بسم الله الرحمن الرحیم
دستور جلسه این هفته : جهانبینی ۱ و ۲
همه ما میدانیم که مبتکر و طراح پروتکل DST برای اولین بار در جهان در سال ۱۹۹۹ میلادی برابر با ۱۳۷۸ هجری شمسی، در مقالهای علمی با عنوان صورتمسئله اعتیاد با ترسیم مثلث درمان اعتیاد، موضوع جهانبینی را وارد مقوله درمان اعتیاد نمودند.
مثلث درمان اعتیاد با سه ضلع جسم، روان و جهانبینی، برای اولین بار در تاریخ علوم پزشکی و غیرپزشکی درمان اعتیاد با نگاهی سهبعدی به مسئله درمان اعتیاد میپردازد.
کنگره ۶۰ معتقد است علاوه بر جسم و روان، جهانبینی نیز براثر مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن دچار آسیب و تخریب میشود و در پروسه درمان اعتیاد، بایستی به تعادل و سلامت مطلوب برسد.
بنیان کنگره ۶۰ در تشریح آسیبهای بیماری اعتیاد در شهر وجودی انسان و در قسمت جهانبینی معتقدند که مصرفکننده مواد مخدر براثر مصرف مکرر آنتی ایکس، جهانی مملو از ترس، اضطراب، نگرانی و حقارت، پیرامون خود به وجود میآورد و زندگی خود و اطرافیان را آشفته میسازد.
این عبارت از نوشتار مصرفکننده کیست که در کلیه کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ قرائت میشود، برداشتشده است.
بهبیاندیگر، براثر حکومت افیون و مواد مخدر بر شهر وجودی و نیاز شدید به مصرف آنتی ایکس، نوعی نگرش و دیدگاه بر تفکرات و جهانبینی فرد مستولی میشود که در کنگره ۶۰ به آن جهانبینی افیونی و معتاد گونه میگوییم.
جهانبینی افیونی، نوعی خاص از نگرش و جهانبینی است که خاص افراد مصرفکننده مواد مخدر است و مبتنی بر جهل و نادانی نیز میباشد .
مصرفکننده مواد مخدر، دنیا و زندگی پیرامون خود را از این زاویه، یعنی جهانبینی افیونی میبیند. جهانبینی افیونی، دیدن جهان، هستی، خود و دنیای پیرامون خود از دریچه مصرف مواد مخدر و از پشت عینک نشئگی و خماری و افکار معتاد گونه است که به دنبال خود انواع و اقسام تفکرات منفی را یدک میکشد.
برای مثال، بر اساس جهانبینی افیونی و معتاد گونه، فرد مصرفکننده انسانی است بسیار شریف، دانا، فهمیده و بیگناه و سایر انسانها همه آدمهای نادان، جاهل و متظاهری هستند که او را درک نمیکنند.
طبق جهانبینی افیونی و معتاد گونه، فرد مصرفکننده کاملاً مظلوم و بیگناه است و دیگران باعث شدهاند که او درگیر اعتیاد و مواد مخدر شود.
طبق جهانبینی افیونی و معتاد گونه، زندگی بدون مصرف مواد مخدر لذتی ندارد و انسانهایی که مواد مصرف نمیکنند چیزی از زندگی نمیفهمند و تا حدی هم امل خنگ و عقبمانده هم هستند.
طبق این جهانبینی، برای لذت بردن از زندگی حتماً بایستی دست به دامان یک ماده خارجی و وارداتی شویم و با مصرف آن حالمان خوب شود، مثل تریاک هرویین، حشیش، قرص، الکل، سیگار، قلیان و غیره.
کاملاً مشخص است که باوجوداین نگرش، شخص اگر هم موفق شود مصرف مواد مخدر یا الکل را کنار بگذارد و سالها مصرف نکند، همچنان دچار مشکلات متعدد خواهد بود.
