«جزوه جهانبینی الفبای یکزبان است و برای اینکه مفاهیمی که در کنگره آموزش داده میشود قابللمس و درک باشد؛ باید الفبای آن را بلد باشیم و بیشترین هدف جزوه جهانبینی این است که تصویر ذهنی در افراد به وجود آورد؛ گاهی اوقات ما به دنبال مطالعه در مورد مسائلی میرویم؛ اما نحوه بیان مطالب به حدی پیچیده است که با وجود بارها مطالعه، چیزی متوجه نمیشویم تا بهجایی میرسیم که از مطالعه ناامید میشویم و دست از آن موضوع میکشیم. جهانبینی برای همه انسانها موردنیاز است و درواقع مانند طناب و قرقرهای عمل میکند که آدمها را از عمق تاریکیها بیرون میکشد و به روشناییها هدایت میکند.»
همسفر واله و مسافرشان با آخرین آنتی ایکس تریاک و هروئین وارد کنگره شدند. به مدت ۱۲ ماه و ۱۲ روز با متد DST و داروی OT باراهنمایی مسافر پژمان و همسفر زهرا سفر کردند که هماکنون به لطف خدا و با دستان پرمهر آقای مهندس ۳ سال است که آزاد و رها هستند؛ ایشان در رشته ورزشی والیبال فعالیت میکنند. همسفر واله در جایگاههای مرزبانی، دبیری، نگهبانی و عضویت در لژیون سردار و سایت خدمت کردهاند و هماکنون در بخش نگهبانی و مسئول ورزش در حال خدمت هستند.
اینک در مورد دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» با ایشان گفتگویی ترتیب دادهایم که توجه شمارا به آن جلب میکنم.

آقای مهندس معتقدند که درمان فقط جسم و روان نیست؛ بلکه با جهانبینی کاملتر میشود؛ لطفاً برایمان توضیح دهید.
در زمان بیماریها، اغلب تمرکز بر روی درمان جسم است و با دادن دارو جسم فرد را درمان میکنند که این روند در تمام بیماریها مشابه است؛ مثلاً برای درمان اعتیاد، متخصصین روی جسم فرد کار کرده و مواد مخدر را از بدن او خارج میکنند و پس از یک هفته با جواب منفی آزمایش به فرد اعلام میکنند که دیگر مصرفکننده نیست؛ اما در کنگره۶۰ ما معتقد هستیم که فرد مصرفکننده یک بیمار است و تنها جسم و روان آن بیمار از تعادل خارج نشده است؛ بلکه جهانبینی او نیز از تعادل خارجشده است؛ پس جواب منفی آزمایش، یعنی مواد از بدن خارجشده است که این تنها 5 درصد از درمان است و 95درصد باقیمانده، مربوط به جهانبینی فرد است که باید بهمرورزمان و با یادگیری آموزشهای لازم به تعادل کامل برسد؛ در این صورت است که فرد آزاد و رها میشود.
منظور ازجمله «جهانبینی، سازنده زندگی ما است» چیست؟
این جمله بسیار زیبا است؛ زیرا در کنگره یاد گرفتیم که خوبی خوب است و بدی بد است و این اصول از قوانین الهی است؛ پس نباید بهطرف بدی برویم و این آگاهی را مدیون جهانبینی هستیم که به ما آموزش میدهد. جهانبینی، نگرش و دید ما از جهان اطراف و درون خودمان است؛ وقتیکه خودمان را بشناسیم، میتوانیم دنیای اطراف خود را نیز بشناسیم و شناخت هر دو اینها باعث میشود که زندگی برای ما شادی و شعف به دنبال داشته باشد؛ اگر آگاهی و شناختمان کم باشد؛ ممکن است از دنیای بیرون بهره نیکو نبریم و به چیزهای بیهوده دل ببندیم و از ارزشهای واقعی دور شویم، در مقابل با شناخت کامل از دنیای بیرون و درون میتوانیم زندگیمان را بهطور سازنده رقم بزنیم و این را مدیون یادگیری جهانبینی هستیم.
