بار دگر بنده شویم نقطه تابنده شویم، وصل به این دایره رحمت گردنده شویم. دستورجلسه این هفته «جهان بینی ۱ و ۲» میباشد. آنچه که ما نسبت به کل هستی برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم، جهانبینی میگویند که شامل دو بخش جهانبینی درون و جهانبینی بیرون میباشد. جهانبینی درون، احساس و ادراک ما نسبت به خودمان و جهانبینی بیرون احساس و ادراک ما نسبت به تمام هستی است. یکی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد جهانبینی است که در درمان اعتیاد باید علاوه بر جسم و روان به این قسمت هم توجه شود. مدت زمان رسیدن به تعادل در این قسمت غیرقابل پیشبینی است. جهانبینی فقط مربوط به درمان اعتیاد نیست؛ بلکه همه افراد باید آن را فرا بگیرند تا به آرامش برسند. جهانبینی، مبدأ حرکت انسان را مشخص میکند و در یافتن مسیر درست حرکت به ما یاری میرساند.
طبق علم کنگره۶۰ انسان دارای دو بخش صور آشکار و صور پنهان میباشد. صور آشکار مانند جسم قابل رویت است. صور پنهان شامل عقل، نفس، ذهن و کالبدهای هفتگانه میباشد که قابل رؤیت نیستند. در جهانبینی بیشتر روی صور پنهان تمرکز میشود. صور پنهان مواد اولیه جهانبینی است و کنگره۶۰ معتقد است که که هر فردی بنای خویش را با توجه به خواست و علاقه خود میسازد و در آن مسیر قدم برمیدارد. در این مسئله موجودیت نفس بسیار اهمیت دارد؛ زیرا این نفس است که دارای خواستههای معقول و غیرمعقول میباشد. نفس شامل سه مرحله اماره، لوامه و مطمئنه میباشد. در نفس اماره خواستههای نامعقول امر میشود و نفس لوامه نفس سرزنشگر است که انسان را به مرحله تشخیص نزدیک میکند که رفته رفته با پالایشهای مداوم این قدرت تشخیص در فرد بیشتر میشود. در نفس مطمئنه خواستهها با اطمینان برگزیده میشوند و انسانی که در این مرحله قرار میگیرد به راحتی درستی یا نادرستی خواستههای خود را تشخیص میدهد و شخص به علت پالایشهای مداوم، خواستههای معقول دارد. این مرحله از نفس، بسیار ارزشمند است.
مسئله بعدی در جهانبینی اثبات وجود خداوند است که هر انسانی باید خودش آن را حس کند. نیرویی که در تمام مراحل زندگی قابل لمس میباشد. انسان نمیتواند همه چیز را با آموزش به دست بیاورد. استاد یا معلم تنها میتواند فردی را در مسیر درست هدایت کند که هسته اولیه آن در فرد وجود داشته باشد. پدید آوردن خواستهها بر عهده خود شخص میباشد و از استاد کاری ساخته نیست.
در واقع مغز ابزاری است که آگاهی ما را از جای دیگر به کالبد فیزیکی منتقل میکند. لذا یک تبدیل کننده بسیار حساس است. جایگاه عقل در مغز نمیباشد؛ زیرا با مرگ مغز نیز از بین میرود. درصورتی که در قرآن مجید ذکر شده است که انسان هنگام مرگ به طور کامل دریافت میشود. تمام خواستههای نفس برای اجابت شدن باید به تأیید عقل برسند. در شهر وجودی ما عقل فرمان میدهد؛ اما باید این شهر وجودی نگهبانانی داشته باشد که امنیت شهر وجودی ما را بر عهده بگیرند. وظیفه آنها این است که هر شخص با هر خواستهای وارد نشود. در جهانبینی این قدرت را دانایی میگویند. در مدل قلعه عقل هرگونه تغییر در درون بدون افزایش دانایی امکانپذیر نیست. عقل انسان همه چیز را نمیداند؛ اما آنقدر دانا است که چیزی را که نمیداند در مورد آن حکم صادر نکند.
نفس انسان برای رسیدن به خواستههای نامعقول میتواند قضاوت عقل را مختل کند؛ پس باید دانایی خود را افزایش دهیم. مثلث دانایی شامل سه ضلع «تفکر، تجربه و آموزش» است. تفکر حرکتی از مجهول به معلوم است که توسط عقل صورت میگیرد. در آموزش، شخصی قبلا در آن مسیر به دانایی رسیده و راه را به ما نشان میدهد. تجربه فرایندی است که خود احساس کردهایم یا انجام میدهیم.
در مرحله دانایی مؤثر تمام اضلاع این مثلث به یک اندازه میباشد. مهمترین مانع برای خواستههای نامعقول نفس، دانایی میباشد. اصولا تمام نیروهای بازدارنده و شیطانی یک هدف اصلی را دنبال میکنند و آن عدم رشد دانایی میباشد. دانایی سه مرحله دارد. اولین مرحله علمالیقین است که در واقع داشتن دانش در حد اطلاعات عمومی میباشد. مرحله بعد عینالیقین است که مرحله ورود به ورطه دانایی است. مرتبه حقالیقین مقام حقیقت است.
هر انسانی در زندگیش بر اساس خواستههایش آزمایشهایی را انتخاب میکند تا آموزش ببیند. تفکر و تجربه میکند، رفع اشکال میشود و اگر ناقص بود دوباره تکرار میگردد. چه چیز مانع تفکر میشود؟ ترس، تفکر را میخورد در نتیجه دیگر نمیتوانیم از مجهولات به معلومات برسیم. ناامیدی هم مانع افزایش دانایی ما میشود و تجربههای ما را بیتأثیر میکند. منیت نیز مانع آموزش خواهد شد.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر گلناز (لژیون هفدهم)
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
75