جهانبینی؛ یعنی درک درست از موضوعات و مسائلی که در پیرامون ما است. من قبل از ورود به کنگره هیچوقت شخص مصرفکننده را بهعنوان بیمار در نظر نمیگرفتم و فکر میکردم که فرد مصرفکننده انسان بیاراده، لذتجو و بدون تفکر است که هیچ تلاشی برای بهبودی و تغییر وضعیت خود نمیکند؛ ولی با آمدن به کنگره، تغییر تفکر و افزایش جهانبینی باعث شد که دید من نه تنها در مورد اینکه فرد مصرفکننده یک بیمار است؛ بلکه نسبت به کل هستی و هر آنچه در اطراف خود میبینم تغییر پیدا کند.
ما با افزایش جهانبینی میتوانیم آستانه صبر و تحمل خود را بالا ببریم، قدرت روبهرو شدن با مسائل و مشکلات را در خود ایجاد کنیم، با فکر درست و تصمیمگیری دقیقتر مشکلات خودمان را حل کنیم. همانطور که میدانیم مثلث درمان از سه ضلع جسم، روان و جهانبینی تشکیل شده است. یک مصرفکننده؛ اگر هم جسم و روان او پاک شده باشد تا زمانیکه جهانبینی درستی نداشته باشد باز هم امکان بازگشت او به مصرف مواد وجود دارد. جهانبینی باعث سلامتی جسم، روان، گسترش دید و افکار ما و باعث بالا رفتن سطح دانایی ما میشود.
مثلث دانایی از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکيل شده است که به ما کمک میکند از مسائل درک درستی داشته باشیم؛ اما اگر در مقوله دانایی به سطحی برسیم که تشخیص درست و نادرست بودن مسائل را داشته باشیم و بتوانیم آنها را به اجرا در بیاوریم به دانایی موثر رسیدهایم و آن زمانی خواهد بود که هیچ تصمیم اشتباهی نخواهیم گرفت و هیچ کار بیهوده و نادرستی را انجام نمیدهیم؛ یعنی قبل از انجام هر کاری عواقب آن را در نظر میگیریم و بعد آن کار را به انجام میرسانیم؛ اما همیشه هدف اصلی نیروهای بازدارنده توقف دانایی است.
در تفکر وجود ترس باعث از بین رفتن ابتکار و خلاقیت در انسان میشود؛ برای عبور از ترس باید با آن روبهرو شویم و در هنگام تجربه کردن، حس ناامیدی در مقابل ما قرار میگیرد و همیشه برای آموزش گرفتن هم حسی است که مانع آن میشود که آن هم چیزی جز منیت نیست. منیت احساسی است ناشی از اینکه جایگاه خود را بالاتر از آنچه است تصور کنیم و در زمینههایی که دچار خود برتربینی میشویم آموزش ما کند و یا متوقف میشود و در نتیجه محکمترین سپر در برابر تحقق خواستههای نامعقول دانایی است.
ما در تمام طول زندگی میتوانیم از طبیعت برای هر کاری الگوبرداری کنیم؛ حتی در مورد جهانبینی. ما اگر به یک درخت نگاه کنیم که در فصل بهار برگهای آن شروع به رشد میکنند، کمکم شکوفه میزنند و بعد از مدتی مرحله جدیدی برای آن آغاز میشود که شکوفهها تبدیل به میوه میشوند؛ پس از گذشت مدت زمانی میوهها رسیده میشوند و در فصل پاییز زمان برگریزان درختان شروع میشود. درختان در زمستان به خواب میروند این دقیقاً مانند مراحل رشد انسان از بدو تولد تا مرگ او است؛ پس انسان هم در تمامی مراحل زندگی خود؛ اگر بتواند افکار خود را درست پرورش دهد، در راه صراط مستقیم حرکت کند و دیدگاه خود را نسبت به خود و جهان پیرامون خودش گسترش دهد میتواند به پختگی و دانایی لازم برسد و فرد مفیدی برای خود، اطرافیان و جامعه باشد.
نویسنده: همسفر ویدا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زلیخا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
25