جلسه نهم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا شهرضا با استادی راهنما تازهواردین همسفر نجمه، نگهبانی همسفر بهاره و دبیری همسفر منیره با دستور جلسه «جهانبینی 1و 2» روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شاکرم و از ایجنت، نگهبان جلسه و راهنمایم تشکر میکنم که به من این فرصت را دادند، در این جایگاه باشم که خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه ما در مورد جهانبینی ۱ و ۲ است. کنگره60 معتقد است که درمان باید در سه ضلع جسم، روان و جهانبینی انجام شود. جزوه جهانبینی ۱ و ۲ در سال 82 توسط آقای امین دژاکام به نگارش درآمد.
کلمه جهانبینی در اینجا به معنای کاربردی است؛ بدین معنا که برای تغییر دیدگاه، نگرش، رفتار و کردار ما نسبت به خود، جهان هستی و زندگی، باید آموزشهای مربوط به جهانبینی را در خود عملی کنیم.
در جهانبینی ۱، انسان به دو قسمت صورآشکار و صورپنهان تقسیم میشود. صورآشکار، آنچه که قابل رؤیت است و صورپنهان، آنچه که قابل رؤیت نیست، شامل: نفس، حس، ذهن و آرشیو است.
مفهوم نفس بیان میکند، آنچه تعیینکننده موجودیت انسان است، در ظاهر و باطن ونشانهاش خواستهاست. خواستهها به دو دسته تقسیم میشوند: خواسته معقول و خواسته غیرمعقول. خواسته معقول از عقل پیروی میکند، در حالی که خواستههای غیرمعقول، به دور از عقل و منطق هستند.
سپس مراحل نفس بیان میشود: نفس اماره، لوامه و مطمئنه. در مرحله اول، یعنی نفس اماره، عموم خواستهها نامعقول است و چیزی تحت عنوان وجدان در این مرحله به چشم نمیخورد؛ چنانکه در کلام الله آمده است: «آنان چهارپایانی هستند بلکه پایینتر».
نفس لوامه، یعنی مرحله سرزنشکننده، در این مرحله انسان به تشخیص میرسد و با پالایش مداوم، این تشخیص عمیقتر میشود. اگر عملی ناشایست انجام دهد، احساس ناراحتی و سرزنش در او پدید میآید.
مرحله سوم، یعنی نفس مطمئنه، تنها به خواستههای معقول پاسخ میدهد. در اینجا مسئله وجود قدرت مطلق خداوند و همچنین مفهوم قلعه عقل مطرح میشود. در این قلعه، نگهبانانی وجود دارند که اجازه نمیدهند هر کسی بدون مجوز وارد شود؛ زیرا عقل برای هر خواسته نامعقول و کماهمیتی فرمان نمیدهد. این نگهبان دارای قدرت ویژهای است که همان قدرت تشخیص ماهیت خواستهها در هر لباس و شکلی است و این همان مفهوم دانایی است.
سپس مفهوم دانایی مؤثر بیان میشود، یعنی قدرت به اجرا درآوردن و عمل کردن به آن.
مراتب دانایی مطرح میشود که شامل: علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین است. در نهایت، جهانبینی۱ به انسان میآموزد که چگونه رفتارها، ارتباطات و شرایط اجتماعی را بررسی کند. جهانبینی۲ با فراگیری قوانین زندگی شروع میشود. اگر قوانین بازی را بلد باشیم، از بازی لذت میبریم، و در زندگی هم همینطور است. اگر قوانین زندگی که همان قوانین الهی هستند در زندگی اجرا کنیم، از آن لذت خواهیم برد. بیشتر مشکلات ما ناشی از عدم آگاهی از این قوانین است که باعث ایجاد مشکل برای خود و دیگران میشود.
چرا در اجرای این قوانین با مشکل مواجه میشویم؟ به دلیل وجود نیروهای منفی یا بازدارنده که همان حسهای منفی هستند. هدف اصلی این نیروها، جلوگیری از دانایی است، زیرا دانایی محکمترین سپر در برابر خواستههای نامعقول است.
برای افزایش دانایی، باید ظرفیت و گنجایش را نیز افزایش داد. مثلث دانایی شامل سه ضلع آموزش، تجربه و تفکر است، در مقابل آن مثلث جهالت با اضلاع ترس، منیت و ناامیدی قرار دارد. ترس، تفکر را از بین میبرد، ناامیدی مانع تجربه کردن میشود و منیت، آموزش و رشد را متوقف میکند. حس ناامیدی انسان را در سکون نگه داشته و به صورت بیماری یا افکار منفی بروز میکند.
هنگامیکه انسان در جهت تاریکی حرکت میکند و مرتکب اعمالی مانند دزدی، غیبت یا نقض فرامین الهی میشود، کالبدش آلوده به نیروهای تاریکی میشود و باید تنبیه شود یا سختی بکشد؛ زیرا نیروی منفی باعث ایجاد بیماری در ما شده است. در کتب آسمانی آمده است که اگر یک روز روزه نگیرید، باید 60 روز روزه بگیرید؛ این سختی برای بیرون راندن تاریکی از وجود ماست. تنها راه رسیدن به بهشت و آرامش، پرهیزکاری و درست زندگی کردن است. پرهیزکاری، یعنی پیروی از فرامین الهی: دروغ نگویید، خیانت،غیبت، کمفروشی و احتکار نکنید و حق کسی را پایمال نکنید.
برای حل مسائل زندگی، باید راه و رسم زندگی را بیاموزیم و متعادل شویم تا از زندگی لذت ببریم. همانطور که استاد امین فرمودند، باید آموزشهای جهانبینی را در زندگی عملی کنیم. فرزندانمان را تکبعدی تربیت نکنیم و خدمتکار آنها نباشیم؛ بلکه ابتدا برای خودمان و سپس برای آنها معلم باشیم. تجربههای خود را با آنها به اشتراک بگذاریم و به آنها علم، هنر و کتاب خداوند را بیاموزیم. به مطالب کتاب خداوند سطحی نگاه نکنیم؛ زیرا معانی عمیقی در قرآن وجود دارد. برای مثال، قوم عاد که در قرآن آمده، به معنای “بازگشت” است؛ بازگشت به تاریکیها. قوم مدین که پیامبرشان شعیب بود، کمفروشی میکردند و همه چیز را نصفه و نیمه میفروختند، یعنی فرمان الهی را نقض میکردند؛ بنابراین اگر ما هم این عمل را انجام دهیم، جزو قوم عاد هستیم.
کتاب خداوند، کتابی است که در گذشته، حال و آینده قابل استفاده است و عمل به فرامین آن، آرامش را به زندگی ما میآورد.
استاد امین در مصاحبهای در مورد جهانبینی گفتند که جهانبینی مانند مشکی پر از آب است که اگر سوراخ شود، زمانیکه از آب بیرون بیاید، خالی میشود. جهانبینی در انسان هم همینطور است؛ اگر گرهای در انسان باشد، تا زمانی که در کنگره است، در تعادل است و با خروج از کنگره، به حالت اول برمیگردد؛ اما اگر جهانبینی، درست زندگی کردن را به انسانها یاد دهد، آنها را از پرتگاههای زندگی عبور میدهد.
از آقای مهندس و استاد امین سپاسگزارم که با آموزشهای نابشان، آرامش و امنیت را در وجودمان پرورش میدهند تا به تعادل لازم برسیم.

تایپیست: همسفر عاطفه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر مهناز رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم) دبیر سایت
عکاس: همسفر ثنا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
123