
به نام قدرت مطلق الله
حلقههای آفرینش شامل مراحل زیر است:
۱. مرحله کودکی (آموزش)
۲. نوجوانی (تلاش، کار و تحصیل)
۳. میانسالی (رسیدن به پختگی)
در حلقه سوم که مهمترین حلقه حیات است، انسان باید در فکر تکمیل عقل و تفکر باشد و خودش را برای نزدیکتر شدن به فرمان عقل آماده کند.حضرت محمد نیز در سن ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شد. سوال مهمی که جواب آن به انسان در یافتن راه و مسیر درست زندگی کمک بزرگی میکند، این است:
دانستن اصول و قوانین زندگی برای چیست و چرا باید بدانیم؟
پس هر چیزی یک سری قانون دارد و دانستن این قوانین برای همه لازم است؛ مانند قوانین رانندگی، قوانین کنگره و قوانین زندگی؛ چون تکلیف هر چیزی باید مشخص باشد. انسان موجودی اجتماعی است و برای داشتن زندگی بهتر در کنار هم، دانستن قوانین الزامی است؛ مثلاً روابط چگونه باشد و داد و ستد چگونه انجام شود.
در این دانستنها، حس و احساس خیلی مهم است. مبنای حرکت ما بر اساس احساس است و مرکز اصلی در دانستن قوانین، ۵ حس ظاهری و احساساتمان است، مانند سیری، گرسنگی، کینه، نفرت و دشمنی. اگر از حسها و احساسات درست و خوب پیروی کنیم، زندگی بهتری خواهیم داشت و هر چه احساسات منفی درونمان بیشتر باشد، زندگی برایمان سختتر میگذرد.
حس، مانند نام یک کتاب است و عقل، متن و محتوای آن است. احساسات، هم بد و هم خوب را میفهمند و آنالیز آنها توسط عقل انجام میشود. با فکر و تأمل، تصاویر و شکلهای متعددی در ذهن ساخته میشود و در نهایت، خود فکر است که این تصاویر را میسازد و به وجود میآورد. به همین دلیل است که فکر اهمیت دارد. هدف مهندس و راهنما در کنگره چیست؟
جهت صراط مستقیم را برای ما نشان دهند و زمانی که از مسیر منحرف شدهایم، به مسیر اصلی برگردانند. در زندگی، مانند یک انسان وظیفهشناس و مطیع فرمان الهی، حرکت کنیم. انسانها را بیدار کنند و ببینند که چه اشتباهاتی در گذشته مرتکب شدهاند و آنان را با قوانین آشنا سازند؛ چرا که آگاهی تنها از راه تجربه کسب میشود. در این مسیر، باید سختیها را تحمل و پشت سر بگذاریم.
باید محبت و همدلی میان انسانها ایجاد کنند.به ما بیاموزند که خلقت و کل هستی بر پایه نظم و نظام استوار است و هر چه نظام خود را بر تواناییها و وظایفمان افزوده و انجام دهیم، حس راحتی و آزاد بودن در ما شکل میگیرد. این گونه، تفکر و تصمیمگیری ما قویتر و انجام وظایفمان منظمتر میشود.صراط مستقیم یعنی عملی کردن اصولی که اثرات آنها در زندگی، جامعه و خودمان ظاهر میشود.
رعایت قوانین ذکر شده در زندگی، شامل داشتن احساسات مثبت، لذت بردن از زندگی، رسیدن به آرامش و آسایش، زندگی کردن در لحظه حال، با توکل و ایمان قوی است که از گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامهریزی کنیم و به آن اطمینان داشته باشیم.با داشتن نظم و انضباط در تمامی کارها، حتی ساعت خوابیدن و غذا خوردن، سلامتی و آرامش خواهیم داشت.
انجام وظایف و قوانین با آرامش، فکر صحیح و تصمیمهای درست را برایمان رقم میزند. در نتیجه، فاصله بین ظاهر و باطن بر هم منطبق شده و آرامش بیشتری را کسب میکنیم.بنابراین، شناخت دیدگاه جهانبینی شرط رسیدن به آرامش و آسایش است.نادیده گرفتن قوانین معایب زیادی دارد؛ از جمله مشکلاتی که برایمان پیش میآید، سختتر شدن زندگی، و درگیر شدن در امور مثل غیبت، خیانت و تهمت که باعث دردسر میشوند.
نداشتن نظم در کار و زندگی، همواره ما را پریشان و آشفته نگه میدارد.کماعتمادی و نداشتن توکل بر خدا، تصاویری که از گذشته و آینده در ذهنمان ساختیم، مانند هیولایی آرامش را میرباید و توانایی تفکر و تعقلمان را تضعیف میکند. ترسها، نگرانیها، افسردگی و اضطراب ناشی از این وضعیت، ما را به انواع بیماریها دچار میکند.
نگارش: مسافر علیرضا ل ۶
تایپ: مسافر محمدجواد ل ۹
ویرایش: مسافر ایمان
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
69