English Version
This Site Is Available In English

ضلع جهان‌بینی تنها ابزاری است که من بتوانم خودم را پیدا بکنم

ضلع جهان‌بینی تنها ابزاری است که من بتوانم خودم را پیدا بکنم

«به نام قدرت مطلق الله»

سومین جلسه از دوره شصت و یکم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار با استادی: راهنمای محترم مسافررضا، نگهبانی : مسافر محمد و دبیری: مسافر ایرج با دستور جلسه

« جهانبینی 1 و 2 » در روز شنبه سیزدهم اردیبهشت ماه 1404 ساعت 16:30 برگزار شد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم‌ یک مسافر،


خدا را شکر میکنم یک روز دیگه درخدمت شما هستم. روز معلم را با یک روز تاخیر خدمت بزرگ معلم کنگره‌ ۶۰  جناب آقای مهندس تبریک عرض میکنم خداوند سایه ایشان را بالای سر ما حفظ کند انشالله که ما بتوانیم از رهنمودهای ایشان استفاده کنیم.
درود بر معلمان و راهنمایان کنگره ۶۰که به راستی معنی واقعی معلمان‌ هستند و مثل یک شمع نور خودشان را هدیه می‌کنند به کسانی که راهشان را گم کردند.
امروز دستور جلسه دو قسمت است، یک قسمت جهان‌بینی یک ودو قسمت دیگر تولد آقا حمید عزیز.
در مورد جهان‌بینی یک و دو چیزی که به ذهن من می‌رسد و استاد امین به زیبایی این ظلع را مطرح کردند،و جناب مهندس پیش‌بینی کردند که این ضلع  باید باشد در کنگره ۶۰ و چقدر زیبا این ظلع  قرار گرفت در کنگره به واقع شاید یکی از دلیل های رشد کنگره ۶۰ که اینقدر عمیق دارد رشد می‌کند به خاطر ضلع جهان‌بینی است که استاد امین آن را شکافتند و آموزش ها را مطرح کردند.

اهمیت ضلع جهان‌بینی برای یک مسافر در حال درمان اهمیتش خیلی بیشتر از یک آدم معمولی است.
ولی هر انسانی که بخواهد به جایگاه مطلوبی برسد،که اون جایگاه میتواند مادی باشد و یا معنوی باشد یا حال خوش باشد که اکثر ماها دنبال حال خوش هستیم، بایست ظلع جهان‌بینی را مطلوب کنیم.
بدون جهان‌بینی به حال خوش رسیدن امکان پذیر نیست.
اگر کسی بخواهد بدون جهان‌بینی به جایی برسد،به حال خوش برسد دوباره سقوط خواهد کرد
یعنی جایگاهی که انسان به دست می آورد اگر بدون جهان بینی کسب کند نه تنها باعث رشدش نخواهد شد باعث تخریبش هم خواهد شد.
داستان جهان‌بینی شاید برای سفر اولی ها یکم سنگين تر و پیچیده تر باشه، بگویند ما آمدیم مواد را کنار بگذاریم جهان بینی چی هست.
جهان بینی برای سفر اولی ها خیلی مهم است که وقتی مواد را پیپر می کنند جهان‌بینی خود را افزایش دهند.
اهمیت ظلع جهان‌بینی از اینجا شروع می‌شود که من رضا سال‌ها بر اثر مواد مخدر اندازه ها و تعادل خودم را از دست دادم که ضلع جهان‌بینی تنها ابزاری است که من بتوانم خودم را پیدا بکنم،تعادل واقعی را برقرار کنم تا بتوانم بهترین رفتار را از خودم  بروز بدهم .


