خدمت مادی در کنگره‌ی60، دریافت رهایی دیگر است

جلسه‌ی هشتم از دوره‌ی هفتادم کارگاه‌های آموزشی عمومی  نمایندگی حکیم هیدجی با استادی پهلوان محترم مسافر احمد، نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه‌ی * وادی دوم و تأثیر آن روی من *  روز پنجشنبه 1404/02/11  ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد پهلوان، مسافر احمد:
سلام دوستان احمد هستم، مسافر: ابتدا روز معلم را به معلمان عزیز و جناب مهندس که بهترین معلم هستند و به راهنمایان عزیز  تبریک می‌گویم. دستور جلسه عنوان می‌کند که هیچ مخلوقی بیهوده خلق نشده است. من این را در کنگره یاد گرفتم که فرض کنید من یک قطعه‌ی بزرگ الماس دارم و در کشتی هستم و کشتی در حال غرق شدن است، فردی می‌گوید الماست را به من بده تا تکه چوبی به تو بدهم، اینجا الماس با ارزش است یا آن تکه چوب؟ قطعاً تکه چوب، چون من را حفظ می‌کند. اگر من به بیهودگی فکر کردم، بیهوده هم قدم برداشتم. وادی اول در من کار بردی نشده بوده و چون تفکر خوبی نداشتم مسیر را هم اشتباه رفتم. من کار کشاورزی میکنم، روزی داشتم در باغ کار می‌کردم و مادرم چایی آورد و نشستیم پای صحبت همدیگر و مادر گفتند: که آره، راست است که می‌گویند از تو حرکت و از خدا برکت. تا مادر این مثل را گفتند: من یاد حرف آقای زرکش افتادم که یکبار گفتند: از تو برکت از خدا حرکت. فکر کردم که برکت را من به درختان می‌دهم، کود، آب و نگهداری از آن‌ها و پس از چندی میوه می‌دهند و این حرکت خداست برای من. مفهوم وادی دوم این است که هیچ مخلوقی برای بیهودگی خلق نشده است. 

من بیست یا سی سال در نا امیدی بودم، دیگران را می‌دیدم و خودم را نگاه می‌کردم و چقدر حسرت و غصه می‌خوردم. و فکر می‌کردم که چه آرزوهایی برای خانواده‌ام داشتم. و چقدر تحقیر شدم برای قدم‌های اشتباهی که برداشتم ولی روزی آمد که یک استادی، یک معلمی و یک مکانی به صورت رایگان در اختیار من قرار داده شد. و من آمدم به رهایی رسیدم و الآن وقت برکت دادن من است. برکت من برای کنگره لژیون سردار است و بخشندگی. من نمی‌توانم آنچه را که کنگره به من داده است را جبران کنم ولی می‌توانم سعی برای جبران، بنمایم. مسافر رهایی می‌گیرد و فکر می‌کند که کارش در کنگره تمام شده است. باید خدمت کنی، باید وصل باشی تا ثابت قدم باشی. خدمت از نوع مادی با عضو سردار شدن و با دنور و پهلوان شدن است ولی با شرایطی. خیلی‌ها هستند که به خدمت آقای مهندس می‌رسند و اعلام، می‌کنند که می‌خواهند پهلوان بشوند ولی اجازه برایشان صادر نمی‌شود. یعنی اجازه‌ی خدمت برای هر کسی صادر نمی‌شود. باید به مرحله‌ای از آموزش و آگاهی برسی که بتوانی آن عنوان را دریافت کنی، فقط داشتن تمکن مالی که کافی نیست. عضو سردار شدن در کنگره یا دنور یا پهلوان شدن این نیست که من بگویم برای کنگره کاری کرده‌ام، این است که برای خودم عملی انجام می‌دهم و می‌خواهم در واقع مراحل دیگر رهایی از ظلمت را دریافت کنم واز بند مادیات رها شوم و به معنویات بپردازم. ممنونم که توجه کردید.

اعلام رهایی و آغاز سفر دومی مسافر مهدی از لژیون ششم توسط راهنمای محترم آقا سعید: ضمن عرض تبریک به این عزیزان

در ابتدای جلسه‌ی امروز جایگاه دبیری دوره‌ی هفتادم، از سوی دبیر اول مسافر علیرضا به دبیر دوم مسافر مهدی تحویل گردید:

مرزبان محترم کشیک: مسافرحاتم

عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر مهدی
تایپ: مسافر مرتضی و مسافر مجید
ثبت: مسافر سعید

نمایندگی حکیم هیدجی ( مسافران و همسفران )