی اگر یک برگ در استخر بیفتد کاملاً مشخص است؛ اما هرچه حس آلودهتر باشد نسبت به دنیای اطراف هم در جنگ و ناراحتی باشد آن استخر کثیفتر است و هرچهقدر آلودگی در درون استخر بریزیم به چشم نمیآید؛ اما هرچهقدر حس انسانها زلالتر باشد ناخالصیها را در محیط اطرافش را راحتتر تشخیص میدهد.


مرزبانان کشیک: همسفر طیبه و مسافر اقبال
تایپ و ویرایش: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
79