شما فرض کنید یک نفر از روی پشت بام دارد یک موضوع را نگاه میکند،یک نفر از سوراخ کلید دارد نگاه می‌کند ولی کسی که ظلع جهان‌بینی در اختیارش هست با یک پهپاد نگاه می‌کند.
در واقع ظلع جهان‌بینی قانون اندازه هاست که من هر چیزی را در جای مناسب، در زمان مناسب، اندازه مناسب بتوانم انجام بدهم.
درمورد حمید عزیز خیلی بهش تبریک عرض میکنم خیلی خوشحال هستم که بابت تولد حمید در خدمت شما هستم،به همسفر خوبش تبریک می‌گویم وبه پسرهای گلش تبریک می‌گویم.
حمید از شاگردهای خوب هستند که حس خوبی را به راهنماش می‌دهد و خودش هم حس خوب را از کنگره می‌گیرد .
رهجو خوب را با حمید می‌شود تمثیل زد البته هر کدام نواقصی داریم.
حمید تشنه آموختن است و دنبال خدمت کردن و اثر گذاشتن است.
تو لژیون ما شاید هفت هشت‌ تا دبیر داریم که حمید همه آنها را قشنگ هندل می‌کند و روابط بین بچه ها را مدیریت می‌کند.
دبیر ورزش باستانی است وکاری که بهش میسپاری خیلی تمیز تحویل می‌دهد خیلی بهش تبریک می‌گویم از طرف لژیون دو.
خیلی ممنون که به صحبت های من توجه نمودید.

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر،

خیلی تشکر می‌کنم از آقای مهندس که این بستر را فراهم کردند که برای من حکم بهشت را دارد،از خانواده محترم شان واز اقا رضا و تمام اعضای شعبه پرستار که حدوداً از ۴ سال پیش من را به این جایگاه هدایت کردن و یک قدردانی ویژه می‌کنم از همسفرم که هرچه در زندگی به دست آوردم صور پنهانش همسفرم بوده است. واقعا فکر می‌کنم که در وادی ۸ سفر می‌کنم و باید جبران خسارت انجام دهم.من حدوداً ۱۷ یا ۱۸ سال تخریب مواد داشتم اول با گل و کوکایین شروع کردم و اخر به هرویین و سورچه و شیشه و قرص رسیدم و اخرا به هر دری زدم و هر راهی که فکر میکنید رفتم و روزی که از این در امدم داخل اخرین امیدم بود و چندین سال بود که میخواستم از ایران بروم من برادری دارم که در سوئد زندگی میکنه و به نوعی درگیر مواد هست میدانم که در انجا هم راهی نبود ولی سنگینی صبوری همسفرم خیلی رو دوشم سنگینی میکرد و یک عذاب وجدانی همیشه اذیتم میکرد من خیلی سعی کردم که اسیب نزنم ولی همین که درگیر مواد بودم خودش اسیب هست،خدارو شکر میکنم که خداوند من را به سمت کنگره ۶۰ هدایت کرد من از قبل با کنگره اشنایت داشتم به واسطه برادرم و کتاب اقای مهندس را گرفته بودم و سالی ۲ بار میخواندم و سفر میکردم و تیپر انجام میدادم ۱بار هم موفق شدم قبل از ازدواجم ولی بعد از ازدواجم به واسطه یکسری اتفاق خراب کردم و خودم فکر میکنم چون راهنما نداشتم این اتفاق افتاد،واقعا بزرگترین خواسته ام این است که خداوند در مسیر بچهای خودم و همه انسانها معلمان حقیقی قرار دهد مثل اقای مهندس و اقا رضا و اقای حمله داری یکی از لطفهای بزرگ خداوند این بود که اینهارو سر راه من قرار داد و من سعی کردم رهجوی خوبی باشم،من واقعا لذت میبرم از اینکه در کنار شما هستم همه شما رو مثل خواهر و برادر خودم میدونم و فکر میکنم خیلی بیشتر از این حیاتم اعضای کنگره را میشناسم، من یکی از حسرات هایم این بود که در دوره راهنمایی بچها گفتن خیلی تلاش کردم که یکسری از بچها مثل مهدی سعیدا و امیرحسین و اقا مجتبی بود یک قسمتش خودم بودم و قسمت بعدیش قبولی این دوستانم بوده انشالله در امتحان بعدی بیشتر بتوانم کمک کنم تا این جایگاه را بدست بیاورن.
از اینکه به صحبتهای کن توجه کردین از همه شما سپاسگزارم.