در پروسه درمان اعتیاد در کنگره ۶۰، علاوه بر جسم و روان، ضلع جهانبینی نیز بایستی در تغییرات اساسی، از حالت افیونی بودن خارج شود و به تعادل و سلامتی برسد. جهانبینی سالم بر اساس دانایی و تفکرات راستین بهجای جهانبینی افیونی و نشات گرفته از تفکرات غلط و پوچ زمان اعتیاد.
جهانبینی و تغییرات آنکه در پرتو آموزش و دانایی، از این حالت خارج میشود و به تعادل و سلامتی میرسد، از دیگر اضلاع مثلث درمان اعتیاد تاثیر میگیرد و بر آن تاثیر نیز میگذارد.
برای اینکه ما بتوانیم روی ضلع جهانبینی درمان اعتیاد کارکنیم، بایستی ضلع جسم را در وضعیت و تعادل نسبی قرار دهیم، زیرا در غیر این صورت، یعنی عدم تعادل جسمی، کار کردن روی مقوله جهانبینی، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است.
اگر ما ازنقطهنظر جسم در شرایط مطلوبی نباشیم، صحبت کردن از مقوله جهانبینی موضوعی بیربط خواهد بود و کسی گوش شنوایی برای این مقوله نخواهد داشت. جسمی که خمار است و هزاران درد و بههمریختگی سراغ آن آمده باشد، نمیتوان با آن به موضوع جهانبینی پرداخت.
در متد DST استفاده از داروی قدرتمند اپیوم تینکچرOT، جسم را در شرایط مطلوب و تعادل نسبی قرار میدهد. در این شرایط، مصرفکننده حال و حوصله پرداختن به مسئله جهانبینی و آموزشهای آن را خواهد داشت.
بنابراین، کاملاً متوجه میشویم که ضلع جسم چگونه بر ضلع جهانبینی اثر میگذارد. تغییرات جسمی بهراحتی بر روی دیدگاه و جهانبینی ما اثر میگذارد. زمانی که ما خمار هستیم جهان و رابطه اجزای آن را به شکلی خاص میبینیم. بلافاصله با مصرف مواد و از بین رفتن خماری، جهان را طور دیگری میبینیم. یک درد و ناراحتی جسمی ممکن است بهطور کامل دیدگاه ما را در زمان احساس درد تغییر دهد. نوسان در میزان تولید و ترشح ناقلهای عصبی یا نوروترانسمیترها در دستگاه عصبی و یا هورمونها در سیستم اندوکرین، بهراحتی دیدگاه ما را تغییر میدهد.
ضلع جهانبینی نیز میتواند با تغییرات خود، بر عملکرد و وضعیت دو ضلع دیگر تاثیر بگذارد. برای مثال زمانی که ما در پرتو آموزشهای جهانبینی و آموزشهای آن به دانایی میرسیم و مسائل جدید را فرامیگیریم، دیدگاه ما نسبت به همهچیز تغییر پیدا میکند.
این تغییر نگرش، میتواند نقطه تحمل جسمی ما را تغییر دهد و باعث شود عملیات تیپرینگ را با موفقیت و شیرینی و بدون رنج و سختی و با آغوش باز پذیرا شویم. در تغییر نگرش، خلقوخو یا به عبارتی روان ما نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. وقتی دیدگاه ما بر اساس افکار منفی و جهانبینی نباشد، همهچیز رنگ و بوی دیگری خواهد داشت.
تفکرات و دیدگاههای ما مستقیماً روی حالات جسمی و روانی ما تاثیر خواهد داشت و همینطور بر سیستم ایکس. شاید بارها از زبان نگهبان کنگره ۶۰ شنیده باشیم که سیستم ایکس بر اساس دو فاکتور عمل مینماید. یک عامل باسیم یا اتصال مستقیم که همان ناقلهای عصبی و هورمونها هستند که با ترشحات خود بر سیستم اثر میگذارند و عامل دوم بهصورت بیسیم یا اتصال غیرمستقیم، سیستم ایکس را دچار تغییر مینماید.
اتصال بیسیم همان تفکرات و جهانبینی ماست. تفکرات منفی و جهانبینی بر پایه نگرش منفی و بدبینی، بر سیستم ایکس اثر میگذارد و عملکرد آن را تضعیف میکند و ما از حالت سرخوشی و شادابی طبیعی خارج مینماید. در سیدیهای اخیر، نگهبان کنگره ۶۰ از بیماریهای سایکوسوماتیک زیاد صحبت میکنند که دقیقاً به مسئله تاثیر تفکرات منفی و عدم تعادل روانی بر جسم اشاره مینمودند. تفکرات مثبت و جهانبینی بر پایه دیدگاه مثبت و خوشبینی نیز به همین صورت عملکرد سیستم ایکس ما را تقویت میکند و شادابی و سرخوشی طبیعی ما بیشتر و بیشتر میشود و ازنقطهنظر جسمی در شرایط بسیار بهتری قرار میگیریم.
تفکرات مثبت و خوشبینی و در صراط مستقیم بودن و جهانبینی سالم، بر کل اعضا و جوارح و کل حالتهای جسمی و حتی در رنگ پوست ما و حالتهای چهره و مخصوصاً چشمان ما اثر میگذارد. بهقولمعروف، رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون، بیانگر همین مسئله است.
تفکرات درونی ما از هر نوعی باشد، از همان جنس، چهره و نگاه ما را میسازد و رخسار ما را تغییر میدهد. افکار منفی و جهانبینی منفی، یعنی جسم بههمریخته و یک چهره نازیبا و چشمانی با حس منفی و زشت و افکار مثبت و جهانبینی سالم، یعنی جسمی سالم و چهرهای زیبا و چشمانی درخشنده و نافذ.
هدف از بیان این مطالب، بیان اهمیت موضوع جهانبینی است و اینکه بدانیم چرا کنگره ۶۰ اینقدر به موضوع جهانبینی اهمیت میدهد.
کنگره ۶۰ در نتایج فعالیتهای خود بهجایی رسیده است که با صراحت تمام میگوید که برای رسیدن به درمان کامل و قطعی اعتیاد، بایستی هر سه ضلع جسم، روان و جهانبینی بهسلامتی و تعادل برسند و در غیر این صورت ممکن است به قطع مصرف مواد مخدر یا ترک برسیم اما به درمان و تعادل نخواهیم رسید.
موضوع جهانبینی موضوعی است که علاوه بر درمان اعتیاد، بلکه بر کل امورات زندگی ما تأثیر میگذارد. جهانبینی، سازنده زندگی ماست، در هر نقطهای هستیم و در هر جایگاهی که هستیم و هر وضعیتی که داریم، خوب، بد، زشت و زیبا، خوشبخت و بدبخت، سعادت و خوشبختی یا رنج و عذاب فلاکت، همه و همه حاصل عملکرد ماست و عملکرد ما نتیجه جهانبینی و دانایی ماست.
دروس و علوم جهانبینی کنگره ۶۰ از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر آغاز میشود و در ادامه به وادیها میرسد. ۱۴ وادی کنگره ۶۰ مهمترین و یا به عبارتی ستونهای علم جهانبینی کنگره میباشند و در ادامه به جزوه جهانبینی ۱ و ۲ نوشته آقای امین دژاکام میرسیم.
در سال ۱۳۸۱ جای خالی مکتوبات و نوشتارهایی که موضوع جهانبینی را با تفصیل بیشتر و با نگاهی تخصصی موردبررسی قرار دهد کاملاً احساس میشد. با انتخاب آقای امین دژاکام بهعنوان دیدهبان آموزش جهانبینی، جزوه جهانبینی ۱ و سپس جزوه جهانبینی ۲ توسط ایشان به نگارش درآمد.
