در ابتدای سیدی آقای مهندس دژاکام در خصوص علوم مختلف، پیشرفت علوم و موفقیتها صحبت میکند. ایشان میگویند: بشر، دانشمندان و پزشکان در روشهای درمانی پیشرفتهای بسیار خوبی داشتهاند که متأسفانه این پیشرفتها فقط در حیطه توصیف است بهاین معنی که خیلی خوب روی کاغذ این روشها را نوشته و بهصورت کتاب هم درآوردهاند ولی وقتی به مرحله عمل میرسد ، اتفاق مطلوبی رخ نمیدهد و دلیل آن هم بهخاطر عدم شناخت انسان است. بنیان کنگره ۶۰ میگویند در حدود ۵۰ سال پیش، از زمانی که کِندی رئیس جمهور آمریکا بوده جامعه پزشکان آمریکا به این نتیجه رسیدند که سه بیماری اساسی بین مردم شایع شده است که اگر روش درمان این بیماریها کشف شود ، بسیاری از مشکلات انسانها برطرف خواهد شد. این سه بیماری عبارتند از: سرطان، چاقی و اعتیاد که هنوزم که هنوز است درمان قطعی این بیماریها صورت نگرفته است، درصورتی که در کنگره ۶۰ بیش از ۲۰سال است که اعتیاد به طور کامل درمان شده است و با یک روش بسیار ایدهآل و ساده چاقی را هم کنترل کرده و افراد چاق را به تعادل رساند. درخصوص سرطان هم که طی آزمایشات و مقالات، متُدی که انجام گرفته و منجر به درمان میشود معرفی شدهاست که طبیعتاً این روشها را باید پزشکان اجرا کنند. آقای مهندس دژاکام بیان میکنند که همانگونه که بارها گفتهام هدف کنگره ۶۰ از آموزش جهانبینی، درست زندگی کردن است؛ چراکه اگر نتوانیم درست زندگی کنیم به انواع بیماریها مبتلا میشویم. بسیاری از بیماریها، روانتنی هستند(سایکوسوماتیک) یعنی بیماری ریشه در افکار نادرست و منفی دارد، بنابراین با یادگیری جهانبینی به افکار سالم، روان سالم و درنتیجه، جسم سالم میرسیم و بیماری گریبانگیر ما نمیشود. من به عنوان یک شخص مسافر کنگرهای اگر آموزشهای ناب کنگره را جدی گرفته و آنها را آویزه اعمال و رفتار خود نمایم، سیدیها و سخنان ارزشمند بنیانگذار کنگره را خوب و بادقت گوش کنم، یقیناً به حیات بعد از مرگ اعتقاد راسخ پیدا خواهم کرد. بسیاری از افراد دنبال اثبات خداوند هستند، درصورتی که اینها حتی خودشان را هم نمیتوانند اثبات نمایند. خداوند نیاز به اثبات ندارد، هر طرف را بنگریم،هستی را خوب تماشا میکنیم. اگر گردش زمین و آسمان را مد نظر قرار دهیم خواهیم فهمید که این نظم و این عظمت خالق بیمانندی دارد که توانای قهاری است و او همان قدرت مطلق است. بنابراین آرام آرام متوجه میشویم که وقتی خداوند هست، فکر کردن به اینکه پایان زندگی انسان با مرگ رقم خواهد خورد، تفکری کاملاً سطحی و کودکانه خواهد بود.
هر انسانی با تولد، باید دورههای کودکی، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی را طی نموده و بعد از حیات در این دنیا، وارد بعُد دیگری شده که به نظر عموم همان جهان آخرت است، البته جهانهای دیگری غیر از جهان آخرت هم وجود دارد که با مطالعه سیدیها و کتب دیگر بیشتر با آنها آشنا خواهیم شد.
انسان اگر میخواهد در بعُد دیگری از حیات آرامش داشته باشد باید در این دوره پرهیزکاری را سرلوحه زندگی خود قرار دهد. رسیدن به بهشت، شرطش پرهیزکاری و درست زندگی کردن است. باید قوانین الهی را یاد گرفته و به آن عمل کنیم. قوانین الهی چیست! دوری از غیبت، دوری از تهمت زدن، دروغ نگفتن، یاری رساندن به نیازمندان، گرانفروشی نکردن و... . اگر قوانین الهی را رعایت کنیم، ناخودآگاه در بهشت قرار میگیریم؛ پس جهنم و بهشت، همان نوع رفتار و کردار ما است.
"دوزخ شَرری ز رنجِ بیهوده ماست فردوس دمی زِ وقَتِ آسوده ماست"
آقای مهندس اعتقاد دارند که مهمترین مرحله زندگی انسان، بعد از مرحله جوانی است؛ چراکه دوره کودکی با بازیگوشی و سرگرمی همراه است و دوره نوجوانی و جوانی هم که جهل و غرور انسان را محاصره میکند و دوره بزرگسالی است که شخص با تجربه شده و از پختگی لازم برخوردار میگردد. ما اگر میخواهیم چه در این دنیا و چه در دنیاهای دیگر آسودهخاطر باشیم و به قول معروف همیشه حالمان خوش باشد باید در مرحله سوم سعی کنیم تزکیه و تصفیه روح و روان را در اولویت قرار داده و همانطور که قبلاً گفتم از قوانین الهی عدول ننمائیم.
سیدی سختیها به من میفهماند که هرچیز خوبی بهایی دارد و رسیدن به حال خوش و نزدیک شدن به مقربین، سختیهای زیادی دارد که باید با آموزش، حذف کردن، صبور بودن و بالا بردن تحمل ،سختیها را پشت سر گذاشت.
امیدوارم که اعضای کنگره۶۰ با آموزش جهانبینی، رعایت متدها، پیروی از قوانین، تفکر و تحقق در سخنان آقای مهندس دژاکام، بتوانند سختیها را به فرصتی برای تزکیه و پالایش خود تبدیل نمایند؛ دراین صورت میتوانند الگویی برای افراد غیر کنگرهای بشوند تا آنها هم بتوانند زندگی خوب و آرامی را تجربه نمایند.
نویسنده: راهنما مسافر حسین
تایپ: همسفر سعید(لژیون سوم)
ویرایش متن: راهنما تازهواردین مسافر کریم
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
62