 

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر،

خدا را شاکرم بخاطر این عمل عظیم، این روز را به استاد و اول راهنمای کنگره ۶۰ جناب مهندس و همه راهنمایان گرامی و
رهجوهای عزیز تبریک می‌گویم،

چرا رهجویان چون در کنگره تعامل آموزش وجود دارد و در هر جایگاهی قرار بگیری آموزش دو طرفه می‌باشد،منه راهنما در لژیون از رهجوهایم یادت میگیرم همانطور که از خانم مژگان عزیزم در ایثار را یاد گرفتم و چگونه جهانبینی را در زندگی درون و بیرون خود کاربردی کنیم و ایشون توانستند با این دیدگاهشان اول درون خود و دوم بیرون خود که خانواده‌شان است زیبا کردند و همیشه حامی و هدایت کننده بودند که مسافرشان بتوانند در کنگره به جایگاهایی که می‌خواهند برسند و بچه‌ها و امور خانواده را حمایت کردند و انشاالله خودشان هم با تلاششان بتوانند این جایگاه‌ها را تجربه کنند،انشاالله که ایشان مستدام باشند به راهنمای محترم  آقا رضا تبریک می‌گویم و به آقا حمید و همسرشان خانوم مژگان تبریک می‌گویم انشاالله که بتوانم جایگاه‌های دیگر را در کنگره تجربه کنند.
خیلی ممنون از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید.

 

سلام دوستان مژگان هستم همسفر،

خداوند رو سپاسگزارم بابت این جایگاه از همه دوستان مسافدان و همسفران تشکر میکنم بابت دعای خوبتون.از اقای مهندس از آقا رضا.از خانم فاطمه عزیزی که توی زندگی من قرار داد از خداوند خیلی سپاسگزارم.من از خانم فاطمه ی عزیز خیلی آموختم.از روزی که آقا حمید وارد لژیون آقا رضا شد خیلی از ایشان درس زندگی آموختیم.یعنی هر روز اسم آقا رضا و خانم فاطمه تو خونه ما است و همیشه ازشون درس میگیریم

یه خاطره کوچیک میخوام تعریف کنم از دوران مصرف آقا حمید از اونجایی که ماشین ما جای پارک نداشت ما هر شب باید بهش سر میزدیم
یه شب که رفت سر زد به ماشین و اومد خونه گفت میخوام کمدای اتاق و جابجا کنم
ما دو تا کمد خیلی سنگین داریم
گفت میخوام اینا رو جابجا کنم حالا چی مصرف کرده بود که حس هرکول بودن داشت رو نمیدونم ولی به زور جابجاشون کرد حالا یه روز دو روز بود و نمیدونم.ساعت ۴ و ۵ صبح بود  بیدار شدم به باران شیر بدم دیدم وسط اتاق خواب خوابش برده همه ی وسایل کمد هم خالی کرده بود
خداوند و شاکرم که به کمک کنگره تونستم به حمید واقعی دست پیدا کنم
و باهاش زندگی کنم و حس و حال خوبش همیشه تو خونه جاری باشه
و خودشم همیشه دنبال این بود بتونه راه حلی پیدا کنه و بتونه این مشکلش رو حل کنه
اوج تخریبش بود که خدا در کنگره را به رویش باز کرد و ما رو تو این جای مقدس قرار داد و توانستیم آموزش بگیریم رهایی رو بچشیم
ممنون از اینکه به صحبت های من توجه نمودید.

 

عکاس:مسافر مرتضی و مسافر مهدی 

تایپ و ویراست: مسافر علی مسافر مرتضی مسافر مهدی

بارگزاری: مسافر مهدی

وبلاگ نمایندگی پرستار

 


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .