دوازدهمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی مسافر سجاد، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر فرزاد با دستور جلسه "جهانبینی 1 و 2" در روز شنبه 13 اردیبهشت ماه 1404، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم این توفیق نصیبم شد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم و از استاد گرانقدرم آقا حامد شمس بابت این فرصت ارزشمند که به من دادند تشکر میکنم، من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم فکر نمیکردم زندگی کردن هنر داشته باشد، ولی زمانی که وارد کنگره شدم طبق آموزشهای آقای مهندس متوجه شدم جهانبینی یعنی هنر درست زندگی کردن و به آرامش رسیدن، متوجه شدم زندگی کردن دارای یک چهارچوب است که اگر پایم را از خطوط آن فراتر بگذارم زندگی روی بدش را به من نشان میدهد.
استاد امین در سیدی تاریکی اشاره کردند که آقای مهندس تمام تلاششان را میکنند تا به ما بگویند بدی بد است و خوبی خوب، اگر قبل از کنگره کسی این جمله را به من میگفت در پاسخ به او میگفتم غیر از این نیست، ولی کنگره به من آموخت که این جمله معنای عمیقتری دارد، اینجا آموزش گرفتم که هدف وسیله را توجیه نمیکند و از طریق بدیها نمیتوان به خوبی رسید، ولی من قبل از ورود به کنگره از طریق گرانفروشی و انجام خیلی ضدارزشهای دیگر میخواستم به رفاه و آسایش برسم.
آقای مهندس در سیدی سختیها میگوید اگر کسی به شما بدی کرد لازم نیست با بدی جواب او را بدهید، میتوانید اصلاً جوابش را ندهید، در همین سیدی گفتند تمام اعمال انسان مثل بومرنگ به زندگی او بر میگردد، آقا حامد میگوید اگر میخواهید خداوند خوشحالت کند یک نفر را خوشحال کن، قطعاً اگر این کار را انجام دهم پاسخش به خودم بر میگردد.
من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم به دلیل اینکه قانون زندگی کردن را بلد نبودم زندگی سختی داشتم، تمام پساندازم را با یک شراکت اشتباه از دست دادم و طوری بدهکار شدم که پدرم مجبور شد خانهاش را بفروشد تا بدهی من را پرداخت کند در آن زمان زندگی من خیلی آشفته شد و همین وضع باعث شد به الکل اعتیاد شدید پیدا کنم، طوری که بر اثر مصرف بیش از حد الکل دو سال آخر قبل از ورود به کنگره را اصلا به یاد نمیآورم، آنقدر شبها کابوس میدیدم که خوابیدن برایم ترس داشت و نمیتوانستم بخوابم، ولی خدایی که فکر میکردم خیلی ظالم است و باعث تمام آن سختی ها بوده، آرامش حال حاضرم را با ورود به کنگره و اجرای قوانینی که آموختم به من هدیه داده است.
با جهانبینی کنگره فهمیدم که سختیها عذاب و رنج نیست بلکه خدا میخواهد من را یک پله بالاتر ببرد، فهمیدم تمام رنج و سختیهای من ضمانت آرامش فردای من است. استاد امین در سیدی تاریکی فرمودند قدر جایگاه، استاد و آرامشی را که داریم بدانیم، زیرا اگر آنها را انکار کنیم و یادمان برود پیش از این کجا بودیم، ممکن است مانند قوم عاد دوباره وارد تاریکیها شویم.
تحمل آن سختیها از من یک سجاد دیگر ساخت طوری که بتوانم از بودنم لذت ببرم، آقای مهندس در سیدی چراغدان 2 فرمودند؛ در هر شغل و حرفهای که هستی اگر برای بودن ارزش قائل باشی زندگی بهتر و سفر پربارتری خواهی داشت، من در حال حاضر بودنم و سلامتیام را حس میکنم و از آن لذت میبرم، میگویند سلامتی تاجی است روی سر انسانها که فقط افراد بیمار آن را میبینند، ولی من با آموزشهای کنگره در حال حاضر این تاج را قبل از اینکه بیمار شوم روی سرم میبینم.
.jpg)
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
151