چرا آقای مهندس معتقدند که برای رسیدن به جهانبینی درست و سالم، مدتی غیرقابلپیشبینی تعیینشده است؟
آقای مهندس میفرمایند: «دوستانی که به جهت رهایی از بند اعتیاد میخواهند سفر کنند؛ باید سه سفر را طی کنند که سفر اول از مصرف مواد مخدر تا قطع آن، سفر دوم از بینیازی به مواد مخدر شروع میشود و تا رسیدن به خود ادامه مییابد و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق یا خالق خود ادامه دارد که زمان آن پایانی ندارد»؛ درواقع قطع مصرف و رهایی پایان کار نیست؛ زیرا در این زمان نیروهای منفی تازه دستبهکار میشوند تا فرد را بهطرف تاریکیها بازگردانند؛ اما وقتیکه انسان به آگاهی رسید، هرروز باید بهتر از قبل باشد و داناییاش را افزایش دهد. حضرت علی (ع) میفرمایند: «اگر کسی دو روزش مثل هم باشد، متضرر است.» انسان بادانش و آگاهی کامل میشود و رمز و رازهای زیادی را کشف میکند و نمیتوان گفت که من ۱ یا ۲ سال دانش میگیرم و به کمال میرسم؛ بلکه هر چه زمان میگذرد، متوجه میشویم که چیزی نمیدانیم و برای جهانبینی درون و بیرون، زمان مشخصی وجود ندارد؛ بلکه دانایی باید کامل و کاملتر شود؛ به همین دلیل است که آقای مهندس در صحبتهایشان میفرمایند: «زمان رسیدن به جهانبینی سالم و درست، نامشخص است.»

منظور ازجمله آقای امین که میفرمایند: «جهانبینی برای همه انسانها نیاز و برای کسانی که در تاریکی هستند، نیاز مبرم است» چیست؟
همانطور که میدانیم، جهانبینی یعنی آنچه ما نسبت به کل هستی؛ جهان درون و جهان بیرون، برداشت، ادراک، دریافت و احساس داشته باشیم و زمانی که توانستیم خود و دنیای پیرامون خود را بشناسیم؛ آنگاه میتوانیم بگوییم که بهاندازهای از جهانبینی آگاه شدهایم. انسانی که با درک صحیح و عمیق بر رفتار و کردار خود مسلط است و برای خود روشنایی پیداکرده است؛ همچنان نیاز به شناخت بیشتر دارد؛ حال اگر این شناخت کم و محدود باشد، روشنایی او نیز کم خواهد بود و در این صورت او به پروژکتور نیاز دارد تا بتواند در این دنیای تاریک حرکت کند؛ چراکه درونش هنوز از تاریکی پر است و این تاریکیها را تنها با شناخت خود و سپس شناخت پیرامون خود میتوان روشن کرد. قبل از کنگره درونم پر از تاریکی و ظلمت بود و هیچ کورسویی از نور وجود نداشت؛ اما زمانی که شروع به آموزش جهانبینی کردم تازه متوجه شدم که چه به حالوروزم آمده است و برای اینکه از تاریکی خارج شوم و به روشنایی دست پیدا کنم نیاز مبرم به شناخت و آگاهی دارم.
چه زمانی میتوان گفت که جهانبینی را یاد گرفتهایم و شاهکلید یادگیری آن چیست؟
زمانی میتوان گفت که جهانبینی را یاد گرفتهایم که بتوانیم، علایق ناپسند خود را کنترل کرده، از ضد ارزشها دوری و از افکار منفی اجتناب کنیم. شاهکلید یادگیری جهانبینی، پیروی از قوانین و فرامین الهی است؛ اگر توانستیم این قوانین را بهدرستی اجرا و از لغزشهای اخلاقی پرهیز کنیم؛ آنوقت به درک صحیحی از جهانبینی دستیافتهایم و زمانی که در مقابل وسوسههای شیطانی که ظاهراً شیرین و دلپذیر به نظر میرسند؛ ایستادگی کنیم، میتوانیم بگوییم که جهانبینی را یاد گرفتهایم. در یککلام با عمل به قوانین الهی و پیروی از صراط مستقیم، جهانبینی درست و زندگی آرام و آسوده به دست میآید؛ بهطورکلی، جهانبینی یعنی یافتن راه و روش درست زندگی کردن.
لطفاً در مورد کلمات زیر حس خودتان را در یک جمله کوتاه برای ما به اشتراک بگذارید.
جهانبینی: زندگی در آسایش و آرامش
دانایی مؤثر: عملی کردن آموزشها
حس: اولین شروع بهکارگیری قوه عقل
کلام پایانی
خداوند را شاکرم که کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد تا از طریق آن با آقای مهندس و با خودم آشنا شوم؛ این آشنایی به من کمک کرد تا آموزشهای لازم را دریافت کنم، گرههای درونی خود را بازکنم و یاد بگیرم که چگونه با خودم و دیگران رفتار کنم؛ همچنین توانستم از داشتههایم به بهترین شکل استفاده کنم و برای خود هدفی تعیین کرده و در مسیر رسیدن به آن تلاش کنم.
تهیه و تنظیم: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
عکاس و ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
26