میتوان گفت جهانبینی ۱ و ۲ مبانی علوم جهانبینی کنگره ۶۰ را موردبررسی قرار میدهد و به ما میآموزد که برای داشتن یک جهانبینی سالم و راستین از کجا باید شروع کنیم و این مهم از چه بخشها و عناصری تشکیلشده است.
آقای امین دژاکام در جهانبینی ۱ ابتدا موضوع جهانبینی را تعریف میکنند و سپس به بخشها و اجزای آن میپردازند و در ادامه موضوعات مهم دیگر را به ما آموزش میدهند. تجربه سالها فعالیت کنگره ۶۰ نشان میدهد که این دو جزوه اهمیت بسیار بالایی داشته و برخلاف اینکه ساده، روان و کمحجم میباشد، اما بار بسیار عمیق و مؤثری داشته و در تغییر نگرش و جهانبینی مصرفکننده مواد مخدر برای رسیدن به درمان و در ادامه برای رسیدن به یک زندگی سالم، نقش بسیار ویژهای دارند.
در روی جلد جهانبینی ۱ و ۲ نوشتهشده است، جهانبینی کاربردی. منظور از آوردن این کلمه بر روی جلد جزوه جهانبینی، مؤید تأکیدی است که کنگره ۶۰ بر کاربردی بودن موضوع دارد. به این صورت که این علوم جهانبینی کنگره ۶۰ برای خواندن و صرفاً امتحان دادن نیست. کاربردی است؛ یعنی ما باید آن را بهکارگیریم و به آن عمل کنیم و نتیجه عمل به آنها در قالب تغییراتی که در رفتار، گفتار و اندیشههای ما به وجود میآید، خود را به نمایش بگذارد.
شعری وجود دارد با این مضمون:
ما برون را نگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
اما باید بگوییم که کنگره ۶۰ به هر دو سوی قضیه توجه دارد.
شاید بهتر باشد بگوییم که:
هم برون را بنگریم و قال را
و هم درون را بنگریم و حال را
کنگره ۶۰ معتقد است که برون ما آیینه درون ماست و درون ما آیینه برون ما. اگر درون ما بههمریخته باشد، برون ما هم بههمریخته است و اگر بیرون بههمریخته باشد، نشان از بههمریختگی درونی دارد. اگر تفکرات ما بههمریخته باشد، گفتار ما هم به همین شکل خواهد بود. درون و برون ما از هم جدا نیستند. درون و تغییرات آن، نقطه آغازی است که درنهایت نتیجه آن را در بیرون میبینیم.
نگاه کنگره ۶۰ به تغییرات ماست. تغییرات ما نشان میدهد که ما جهانبینی کنگره ۶۰ را آموختهایم و به آن عمل میکنیم. اگر به آموختههای خود عمل نکنیم، باید بدانیم که آن آموختهها برای ما دانش و علم نخواهد بود. علم یعنی دانشی که به آن عمل میکنیم. برای باورها و آموختههایی که به آنها عمل نمیشود، ارزشی وجود ندارد.
اکثر اعضای کنگره ۶۰ که این دو جزوه را موردمطالعه قرار داده و مطالب آن را فراگرفتهاند به نقش حیاتی این نوشتارها واقف هستند. بسیاری از اعضا جزوه جهانبینی ۱ و ۲ را بهطور کامل نوشتهاند و یا در حال نوشتن آنها هستند. نوشتن این دو جزوه کمک میکند تا مطالب علمی آن را عمیقتر و موشکافانهتر یاد بگیریم و بتوانیم بهصورت کاربردی به کار بگیریم.
امید که بتوانیم در این هفته بامطالعه این جزوات، بیشتر از قبل به مفاهیم آنها پی ببریم و در زندگی روزانه بهکارگیریم. جهانبینی ۱ و ۲ در بخش نوشتارهای آموزشی سایت در دسترس شماست.
با احترام ، مسافر علی خدامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
78