جلسه سوم از دوره سیونهم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی مرزبان محترم مسافر عباس، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «جهانبینی1و2» در روز یکشنبه چهاردهم اردیبهشتماه1404 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار نمود.
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که یکمرتبه دیگر به من اجازه داد تا در کنگره60 باشم و در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم. از نگهبان جلسه و راهنمای لژیون چهارم هم که به من فرصت خدمت دادند، تشکر میکنم.
دستور جلسه، جهانبینی1و2 است. آقای امین که استاد جهانبینی هم هستند میگویند در مشارکت حتماً سپاسگزاری کنید. ایشان میگویند مشارکت سه قسمت دارد، قسمت اول، سپاسگزاری، قسمت دوم، بیان حال و احساس و قسمت آخر هم خیلی خلاصه در خصوص دستور جلسه باید مشارکت شود و اصلاً لازم هم نیست که در هنگام مشارکت از کلمات خیلی قشنگ و مهم استفاده کنیم، بلکه باید آنچنان ساده صحبت کرد که حتی اگر یک انسان کاملاً بیسواد هم در حال گوش کردن است، بهخوبی متوجه شود، برای همین جزوههای جهانبینی خیلی ساده و قابلفهم نوشته شده است.
جهانبینی یعنی نگرش من نسبت به جهان درون و بیرون خودم، من در زمان مصرف یک دید و یک تفکری داشتم و با ورود به کنگره60، دید، تفکر و نگرش من کاملاً تغییر کرد. من قبلاً مواد مخدر را دوست داشتم؛ ولی در حال حاضر نه از مواد متنفر هستم و نه علاقهای به آن دارم، جدای این موضوع که کنگره اعتیاد مرا خوب کرد، دید مرا هم تغییر داد. من نظم را در کنگره یاد گرفتم، درست لباس پوشیدن را در کنگره یاد گرفتم، در کنگره یاد گرفتم که چگونه حرف بزنم، چگونه راه بروم و ...؛ جهانبینی یک الفبایی هست که من در کنگره این الفبا را یاد میگیرم و در زندگی روزمره به کار میبندم.
من باید بدانم برای چه به دنیا آمدهام! برای چه مواد مخدر را کنار گذاشتم! چرا هنوز هم بعد از درمان مواد مخدر، به کنگره میآیم! من بههیچوجه در بیرون از کنگره نمیتوانستم مواد خود را کنار بگذارم، چون نیاز به آموزش داشتم. در کنگره فهمیدم که ۵درصد درمان شربت تریاک است و ۹۵درصد دیگر، به جهانبینی مربوط میشود. شرکت در جلسات، مشارکت کردن، مطالعه کتب کنگره60، حضور در لژیون و ... همه جهانبینی هست.
ما خیلی از مشکلات گذشته را دیگر نداریم و میدانیم که مشکلات برای همه هست و اینگونه نیست که فقط من مشکل داشته باشم و دیگران رها از مشکل باشند. من ده سال در جای دیگر ترک کرده بودم و حال و احساسم طی این ده سال بسیار بد بود و تنها در این چند سالی که در کنگره60 هستم حال و احساس خوب را تجربه کردم. جهانبینی مانند یک قرقره است که ما باید با بالابردن دانش و آگاهی بهواسطه این قرقره بالا بیاییم و به حال خوب برسیم.

امروز میخواهم گریزی هم به لژیون سردار بزنم. من باید بدانم که نسبت به لژیون سردار چه دید و تفکری دارم! من خودم همیشه بیرون از کنگره هم کمک میکردم، اما امروز به خاطر آموزشهایی که در لژیون سردار گرفتم، بعدازاین که کمکی کردم، حالم بسیار خوب میشود. سعی کنیم دربند کنگره60 باشیم و این امر با بخشش حتی خیلی کم و شرکت در لژیون سردار، میسر میشود.
هفته آینده دستور جلسه، هفته دیدهبان است. ما در کنگره60، سپاسگزاری را یاد گرفتیم! به نظر شما یک راهنما و یا یک دیدهبان که بعضاً راههای طولانی را طی میکنند تا به نمایندگی خود برسند، نیاز به پاکت ما دارند! این را بدانیم که اگر کنگره60 نبود، اگر آقای مهندس نبود و اگر دیدهبانان عزیز که بازوان آقای مهندس هستند، نبودند، ما هم نبودیم و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار ما است.
امیدوارم در هفته آینده که یکی از دیدهبانان ارجمند به نمایندگی ما میآید، بتوانیم به نحو احسنت حس قدردانی خود را به نمایش بگذاریم.
« از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما متشکرم.»
تایپ، ویرایش متن و عکس: مسافر محمود(لژیون پنجم)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
118